عاشورا صفحه 405

صفحه 405

آری.

«اُنْشِدُکُمُ اللّهَ! هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ حَمْزَهَ سَیِّدَ الشُّهَداءِ عَمُّ أَبی؟ ; شما را به خدا سوگند! آیا می دانید حمزه سیّد الشهدا، عموی پدر من است؟».

آری.

«اُنْشِدُکُمُ اللّهَ! هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَعْفَرَ الطَّیّارَ فِی الْجَنَّهَ عَمِّی؟ ; شما را به خدا! آیا می دانید جعفر طیّار عموی من است؟».

آری.

سپس امام

بعد از گرفتن این اقرارها و اقرارهای دیگر فرمود: «فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمی; پس چرا و به چه دلیل ریختن خونم را مباح میشمرید؟!...».

آنها که هیچ پاسخ منطقی نداشتند گفتند: ما تمام اینها را می دانیم، ولی دست از تو بر نخواهیم کشید تا با تشنگی جان دهی!...(1)

امام(علیه السلام) با شواهد زیادی که در بحث های گذشته آمد به خوبی می دانست، راهی جز شهادت فی سبیل الله در پیش ندارد.

ولی مهم این بود که این شهادت، قاطبه مسلمین را بیدار کند و تکان سختی به افکار عمومی دهد، و این امر میسّر نبود مگر این که از تمام جهات اتمام حجّت و تبیین موقعیّت شود; مبادا فردا بعضی ادّعا کنند لشکریان یزید امام(علیه السلام) را به خوبی نشناخته بودند و به گمان این که یک فرد خارجی است خون آن حضرت را ریختند.

امام(علیه السلام) تمام این بهانه ها را با خطبه های مختلف و مکرّر خود از آنان گرفت و سند رسوایی آنها را در تاریخ اسلام و بشریّت ثبت کرد!

پاورقی

1 . امالی صدوق، ص 135 و بحارالانوار، ج 44، ص 318 (با مختصر تفاوت).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه