نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 581

1- یعنی من هم به محضر امام حسین علیه السلام ، و می دانم به تو چه فرموده اند .شرفیاب شدم ، و دستورات کار را به من دادند

او نشستند هنوز باقی است (1) و بیماران صعب العلاجی شفا گرفته اند که در دفتری که موجود بود ، وضعیّت و نوع مشکل و شفای آنها ثبت شده است .

در روز شهادت حضرت زهراء کبوتر پرواز کرد

کبوتری که در روز هشتم محرّم و در مقدّمۀ شفای من وارد اطاق شده بود، در روز شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها یک دور ، دور خانه زد و روی زانویم نشست ، من دانه های گندم را در کف دستم قرار دادم و نزدیک او بردم ، ناگاه کبوتر به سوی آسمان ( به صورت نور ) پرواز کرد، من شروع کردم به سر و صورت زدن و میگفتم : کبوترم رفت . پس از آن به مجلس علماء شهر رفتم ، گفتند چه خبر شده است ، قضیّه را شرح دادم ، آنها فرمودند : نگران نباش این کبوتر قاصد امام حسین علیه السلام بوده، و حالا که مأموریّتش تمام شده برگشته است .این کبوتر هر سال ، یک روز در جلسۀ روضه می آید ، و بعد از گردش دور خیمۀ امام حسین علیه السلام ساعاتی را در مجلس می نشیند ، و از جمله : در سال قبل ( 1421 قمری ) در هنگام شفا گرفتن زنی که سرطان مغزی داشت ، آن کبوتر حاضر بود . شاعر و مدّاح مشهور ، آقای حاج غلامرضا سازگار نقل کردند : من نشسته بودم که آقائی وارد شدند ( که بعداً مشخّص گردید از خدّام با اخلاص