عاشورا صفحه 241

صفحه 241

خواهند خورد; پاسخش آن است که فقط نادانان به خاطر وصلت ما با یزید، به حال ما غبطه می خورند، ولی عاقلان و خردمندان، به حال یزید به سبب وصلتش با ما غبطه خواهند خورد.

(سرانجام امام(علیه السلام) پس از سخنانی فرمود:) «همگی شاهد باشید که من «امّ کلثوم» دختر «عبدالله بن جعفر» را به ازدواج پسر عمویش «قاسم بن محمّد بن جعفر» درآوردم! و مهریّه اش را 480 درهم قرار دادم و زمین حاصلخیزم را در مدینه

نیز به این دختر بخشیدم». یا این که فرمود: «مزرعه ام را در سرزمین عقیق به وی بخشیدم که درآمد آن سالانه 8 هزار دینار است و همین مزرعه برای زندگی این دو کافی است، ان شاء الله!».(1)

این سخنان تیری بود که بر قلب ناپاک یزید خصوصاً، و بنی امیّه عموماً، نشست و نقشه ای را که برای فریب مردم، از طریق نزدیکی به بنی هاشم، کشیده بودند نقش بر آب کرد.

بنی امیّه افراد منفور و آلوده ای بودند که می خواستند از طریق انتساب به بنی هاشم در میان مردم کسب آبرویی کنند وپایه های قدرت شیطانی خود را از این طریق تقویت نمایند; یک نمونه آن جریان خواستگاری امّ کلثوم دختر عبدالله بن جعفر بود.

ولی امام حسین(علیه السلام) به موقع اقدام فرمود و تیر آنها به سنگ خورد، و ساحت مقدّس بنی هاشم با انتساب به بنی امیّه آلوده نشد.

2 وحشت از نام علی(علیه السلام)

پاورقی

1 . العوالم، ج 17، ص 87، ح 2 ; مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 44-45 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 207-208، ح 4.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه