نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 579

صفحه 579

خبر به پزشکی که سالها بود معالجه ام می کرد رسید ، مرا برای آزمایش به بیمارستان دعوت کرد ، دکترهای خارجی هم بودند ، و پس از آزمایش ادرار و نتیجۀ بسیار خوب آن ( در حالی که قبلاً ادرار نمی کردم و با سرنگ آب بدنم را می کشیدند ) و با دیدن قیافۀ من ، همه تعجب می کردند ، و عدّه ای گریه می کردند، و پزشک معالج من که سیّد هم بود، به دکترهای خارجی گفت : جدّم امام حسین علیه السلام او را شفا داده اند . بعضی از پرستاران آن روز بیمارستان هنوز زنده هستند ، و در جلسۀ روضه ای که برگزار می کنیم ، خدمت می کنند .

آقا امام حسین ! می خواهم روضه بخوانم

سال بعد شد ، أیّام محرّم فرا رسید ، دلم می خواست که در این منزل ( که امام حسین علیه السلام قدم در آن گذاشته اند ) روضه خوانی کنم ، ولی هیچ قدرت مالی نداشتم ، دیوانه وار رفتم در وسط آن اطاق ، و گفتم آقا امام حسین می خواهم روضه خوانی کنم ، بعضی گفتند : بگذار برای سال بعد، مادرم گفت : امسال جلسۀ روضۀ مختصری در مسجد الرّضا علیه السلام که در نزدیکی منزلمان هست برقرار کن تا سال بعد ، ولی قبول نکردم ، و به خود آقا متوسّل شدم و بسیار گریه کردم، تا این که شبی در حالت غم و غصّه به خواب رفتم ، و در عالم خواب دیدم آقا امام حسین علیه السلام با حالتی نورانی تشریف آوردند ، و در وسط حیاط منزل ایستادند ، در حالی که عبائی بر دوش و نعلین زردی به پا داشتند ، با حالت أدب دست به سینه مقابلشان ایستادم ، حضرت لبخندی به من زدند ، گفتم آقا کجا بودید ؟ فرمودند : مگر تو نمی خواهی روضه بخوانی ؟ من آمده ام کمکت کنم، و فرمودند : جاروئی حاضر کن ، من یک مقدار گردش کردم و متوجّه بودم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه