- پیشگفتار 1
- شوق لقا 1
- مقدمه 1
- نخستین زائر امام حسین کیست ؟ 2
- بررسی شخصیت جابر بن عبدالله الانصاری 5
- بررسی شخصیت عطیه بن سعد عوفی 8
- نخستین زیارت 9
- آیا اهل بیت به کربلا آمدند ؟ 10
- چهل روز پس از شهادت 12
- کدامین اربعین 12
- اقوال در زمان بازگشت اهل بیت به کربلا 13
- موافقان اربعین اول 13
- مخالفان اربعین اول 16
- متوقفان 18
- سخن و دیدگاهی دیگر 19
- دو دیدگاه در ترازوی نقد 19
- فرازهایی از زیارت اربعین 21
- مقدمه 21
- اربعین حسینی و اسرای کربلا 22
- اولین زائر 22
- دیدار اهل بیت از شهدای کربلا در روز اربعین 22
- اسارت زن مسلمان 22
- اهمیت اربعین از کجاست ؟ 27
- ارزش و جایگاه اربعین حسینی 27
- رمز زنده ماندن واقعه ی عاشورا 29
- درسی که اربعین به ما می دهد 29
- اربعین نور 30
- جویبار همیشه جاری 30
- سرگذشت جاودانه 31
- آثار و برکات زیارت امام حسین علیه السلام 31
- چله عارفانه تشیّع 31
- تأکید بر زیارت امام حسین علیه السلام 31
- دیداری دوباره 32
- اربعین حسینی وکودکان 32
- اربعین حسینی وکودکان 32
- عزاداری اربعین 33
- زیارت اربعین 33
- عزاداران اربعین 33
- نشانه ایمان 33
- بازگشت دوباره 34
- پرسش هایی درباره اربعین حسینی 34
- نکاتی درباره ی اربعین 34
- خواهر داغ دیده 34
- 1. عدد چهل 36
- 2. اربعین امام حسین (علیه السلام) 37
- 3. بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا 38
- 4. میرزا حسین نوری و اربعین 40
- 5. شهید قاضی طباطبائی و اربعین 41
- اخبار اربعین 43
- زیارت اربعین 44
- مقدمه 44
- جابربن عبداللّه انصاری و زیارت اربعین 45
- ورود اهل بیت در اربعین اول 45
- زیارت نامه اربعین 45
- عطیه و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام در اربعین 45
- در اعمال این روز 45
- اربعین به روایت تصویر 46
- متن زیارت 46
ای ولی خدا و فرزند حجت او بر خلقش . گواهی می دهم که تو نماز را به پا داشتی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و به پدر و مادرت نیکی روا داشتی و تو با دشمنت به جهاد برخاستی . شهادت می دهم که تو سخن من را می شنوی و پاسخ من را می دهی و تو حبیب و دوست و نجیب و برگزیده ی خداوند و فرزند برگزیده ی او هستی . با حالت اشتیاق به زیارت تو شتافتم ، پس به درگاه خداوند شفیع من باش . آقای من ! من به واسطه ی جد ، تو سید پیامبران و پدر تو سید وصیان و مادر تو سرور زنان جهانیان ، شفاعت را خواهانم . خداوند لعنت کند کشندگان و ستمکاران و بدگویان و دشمنان تو را ، از اول ایشان تا آخرشان . آن گاه خود را بر روی قبر انداخت و دو گونه ی خود را بر آن نهاد و سپس چهار رکعت نماز خواند و به سمت قبر علی اکبر علیه السلام آمد و گفت : السلام علیک یا مولای و ابن مولای ، لعن الله قاتلک ، لعن الله ظالمک ، أتقرب الی الله بمحبتکم ، و أبرأ الی الله من عدوکم ؛ سلام بر تو ای مولا و فرزند مولایم ! خدا لعنت کند کشنده ی تو را ! خدا لعنت کند ستم کننده ی به تو را ! با دوستی به شما به خداوند نزدیک می شوم و از دشمنانتان نزد خداوند بیزاری می جویم . سپس قبر را بوسید و دو رکعت نماز خواند و رو به شهیدان نمود و گفت
: السلام علی الأرواح المنیخه بقبر أبی عبدالله ، السلام علیکم یا شیعه الله و شیعه رسوله و شیعه أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین ، السلام علیکم یا طاهرون ، السلام علیکم یا مهدیون ، السلام علیکم یا أبرار ، السلام علیکم و علی ملائکه الله الحافین بقبورکم ، جمعنی الله و ایاکم فی مستقر رحمته تحت عرشه ؛ سلام بر ارواحی که گرداگرد قبر اباعبدالله رحل افکنده اند . سلام بر شما ای شیعیان خدا و پیروان فرستاده ی او و تابعان امیرمؤمنان و حسن و حسین . سلام بر شما ای پاکان . سلام بر شما ای هدایت گران . سلام بر شما ای نیکان . سلام بر شما و بر فرشتگان خداوندی که بر گرد قبرهایتان می گردند . خداوند من و شما را در جایگاه رحمت و در زیر عرش خود به هم رساند . پس از آن به سمت قبر عباس فرزند امیرمؤمنان علیهماالسلام آمد و در حال ایستاده گفت : السلام علیک یا أباالقاسم ، السلام علیک یا عباس بن علی ، السلام علیک یا ابن أمیرالمؤمنین ، أشهد لقد بالغت فی النصیحه ، و أدیت الأمانه ، و جاهدت عدوک و عدو أخیک ، فصلوات الله علی روحک الطیبه ، و جزاک الله من أخ خیرا ؛ سلام بر تو ای ابوقاسم . سلام بر تو ای عباس بن علی . سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان . شهادت می دهم که تو نهایت کوشش را در نصیحت به کار بستی و حق امانت را به جا آوردی و بادشمن خود و برادرت به جهاد برخاستی . پس درود خداوندی بر روح پاک تو
باد . و خداوند در برابر خدمتی که به برادرت نمودی ، پاداش خیرت دهد . آن گاه دو رکعت نماز خواند و دعا کرد و برگشت [4] . در هر صورت ، جابر همراه عطیه به شرف زیارت نایل آمد ؛ گر چه روشن نیست که چگونه عطیه به جابر پیوسته و هم سفر گردیده است و دو احتمال در این جا وجود دارد : 1 . عطیه در آن سال به حج مشرف شده باشد و همراه جابر ، از حجاز به سمت کربلا آمده باشد . 2 . جابر خود به کوفه آمده و از آن جا همراه وی به کربلا مشرف شده باشد . زمان زیارت نیز بر روایت ابن طاووس ، روز بیستم صفر بوده است . ملاقات ایشان با امام زین العابدین علیه السلام و همراهانشان را در هیچ یک از دو روایت طبری و ابن طاووس نمی یابیم و این نکته را در بحثهای آینده باید در نظر داشت .
پی نوشتها
[1] بشاره المصطفی ، ص 74 ، و همین مضمون با اندکی تفاوت در مقتل خوارزمی ، ج 2 ، ص 190 دیده می شود .
[2] ظاهرا مقصود از عطا همان عطیه است ، همان طوری که محدث نوری نیز این احتمال را داده است ، ر . ک : لؤلؤ و مرجان ، ص 149 .
[3] سعد ماده ی گیاهی خوشبو کننده است . ابن منظور می نویسد : السعد بالضم : من الطیب ، و السعادی مثله . . . قال الأزهری : السعد : نبت له أصل تحت الأرض أسود طیب . (ر . ک : لسان العرب ج 3 ، ص 316) .
[4] مصباح الزائر ،
ص 286 ؛ بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 329 .