دانستنیهای اربعین حسینی صفحه 16

صفحه 16

مخالفان اربعین اول

عده ای از دانشمندان نتوانسته اند بازگشت اهل بیت علیهم السلام را در اربعین اول بپذیرند و آن را بعید و یا محال دانسته اند ، که سخنان برخی از ایشان را می آوریم : یک . سید بن طاووس ؛ ظاهرا ایشان نخستین کسی است که به این مطلب خدشه وارد می سازد ، و با برداشتی که خود از کلام شیخ طوسی دارد ، بازگشت اهل بیت را در این تاریخ بعید دانسته است . او می نویسد : و وجدت فی المصباح أن حرم الحسین علیه السلام و صلوا المدینه مع مولانا علی بن الحسین علیه السلام یوم العشرین من صفر ، و فی غیر المصباح أنهم وصلوا کربلاء أیضا فی عودهم من الشام یوم العشرین من صفر ، و کلاهما مستبعد ، لأن عبیدالله بن زیاد لعنه الله کتب الی یزید یعرفه ما جری و یستأذنه فی حملهم ، و لم یحملهم حتی عاد الجواب الیه ، و هذا یحتاج الی نحو عشرین یوما أو أکثر منها ، و لأنه لما حملهم الی الشام روی أنهم أقاموا فیها شهرا فی موضع لا یکنهم من حر و لا برد ، و صوره الحال یقتضی أنهم تأخروا أکثر من أربعین یوما من یوم قتل علیه السلام الی أن وصلوا العراق أو المدینه ، و أما جوازهم فی عودهم علی کربلاء ، فیمکن ذلک ، و لکنه ما یکون وصولهم الیها یوم العشرین من صفر ، لأنهم اجتمعوا علی ما روی جابر بن عبدالله الأنصاری ، فان کان جابر وصل زائرا من الحجاز فیحتاج وصول

الخبر الیه و مجیئه أکثر من أربعین یوما ، و علی أن یکون جابر وصل من غیر الحجاز من الکوفه أو غیرها ؛ در مصباح دیدم که اهل بیت حسین علیه السلام همراه علی بن حسین علیه السلام در روز بیستم صفر ، به مدینه رسیدند و در غیر مصباح یافتم که آنان به هنگام بازگشت از شام ، در همان روز به کربلا رسیدند و هر دوی آن بعید است ؛ برای آن که عبیدالله بن زیاد - لعنه الله - نامه ای برای یزید نوشت که در آن ماجرا را نوشته و برای فرستادن اسیران به شام کسب اجازه نمود و او تا هنگامی که پاسخ را دریافت نکرد ، اقدام به ارسال ایشان ننمود و این کار به بیست روز یا بیشتر نیازمند است . همچنین روایت شده است هنگامی که اهل بیت را به شام بردند ، آنان یک ماه در جایی بودند که ایشان را از گرما و سرما بازنمی داشت و صورت قضیه این است که آنان پس از اربعین به عراق و یا مدینه رسیدند . اما عبور ایشان از کربلا هنگام بازگشت امکان پذیر است ، ولی در روز بیستم صفر نبوده است ؛ چرا که آنها - طبق روایت - با جابر بن عبدالله انصاری ملاقات کردند و اگر جابر به عنوان زیارت از حجاز آمده باشد ، رسیدن خبر به او و آمدن وی به کربلا ، بیش از چهل روز نیازمند است . [1] . - گفتنی است که آنچه ایشان از کلام شیخ طوسی در مصباح المجتهد نقل کرده است ، با عبارتی که ما از این کتاب آوردیم

نمی سازد . آنچه در مصباح شیخ است این است : و فی الیوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا أبی عبدالله الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام من الشام الی مدینه الرسول صلی الله علیه و آله ؛ [2] . «رجوع» و بازگشت از شام به مدینه غیر از «وصول» و رسیدن به مدینه است . در کلام شیخ طوسی کلمه ی وصول وجود ندارد ، بنابراین ، این را باید برداشت سید بن طاووس از کلام شیخ دانست ، که ما با برداشت ایشان موافق نیستیم و با این بیان ، این که ایشان دو امر بازگشت به مدینه و یا به کربلا در تاریخ بیستم صفر سال 61 را بعید دانسته است ، امر اول موضوعا منتفی است ؛ ولی در هر حال ، ایشان با توجه به قراین و مستندات تاریخی که ذکر می کند ، بازگشت اهل بیت را در اربعین اول و حتی زیارت جابر بن عبدالله انصاری را در این تاریخ نمی پذیرد و این شواهد را دلیل قول خود می داند : الف . عبیدالله بن زیاد ، از کوفه نامه برای یزید فرستاد و کسب تکلیف کرد ، رفت و برگشت نامه ، حدود بیست روز و یا بیشتر لازم دارد . ب . روایت شده است که اهل بیت حدود یک ماه در شام در جای بسیار نامناسبی که ایشان را از گرمای روز و از سرمای شب محافظت نمی نمود اقامت داشتند . ج . جابر بن عبدالله نیز نمی تواند در بیستم صفر خود را به کربلا برساند ، چون رسیدن خبر به حجاز و حرکت او از حجاز به سمت کربلا

به بیش از چهل روز نیاز دارد . ایشان در پایان ، امکان عبور از کربلا و ملاقات با جابر را در غیر اربعین اول می پذیرد . - فرمایش اخیر ایشان مبنی بر این که : «چنانچه جابر در حجاز از شهادت آن حضرت آگاه شده و آن گاه رهسپار کربلا شده باشد ، به بیش از چهل روز وقت نیاز خواهد بود» ، تمام نیست ؛ چون مدینه در شهادت امام حسین علیه السلام سه بار به ضجه افتاد : 1 . در روز عاشورا ، ام سلمه خواب عجیبی دید . وی پیامبر صلی الله علیه و آله را غبار آلود دید . از او علت را پرسید . خبر داد که من هم اکنون به شهادت رسیدن حسین را دیدم . [3] همچنین آن حضرت به ام سلمه شیشه ای پر از خاک داده بود و فرموده بود که هر گاه این خاک رنگ خون به خود گرفت ، بدان که حسینم به شهادت رسیده است . ام سلمه پس از آن خواب ، سراغ آن خاک رفت و آن را چنان یافت که پیامبر صلی الله علیه و آله پیش بینی فرموده بود . آن گاه چنان ضجه و فغان وناله سر داد که هجوم زن و مرد اهل مدینه را در پی داشت ، که از جمله ی آنان ابن عباس بود . [4] ماجرای قاروره در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است ؛ [5] بنابراین ، هیچ بعدی ندارد که جابر در مدینه بوده و با آن معرفتی که دارا بود ، پس آگاهی یافتن از عمق فاجعه ی کربلا ، به دان سو رهسپار گردد . 2

. پس از فاجعه ی کربلا ، از سوی عاملان حکومت ، خبر رسمی به والی مدینه و مردم اعلام شد ، بنابراین فرض ، با توجه به وجود پیک ، چنانچه تا حوالی آخر محرم و ابتدای صفر این خبر به مدینه رسیده باشد ، باز حرکت جابر از مدینه و رسیدن او به کربلا در بیستم صفر توجیه پذیر خواهد بود . 3 . به هنگام رسیدن اهل بیت به مدینه [6] . دو . علامه ی مجلسی ؛ ایشان پس از ذکر قول مشهور بین اصحاب درباره ی بازگشت به کربلا در اربعین اول و قول دیگر مبنی بر مراجعت ایشان در این تاریخ به مدینه ، هر دو را نمی پذیرد و می گوید : اعلم أنه لیس فی الأخبار ما العله فی استحباب زیارته صلوات الله علیه فی هذا الیوم ، و المشهور بین الأصحاب أن العله فی ذلک رجوع حرم الحسین صلوات الله علیه فی مثل ذلک الیوم الی کربلاء عند رجوعهم من الشام ، و الحاق علی بن الحسین صلوات الله علیه الرؤوس بالأجساد ، و قیل فی مثل ذلک الیوم رجعوا الی المدینه ، و کلاهما مستبعدان جدا ، لأن الزمان لا یسع ذلک کما یظهر من الأخبار و الآثار ، و کون ذلک فی السنه الأخری أیضا مستبعد ؛ از اخبار و روایات ، علت استحباب زیارت آن حضرت در روز اربعین دانسته نیست و مشهور بین اصحاب این است که علت آن ، بازگشت اهل بیت امام حسین علیه السلام در مثل چنین روزی از شام به کربلا و ملحق ساختن سرها به بدنها به دست علی بن حسین علیه السلام است . و

گفته شده است که در مثل چنین روزی ، آنان به مدینه بازگشتند و هر دوی آن بعید است ؛ چون زمان ، گنجایش آن را ندارد ؛ همان گونه که از اخبار و روایات دانسته می شود . و اما آن که آنان در اربعین سال بعد به کربلا رسیده باشند ، آن هم بعید است . [7] . سه . محدث نوری ؛ ایشان مسئله بازگشت در اربعین اول را به طور کلی منکر شده است و ادله ای قابل توجه دارد . که ذهن عده ای را به خود مشغول داشته است و تفصیل کلام ایشان خواهد آمد . چهار . محدث قمی ؛ ایشان نیز بازگشت در اربعین اول را بعید دانسته و می نویسد :

