عاشورا صفحه 357

صفحه 357

ابن زیاد نامه ای به این مضمون برای امام حسین(علیه السلام) نوشت: «امّا بعد! ای حسین! خبر ورودت به کربلا به من رسید، امیرالمؤمنین یزید! به من نوشته است که سر بر بالین ننهم و غذای سیری نخورم تا تو را به قتل برسانم و به خداوند لطیف و خبیر ملحق کنم و یا به فرمان من و یزید بن معاویه گردن نهی».

چون این نامه به امام حسین(علیه السلام) رسید و آن را خواند، نامه را به دور افکند و فرمود:

«لا أَفْلَحَ قَوْمٌ آثَرُوا مَرْضاهَ أَنْفُسِهِمْ عَلی مَرْضاهِ الْخالِقِ ; گروهی که خشنودی خود را بر خشنودی خداوند برگزیدند، هرگز رستگار نخواهند شد».

فرستاده «عبیدالله» پرسید: «ای اباعبدالله! جواب نامه چه شد؟»

امام(علیه السلام) فرمود:

«ما لَهُ عِنْدِی جَوابٌ; لاَِنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَهُ الْعَذابِ ; این نامه نزد من جوابی ندارد، زیرا عبیدالله مستحقّ عذاب الهی شده است!».

چون قاصد نزد عبیدالله بازگشت و جریان را گفت، ابن زیاد به شدّت برآشفت (ولی پاسخی نداشت).(1)

امام(علیه السلام) با این سخن کوتاه و پر معنی نشان داد که با کسانی که خشنودی بندگان طاغی و یاغی را بر خشنودی خدا مقدّم میشمرند، هیچ سر سازش ندارد و نامه امثال ابن زیاد را که جزو این گروهند، لایق و شایسته پاسخ نمی داند، آن را می خواند و به دور می افکند، هر چند جان شریفش در خطر باشد.

58 خاموش نشستن گناه است

سرانجام امام(علیه السلام) در یک طرف و حرّ بن یزید نیز با هزار مرد جنگی، در ناحیه

پاورقی

1 . فتوح ابن

اعثم، ج 5، ص 150-151 ; مقتل الحسین خوارزمی، ج 1، ص 239 و بحارالانوار، ج 44، ص 383 (با مختصر تفاوت).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه