عاشورا صفحه 242

صفحه 242

معاویه، مروان بن حکم را والی مدینه قرار داد و به او فرمان داد که برای جوانان قریش سهمیّه ای از بیت المال قرار دهد; او نیز چنین کرد.

امام سجّاد، علی بن الحسین(علیه السلام) می گوید: من به نزد او رفتم (تا حقّ خود را از بیت المال بگیرم) مروان به من گفت: نامت چیست؟

گفتم: علی بن الحسین.

پرسید: نام برادرت چیست؟

گفتم: علی!

گفت: علی و علی؟! پدرت چه منظوری دارد که نام همه فرزندانش را علی می گذارد؟ سپس سهمیّه مرا

مشخص کرد. وقتی که به نزد پدرم بازگشتم و ماجرا را بازگو نمودم; پدرم فرمود:

«وَیْلی عَلَی ابْنَ الزَّرْقاءِ دَبّاغَهِ الاُْدُمِ، لَوْ وُلِدَ لی مِائَهٌ لاََحْبَبْتُ أَنْ لا اُسَمِّیَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلاّ عَلیّاً ; وای بر پسر زن زاغ چشمی که پوست ها را دبّاغی می کرد، من اگر یکصد فرزند داشته باشم، دوست دارم جز «علی» نامی دیگر برای آنان انتخاب نکنم».(1)

آری دشمنان اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) می خواستند نام «علی» از اذهان مردم فراموش شود، ولی فرزندان علی(علیه السلام) سعی داشتند این نام هر چه پررنگ تر در سینه ها نقش بندد، به همین دلیل امام حسین(علیه السلام) نام «علی» را برای همه فرزندانش برگزیده بود، تا خاری در چشم دشمنان باشد.

3 افتخار شما فقط فاطمه است!

مرحوم طبرسی در احتجاج نقل کرده است که روزی مروان بن حکم به امام

پاورقی

1 . کافی، ج 6، ص 19، ح 7 و بحارالانوار، ج 44، ص 211، ح 8.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه