عاشورا صفحه 470

صفحه 470

دهد. ولی پس از آن که چشمانم نابینا شد، از نیل به شهادت ناامید شدم. امّا اکنون خدا را برای فراهم شدن اسباب شهادت پس از آن دوران ناامیدی و به اجابت رسیدن دعای گذشته ام، سپاس می گویم!».

ابن زیاد که در برابر آن همه شجاعت و بی باکی، درمانده شده بود، دستور داد سر از بدن عبدالله بن عفیف جدا سازند و بدنش را به دار آویزند.(1)

ب) قیام توّابین

نخستین عکس العمل همگانی در ارتباط با حادثه کربلا، توسّط مردم کوفه شکل گرفت; چرا که از یک سو، در کوفه شیعیان فراوانی زندگی می کردند که به امیرمؤمنان(علیه السلام)و امام حسین(علیه السلام) علاقمند بودند و از سوی دیگر، آنان با نامه های خود، آن حضرت را به عراق دعوت کردند، و سپس از یاری او سرباز زدند و در واقع اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و یارانش را تسلیم دشمن کردند و از سوی سوّم، جمعی از همین مردم در آن حادثه هولناک مشارکت داشتند.

پس از ماجرای کربلا، شیعیان کوفه خود را بیش از دیگران مستحق ملامت می دانستند و از عدم نصرت فرزند رسول خدا(صلی الله علیه وآله) احساس گناه و شرمساری شدیدی می کردند. آنان برای جبران این خطای بزرگ، در پی قیام و شورش برآمدند، تا بتوانند این لکّه ننگ را از دامان خود شستشو دهند.

به همین منظور گروهی از شیعیان به نزد بزرگان شیعه در کوفه که عبارت بودند از: سلیمان

بن صرد خزاعی، مسیّب بن نجبه فزاری، عبدالله بن سعد بن نُفَیل أزدی، عبدالله بن وال تمیمی و رِفاعه بن شدّاد بَجَلی رفتند و همگی در منزل سلیمان اجتماع کردند.

پاورقی

1 . بحارالانوار، ج 45، ص 119-121 (با اندکی تلخیص).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه