نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 553

1- بعد از رحلت مرحوم آیه الله امامی قدس سِرُّه ، در عالم رؤیا شخصی از ایشان پرسیده بود ، که دلیل این همه موفقیّت و عظمت برای شما چیست ؟ و چگونه شده که تا این اندازه مقام معنوی و محبوبیّت در دلها یافته اید ؟ ایشان در جواب سؤال ، پاسخ را به یادداشتی حواله نموده بودند و پس از آنکه در بیداری به آن نوشته مراجعه می شود، ملاحظه می کنند که در آن نوشته است : گیرند اگر نوار قلبم روزی گوید ضربان قلب من یا زهراء و به این وسیله ، رمز عظمت معنوی و محبوبیّت خود را در عشق و علاقۀ شدید نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها معرّفی فرمودند .

که آن دو بانو کیستند ؟ ( زیرا بانوی اصلی را در رؤیای دیگری که عنایتی نصیبم فرمودند ، می شناختم که حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها هستند ) صدائی شنیدم که آنها ، حضرت زینب و حضرت اُمّ کلثوم علیهما السلام هستند . آن دو بانوی بزرگوار ، حضرت زهراءسلام الله علیها را به منزل شما ، و در اطاقی که برای خانمها معیّن شده بود آوردند ، و پائین جلسه نشستند و فرمودند : آمده ام تشکّر کنم از فلانی ، به خاطر طرح هائی که در نظر دارد ، برای سالگرد مصیبت من . و شما در نهایت احترام نسبت به آن حضرت برخورد می کردید ، و احساس می شد که منزل شما نورانیّت خاصّی پیدا کرده ، و بوی خوشی استشمام می گردید . و پس از آنکه در عالم رؤیا ، حضرت زهراء سلام الله علیها تشریف بردند، شما گریه می کردید و می گفتید : ببین هنوز کاری را که انجام نداده ایم ، چقدر بزرگوارانه تشکّر می کنند . پس از آنکه بینندۀ خواب ، جریان را تعریف کردند ، از ایشان جویا شدم ، که آیا چه اطّلاعی از برنامه های یاد شده دارند، در جواب معلوم شد که کوچکترین خبر و آگاهی ندارند ، و پس از آنکه شرح جلسۀ روز جمعه ، و بشارات و عنایات قبل و مقارن جلسه را بازگو کردم ، ایشان بسیار تعجّب کردند، و تصدیق نمودند که آن بزرگواران از دقیق ترین و پنهان ترین امور آگاهی دارند ، و عرض ادب ها و خدمتگزاری ها را مورد لطف قرار می دهند .

54-کسی که گرد و غبار مجلس حسینم به چشم او می رود نباید نگران باشد

پس از آنکه مادر عزیز و فداکارمان ، بانوی صالحه و عابده ، حاجیه منصوره