عاشورا صفحه 36

صفحه 36

گریست.

اسماء می گوید: به حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد، چرا گریه می کنی؟

فرمود: به خاطر این فرزندم گریانم.

عرض کردم: او که هم اکنون متولّد شده است (و جای شادی و خوشحالی است، نه اندوه).

فرمود:

«تَقَتُلُهُ الْفِئَهُ الْباغِیَهُ مِنْ بَعْدِی، لا أَنالَهُمُ اللهُ شَفاعَتِی; وی را پس

از من گروهی ستمکار به شهادت می رسانند که هرگز خداوند شفاعتم را نصیب آنان نخواهد ساخت».

آنگاه فرمود:

«یا أَسْماءُ لا تُخْبِرِی فاطِمَهَ بِهذا فَإِنَّها قَرِیبَهُ عَهْد بِوِلادَتِهِ; ای اسماء! فاطمه را از این ماجرا آگاه مساز; چرا که او تازه صاحب این فرزنده شده است».(1)

گریه علی (علیه السلام) بر مظلومیّت امام حسین (علیه السلام)

ابن عبّاس می گوید: من با امیرمؤمنان(علیه السلام) در مسیر رفتن به صفّین همراه بودم; هنگامی که به نینوا رسیدیم، با صدای بلند به من فرمود: ای ابن عبّاس! آیا این مکان را می شناسی؟ عرض کردم: نه، نمی شناسم.

فرمود: اگر آن گونه که من این سرزمین را می شناسم، تو نیز می شناختی، از آن نمی گذشتی جز آن که همانند من گریه کنی.

پاورقی

1 . بحارالانوار، ج 43، ص 239. مرحوم طبرسی نیز این حدیث را در «اِعلام الوری بأعلام الهدی»، ج 1، ص 427 و شیخ سلیمان قندوزی حنفی در کتاب «ینابیع المودّه»، ج 2، ص 300 نقل کرده اند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه