نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 504

گسترده شدن موکت کهنه ای بر روی خاکها ، به یاد حضرت بقیّه الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه ( که روز شهادت پدر بزرگوارشان بود) و مادر مظلومه و شهیده شان ، حضرت زهرای مرضیّه سلام الله علیها ( که آن مکان ، به نام مقدّسشان بود ) غوغائی برپا شد ، و دلی نبود که آتش نگیرد ، و ناله ای نبود که از عمق جان به آسمان بلند نشود، آن چنان که همسایه ها آمده بودند ، و پشت دیوار کو چه نشسته بودند ، و همراهی می کردند .

جلسۀ یاد شده سه ساعت به طول انجامید ، و برخی از همراهان آن شاعر دلسوخته و مخلص أهل البیت علیهم السلام به ایشان گفتند : ما مهمان هستیم ، منتظر ما هستند ، و ایشان در جواب گفتند :

من که از اینجا نمی روم ، هر که می خواهد برود

26-اینجا در باز شده بود

پس از آنکه محلّ بیت الزّهراء سلام الله علیها به منظور بهره برداری برای فعالیّت های فاطمیّه خریداری شد ، و نشانه های فراوان عنایت و لطف غیبی در مورد آن ، بر غریبه و آشنا ظاهر گردید ، دو جریان مشابه ، مربوط به دو زمان ، و از ناحیۀ دو نفری که هیچ گونه ارتباط و آشنائی با یکدیگر ندارند کشف گردید ، که به راستی

حیرت آور می باشد . در انجام تعمیرات بیت الزّهراء سلام الله علیها ، به نظر آمد که دری از داخل یک اطاق ، به کوچه باز شود ، که در هنگام برگزاری مراسم عزاداری گستردۀ فاطمیّه ، برای جابجائی وسائل ، و تسهیل در امر پذیرائی بانوان بهره گیری شود ، و چنین اقدامی انجام شد ، و تاکنون أثر بسیار مفید و بیش از حدّ انتظار ، در کیفیّت برگزاری مجلس ، و آرامش و نظم آن داشته است .

یکی از دو نفر یاد شده ، دو سال قبل از خریداری شدن محل ، در حالی که