عاشورا صفحه 332

صفحه 332

به یقین امام(علیه السلام) برای خود گریه نمی کرد، زیرا در سخنان پیشین آن حضرت، استقبال از شهادت کراراً آمده بود، و این خواب مطلب جدیدی در این زمینه نداشت، گریه امام(علیه السلام) یا به حال فرزندان و اصحاب بود، یا به حال اسلام و مسلمین.

و در هر حال آزمون بزرگی برای فرزند رشیدش علی اکبر(علیه السلام) بود، پاسخ شجاعانه و مخلصانه او نیز همه چیز را روشن ساخت، و نشان داد این خاندان در مسیر حق، از هیچ چیز باک ندارند، و از خبر شهادت در اضطراب فرو نمی روند بلکه با آغوش باز از آن استقبال می کنند.

45 بنی امیّه در تعقیب امام (علیه السلام)

در منزلگاه «ثعلبیّه» مردی به نام «اباهرّه اَزدی» به محضر امام(علیه السلام) شرفیاب شده سلام کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! چه چیزی سبب شد

که از حرم خدا و حرم جدّت محمّد(صلی الله علیه وآله) بیرون آمدی؟

امام(علیه السلام) فرمود:

«یا أَبا هِرَّهَ! إِنَّ بَنِی أُمَیَّهَ أَخَذُوا مالی فَصَبَرْتُ، وَ شَتَمُوا عِرْضی فَصَبَرْتُ، وَ طَلَبُوا دَمِی فَهَرَبْتُ، وَ أَیْمُ اللّهِ یا أَبا هِرَّهَ لَتَقْتُلَنِی الْفِئَهُ الْباغِیَهُ! وَ لَیَلْبِسَنَّهُمُ اللّهُ ذُلاّ شامِلا وَ سَیْفاً قاطِعاً، وَ لَیُسَلِّطَنَّ اللّهُ عَلَیْهِمْ مَنْ یُذِلَّهُمْ حَتّی یَکُونُوا أَذَلَّ مِنْ قَوْمِ سَبَأ إِذْ مَلِکَتْهُمْ اِمْرَأَهٌ مِنْهُمْ فَحَکَمَتْ فِی أَمْوالِهِمْ وَ دِمائِهِمْ».

«ای اباهرّه! بنی امیّه دارایی ام را تصرّف کردند و من شکیبایی کردم، حرمتم را شکستند، صبر کردم، در صدد ریختن خونم بودند، به ناچار از آنان دور شدم; و سوگند به خدا! ای اباهرّه! گروهی ستمگر مرا خواهند کشت ; ولی به یقین، خداوند لباس ذلّتِ فراگیر بر آنان خواهد پوشانید و شمشیر برّنده ای را بر آنان خواهد کشید

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه