عاشورا صفحه 378

صفحه 378

پس امام حسین(علیه السلام) به سوی خواهرش نگریست و فرمود: «یا أُخَیَّهُ لاَ

یُذْهِبَنَّ بِحِلْمِکَ الشَّیْطانُ ; خواهر عزیزم! مبادا شیطان شکیبایی ات را برباید!».

عمّه ام گفت: پدر و مادرم فدایت باد ای اباعبدالله! آیا به ستم کشته خواهی شد؟ جانم به قربان تو!

بغض گلوی امام(علیه السلام) را فشرد و اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود:

«لَوْ تُرِکَ الْقَطا لَیْلا لَنامَ! ; اگر مرغ قطا (پرنده ای زیبا و خوشخوان) را (صیّادان) به حال خود رها می کردند، در آسایش و آرامش به خواب می رفت».

عمّه ام گفت: ای وای! آیا راه چاره را بر خود بسته می بینی؟ و این دل مرا بیشتر جریحه دار کرده و جانم را می سوزاند! پس بر صورت خود زد و گریبان چاک کرد و بی هوش افتاد.

امام حسین(علیه السلام) برخاست و خواهر را به هوش آورد و فرمود:

«یا أُخَیَّهُ اِتَّقی اللّهَ وَ تَعَزّی بِعَزاءِ اللّهِ، وَ اعْلَمی أَنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ، وَ أَنَّ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ، وَ أَنَّ کُلَّ شَیْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذِی خَلَقَ الاَْرْضَ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ، وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ، أَبِی خَیْرٌ مِنّی، وَ اُمّی خَیْرٌ مِنّی، وَ أَخی خَیْرٌ مِنّی، وَ لی وَ لَهُمْ وَ لِکُلِّ مُسْلِم بِرَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ».

«خواهرجان! تقوای خدا را پیشه ساز و به شکیبایی الهی خود را تسلّی بده و بدان که همه زمینیان می میرند، و اهل آسمان نمی مانند و همه چیز جز ذات پاک آفریدگار، فانی شوند، همان خدایی که با قدرت خود، زمین را آفرید و خلایق را بر می انگیزد و همه به سوی او باز می گردند و او یگانه بی همتاست.

پدرم امیرمؤمنان از من بهتر بود، مادرم فاطمه(علیها السلام)

از من بهتر بود. برادرم امام مجتبی(علیه السلام) از من بهتر بود. و با این وصف همه رخ در نقاب خاک کشیدند و به سرای باقی شتافتند و ما نیز باید برویمصفحه . پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) برای من و آنان و هر مسلمانی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه