هنگامی که این سخن را از عمر شنید، به هشام گفت: من خانه ام را بر تو حرام می کنم. عمر به هشام گفت: داخل شو، من به تو اجازه می دهم. هشام داخل شد و امّ فروه خواهر ابوبکر را از منزل به نزد عمر بیرون آورد. عمر ضربه هایی با تازیانه به او زد، هنگامی که (زنان داخل خانه) شنیدند، دست از گریه و زاری کشیدند». (1)
موضع ابن عبّاس
موضع ابن عبّاس در مسأله گریه بر مردگان از مؤمنین و مخالفت وی با روایت عمر ، با توجّه به سخنی که در پیش، از وی نقل کردیم، روشن است. (2)
موضع ابی هریره
ابو هریره می گوید :
«شخصی از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) درگذشت. زنها جمع شدند و بر او می گریستند. عمر برخاست و آنان را نهی کرد و دور می ساخت. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: ای عمر! آنان را رها کن، همانا چشم گریان
1- (1) - تاریخ طبری : 2/ 349، حوادث سال سیزدهم.
2- (2) - جامع الاصول، ابن اثیر: 11/ 92.