نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 557

1- هم اکنون که بیش از پانزده سال از آن قضیّه می گذرد ، ایشان نه تنها احتیاجی به درمان چشم ، یا عینک و .. پیدا نکرده ، بلکه در تحصیل علم و تدریس و تحقیق و تألیف ، در حدّ أعلی موفّق به مطالعۀ کتابها می باشد ، و هیچ گونه عارضۀ چشمی ندارد . وهذا من فضل الله و عنایه الزّهراءسلام الله علیها ، و أثر غبار مجلس عزاء الحسین علیه السلام

نمودم، و برنامۀ روضه های یاد شده را انجام دادم .

56-و این هم شفای بعد از نا امیدی

یکی از اهالی ملک شهر ، مبتلا به کسالت سختی شد ، و پزشکان مرض او را تشخیص ندادند ، و تمام بدن او بی حس شده و از کار افتاد، و او را در بیمارستان خورشید بستری کردند، و پس از مدّتی معالجه به جایی رسید که سوزن در پای او فرو بردند و اصلاً متوجّه نگردید، و معالجات به ثمر نرسید ، و أطرافیان و بستگان به حالت اضطرار افتادند ، و خودش پس از شفا یافتن ، خبر داد که من مأیوس شده بودم و شهادتین خود را هم گفتم . پس از انتقال به منزل در حال ناامیدی ، در کنار بستر او توسّل به حضرت أبا الفضل علیه السلام پیدا می کنند ، و در مسجد الزهرای ملک شهر (که شفاخانه است ، و زمین و نیز ساختمان طبقۀ دوّم آن به نام حضرت أبا الفضل علیه السلام می باشد ، و تاکنون بسیاری از بیماران در آن شفا یافته اند ) برای او توسّل به حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها پیدا می کنند، و به شکل عجیب و معجزه آسائی شفا پیدا می کند و از کام مرگ نجات می یابد .

57-برادر ! بچّه شفا پیدا کرد

یک خانوادۀ نیازمند ، که از مشکلات اقتصادی شدیداً رنج می برند ، دختر کوچکی داشتند ، که در اثر بی توجّهی پا بر روی او می گذارند و پای او معیوب می شود ، و نمی توانسته است راه برود ، پزشکان هم ، عمل جرّاحی با هزینۀ سنگین به او پیشنهاد می کنند ، و آنها در اثر فقر و تنگدستی ، قادر بر معالجۀ دختر خود نبوده اند . شبی دختر را به مسجد الزّهرا سلام الله علیها واقع در ملک شهر می برند ، و متوسّل می شوند، مادر دختر در همان شب در عالم رؤیا می بیند ، که حضرت سیّد الشّهداء