مکشوف باد که ثقات محدثین و مورخین متفق اند ، بلکه خود سید جلیل علی بن طاووس نیز روایت کرده که بعد از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام ، عمر سعد ملعون نخست سرهای شهدا را نزدابن زیاد لعین روانه کرد و از پس آن ، روز دیگر اهل بیت را به جانب کوفه برد و ابن زیاد خبیث بعد از شناعت و شماتت با اهل بیت علیهم السلام ایشان را محبوس داشت ، و نامه به یزید بن معاویه فرستاد که در باب اهل بیت و سرها چه عمل نماید . یزید لعین جواب نوشت که به جانب شام روان باید داشت . لاجرم ابن زیاد ملعون تهیه ی سفر ایشان نموده و ایشان را به جانب شام فرستاد . و آنچه از قضایای عدیده و حکایات متفرقه ی سیر ایشان به جانب شام از کتب معتبره نقل شده چنان می نماید که سیر ایشان را از راه سلطانی و

قرای بریه و غربی فرات بوده ، آن هم قریب به بیست روز می شود . چه ما بین کوفه و شام به خط مستقیم 175 فرسخ گفته شده ، و در شام هم قریب به یک ماه توقف کرده اند ، چنان که سید در اقبال فرموده . . . پس با ملاحظه ی این مطالب خیلی مستبعد است که اهل بیت بعداز این همه قضایا از شام برگردند و روز بیستم صفر که روز اربعین و روز ورود جابر به کربلا بوده وارد شوند و خود سید أجل این مطلب را در اقبال مستبعد شمرده ، به علاوه آن که احدی از أجلای فن حدیث و معتمدین اهل سیر و تواریخ در مقاتل و غیره اشاره به این مطلب نکرده اند ، با آن که دیگر ذکر آن از جهاتی شایسته بوده ، بلکه از سیاق کلام ایشان انکار آن معلوم می شود ؛ چنان که ازعبارت شیخ مفید در باب حرکت اهل بیت به سمت مدینه دریافتی . و قریب این عبارت را ابن اثیر و طبری و قرمانی و دیگران ذکر کرده اند و در هیچ کدام ، ذکری از سفر عراق نیست ؛ بلکه شیخ مفید و شیخ طوسی و کفعمی گفته اند که در روز بیستم صفر حرم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رجوع کردند از شام به مدینه و در همان روز جابر بن عبدالله به جهت زیارت امام حسین علیه السلام به کربلا آمد و اول کسی است که امام حسین علیه السلام را زیارت کرد . . . و بعضی احتمال داده اند که اهل بیت علیهم السلام در حین رفتن از کوفه به شام به کربلا آمده اند و این احتمال به جهاتی بعید است و

هم احتمال داده شده که بعد از مراجعت از شام به کربلا آمده اند ، لیکن در غیر روز اربعین بوده ، چه سید و شیخ ابن نما که نقل کرده اند ورود ایشان را به کربلا ، به روز اربعین مقید نساخته اند واین احتمال نیز ضعیف است ، به سبب آن که دیگران مانند صاحب روضه الشهداء و حبیب السیر و غیره که نقل کرده اند ، مقید به روز اربعین ساخته اند . و از عبارت سید نیز ظاهر است که با جابر در یک روز و یک وقت وارد شدند ، چنان که فرموده : «فوافوا فی وقت واحد» ، و مسلم است که ورود جابر به کربلا در روز اربعین بوده و به علاوه ی آنچه ذکر شد تفصیل ورود جابر به کربلا در کتاب مصباح الزائر سید بن طاووس ، و بشاره المصطفی که هر دو از کتب معتبره است موجود است و ابدا ذکری از ورود اهل بیت در آن هنگام نشده ، با آن که به حسب مقام باید ذکر شود . [8] . ایشان مطلبی اضافه بر سخن محدث نوری ندارد ، و با پاسخی که آن جا داده می شود پاسخ ایشان معلوم می گردد . پنج . مرحوم شیخ محمد ابراهیم آیتی ؛ ایشان نیز منکر قضیه شده است و آن را جزء افسانه های تاریخی شمرده است ! [9] . شش . آیت الله شهید مطهری ؛ ایشان خبر ملاقات اهل بیت با جابر را منکر شده و می فرماید تنها کسی که این مطلب را نقل کرده سید بن طاووس در لهوف است ، و هیچ کس غیر از ایشان نقل نکرده است ! حتی خود سید در دیگر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه