نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 525

و حمایت از منحرفین از مکتب أهل البیت علیهم السلام گرفتار مشکلات فراوان گردید ، و خیر و برکت از عمر و زندگی خود ندید !! .

40-بگو یا زهراء ، و بیا بالا

در شروع نهضت فاطمیّه ، در سال 1411 قمری ، یکی از دبیرهای آموزش و پرورش اصفهان ( که مردی متدیّن ، و از شعرای أهل البیت علیهم السلام می باشد ، و أشعار فراوانی در مدح و مرثیۀ خاندان رسالت ، بالأخص حضرت زهراء سلام الله علیها و أبی عبد الله الحسین علیه السلام سروده ، و مورد استفادۀ مدّاحان و مرثیه خوانها می باشد ) یکی از روزها ، از راه بسیار دور به منزل این کمترین ، که مجلس سوگ و عزای فاطمۀ زهراء سلام الله علیها برقرار بود آمد ، و در حالتی منقلب جریان تشرّف خودش را ، که همراه با نشانه های صدق و حقیقت بود بیان نمود:

دیشب در عالم خواب دیدم که ، اعلام شد حضرت بقیّه الله عجّل الله تعالی فرجه تشریف آورده اند ، و با اشاره به یک سوئی ، گفته شد که آقا آنجا تشریف دارند، وقتی نظر کردم دیدم موانع زیادی بین من و محل ایستادن آقا وجود دارد ، از قبیل : آتش و گودال و آب زیاد . من همۀ موانع را پشت سر گذاشتم ، و خودم را به آب زدم ، و به طرف جایگاه آن حضرت رفتم ، ناگاه دیدم حضرت در خشکی، و در پایان آبها ایستاده اند و فرمودند :

دستت را به من بده ، و بگو یا زهراء ، و بیا بالا

وقتی یا زهراء گفتم ، حضرت دستم را گرفتند و از آب بیرون کشیدند ، که ناگاه دیدم ، همۀ مردم نیز یا زهراء گویان ، به جانب حضرت به راه افتادند .

***