عاشورا صفحه 334

صفحه 334

نیست از گرد آن حضرت پراکنده شدند.(1)

این سخنان به خوبی نشان می دهد که امام(علیه السلام) رسالت و مأموریّت خاصّی در این سفر خطرناک برای خویش می دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پیمان شکنی مردم کوفه و شهادت «مسلم» و «هانی» و «عبدالله بن یقطر» می بایست به مکّه، یا مدینه باز گردد و تردیدی به خود راه ندهد، نه این که به سوی کوفه که ابن زیاد بر آن تسلّط کامل پیدا کرده بود برود، به خصوص این که بیعت را از همه همراهان بر می دارد و با صراحت می گوید ما به سوی خطر پیش می رویم آنها که غیر

از این گمان می کردند آزادند، بازگردند.

47 امام (علیه السلام) حقایق را برای یارانش بازگو می کند!

دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزی» نقل می کند که امام(علیه السلام) در منزلگاه «زباله» پس از شنیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل و بیوفایی کوفیان، رو به همراهانش کرد و چنین فرمود:

«أَیُّهَا النّاسُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ یَصْبِرُ عَلی حَدِّ السَّیْفِ وَ طَعْنِ الاَْسِنَّهِ فَلْیَقُمْ مَعَنا وَ إِلاّ فَلْیَنْصَرِفْ عَنّا; ای مردم! هر کس از شما در برابر تیزی شمشیر و زخم نیزه ها بردبار است، با ما بماند و الاّ از ما جدا شود».(2)

48 اهداف امام در قالب اشعاری پر معنا

امام(علیه السلام) همچنان به سوی کوفه پیش می رفت تا فرزدق، شاعر معروف را دید،

پاورقی

1 . تاریخ طبری، ج 4، ص 300-301 ; ارشاد شیخ مفید، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت).

2 . ینابیع المودّه، ص 406.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه