نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 545

آن پول فراهم گردید ، و بخش دیگری از آن باقی ماند ، أیّام ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها رسید ، و عصرها در مسجد آیه الله امامی ( مسجدی که کتابخانۀ الزّهراء در آن واقع است ) در درس مرحوم آیه الله ، حاج سیّد أحمد فقیه امامی قدس سِرُّه شرکت می کردم ، بعد از درس ، بدون این که من کوچکترین کلمه ای بگویم، و یا ایشان را در جریان امر قرار دهم ، مرا صدا زدند و به شکلی که کسی متوجّه نشود، مبلغی را به من دادند ، که ملاحظه کردم ، دقیقاً همان مبلغ باقیمانده بود، و بدین وسیله در شب میلاد حضرت زهراء سلام الله علیها مشکل من به دست یکی از مدافعان بزرگ آن حضرت، در مسجدی که پایگاه علمی و دینی حضرت زهراء سلام الله علیها است، برطرف گردید .

و نکتۀ جالب این که آن بزرگمرد، مرحوم آقای حبیب الله ایزدی ( که از کارکنان با اخلاص و همیشگی کتابخانۀ الزّهراء سلام الله علیها بود ) را صدا زدند و فرمودند : چند بسته کتاب عوالم العلوم ( بخش مربوط به حضرت زهراء سلام الله علیها ) بیاور ، و به هر کدام از طلّاب حاضر در جلسۀ درس ، یک عدد از کتاب یاد شده را به عنوان عیدی میلاد حضرت زهراء سلام الله علیها دادند .

50-نگران نباشید، ما او را شفا می دهیم

یکی از روحانیّون با تقوی ، و با أدب و خدمتگزار آستان مقدّس أهل البیت علیهم السلام نقل نمودند که :

در تابستان 1380 شمسی ، غدّه هائی در گردن همسرم پیدا شد، و هرچه به پزشک مراجعه کردیم بهبودی حاصل نگردید ، پس از معاینات و بررسی های طبّی و آزمایشگاهی ، سرطان بدخیم غدد لنفاوی تشخیص داده شد، و پزشک متخصّص ، انجام دادن مجدّد بررسی های آزمایشگاهی را لازم دانست .