عبرت های فاطمیه صفحه 2

صفحه 2

زمین بی قرار است و آسمان اشک بار؛

همه جا سیاه پوش است و دل های مردمان سیاه تر از همیشه؛

مظلومیت، تاکنون این چنین در چنگال ستم اسیر نبوده وظلم، این گونه تا وادی شرم نتاخته است.

کینه ها سرباز کرده اند و در پیش رو، هماوردی نمی یابند. امان از تنهایی!

در و دیوار خانه ای، فریاد «واغربتاه» سر می دهد!

مسمار کینه، سینه ای را شکافته است!

آیا محسن، نیامده ، ملکوتی شده است؟

در کوچه های غربت ، سوز سیلی، امان از کف بریده است!

یاس کبود، در کوچه های شهر، پژمرده است و مردانگی را به مدد می طلبد.

آیا کسی هست که اهل بیت خدا را پاسبان باشد؟

آیا مردی از تبار فتوت یافت می شود که جفا را برتابد؟ آیا...؟

آری، مردی در معرکه هست که نهایت مردانگی است. فلک، ازنگاهش در تلاطم است.

و زمین، تاب گام هایش را ندارد!

او در طلب «ذوالفقار» است؛

ولی در ریسمان عداوت، اسیر!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه