نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 476

در صد به نفع من بود قرائت کردند، و گفتند می خواستیم زودتر بشارت را به شما بدهیم و حکم مکتوب را بعداً برایتان می فرستیم . سپس افزود: اگر تا آخر عمرم برای فاطمۀ زهراء سلام الله علیها قدم بردارم و خرج کنم ، به ارزش آنچه که نصیبم نمودند نمی رسد . او تاکنون نیز ( که سال 1424 قمری است) در ادامۀ برنامه های فاطمیّه کوتاهی نکرده است .

11-خدایا ! این جوان به ما متوسّل شده

یکی از تجّار متدّین و محترم و علاقمند به خاندان نبوّت علیه السلام چهل سال پیش دل درد عجیبی پیدا می کند ، و ورم بسیار شدیدی بر او عارض می شود ، و شکم او بسیار بالا می آید ، برای معالجه از پزشکان زیادی کمک می گیرد ولی هیچ اقدام و درمانی مؤثّر واقع نمی شود .

عدّه ای از همسایگان او عازم سفر کربلا می شوند و ایشان چندین عریضه (نامه ) می نویسد برای حضرت سیّد الشّهداء امام حسین علیه السلام و حضرت أبا الفضل علیه السلام و کاظمین علیهما السلام و یک عریضه نیز برای حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد یکی از همسایه ها با دیدن عریضۀ حضرت زهراء سلام الله علیها می گوید قبر حضرت زهراء سلام الله علیها که معلوم نیست کجا است ، این جمله او را ناراحت می کند و لذا با حالتی محزون و غصّه دار در پائین عریضۀ حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد : یا امام حسین علیه السلام اگر چه کسی از قبر مادرتان خبر نداشته باشد ، شما آگاه هستید ، پس از شما تقاضا دارم که این عریضه را به مادر تان برسانید .

همسایه ها به سفر کربلا مشرّف می شوند، و چند روزی می گذرد ، مریض نام برده ، شبی در عالم رؤیا می بیند که ، حضرت زهراء سلام الله علیها تشریف آوردند ، در حالی که تمام بدن حضرت پوشیده بود ، و بر صورت مبارکشان دو نقاب زده