تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 114

صفحه 114

الزوار و یسخون بانفسهم من أجل راحه الزائرین فالبعض بسقی الماء المعطر و المذاب فیه السکر، و البعض برش ماء الورد، و البعض بالتهویه بالمراوح الیدویه و هکذا. چنانچه بیان فرموده در ایام اربعین در عراق بیشتر از یک ملیون نفوس با مواکب حسینی برای زیارات قبر مطهر وارد کربلاء می شوند و اجتماع عظیم محبت آمیز مشتمل بر تعارفات مهرانگیز و اتحادآور و [ صفحه 560] مودت خیز فراهم می آید و آن شهرستان مقدس یک پارچه عزا و ناله و ضجه و نوحه و ندبه بر سید مظلومان می گردد، و مواکب از حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام خارج شده به حرم حضرت ابوالفضل قمر بنی هاشم (ع) هجوم آور می شوند، و در آن روز اثرات نهضت حسینی در جلو چشم انسان مجسم و دلهای آگاه به یاد آن می افتند: که در مثل همان روز امام سجاد علیه السلام با عمه ها و خواهرهای خویش وارد آن سرزمین شده و سرهای مبارک شهداء و رأس مطهر ریحانه ی رسول الله صلی الله علیه و آله را به جسد اطیبش ملحق فرموده آیا بانوان عصمت و مخدرات خاندان رسالت در آن موقع در چه حال بوده اند؟ آیا جابر رضی الله عنه و سائر بنی هاشم که تفصیلا از افراد آنها اطلاع نداریم خاک بر سر خودشان می ریخته اند؟اگر انسان جزئی ترین تأملی به دل خود راه بدهد و آن منظره ی جانگداز را در جلو چشم خود مجسم نماید آیا جا ندارد که خاک بر سر بریزد؟ که یک مشت درنده های بنی أمیه و یاران آنها پسر پیغمبر خدا را بکشند و سر فرزند مؤسس دین و آورنده ی اسلام و قرآن و خاتم انبیاء را به شام به ارمغان ببرند و شرم نکرده

اظهار اسلام هم نمایند و سر اطیب او را خانواده ی داغدیده اش برگردانند و در کربلاء به جسد اطهرش ملحق نمایند، چرا؟ برای این که سلطنت شوم یزید پلید استقرار و استقلال یابد، و کسی با وی در مقام معارضه نباشد، گرچه اسلام را زیر پااندازد. و لذا حسین بن علی علیه السلام می خواهد که قد علم کند و اسلام و دین یزید را تبدیل به اسلام واقعی و دین محمدی و حسینی کند [ صفحه 561] زیرا اگر نهضت حسین علیه السلام نبود از اسلام اثری باقی نمی ماند مگر اسلام یزیدی، و از دین آثاری نبود مگر دین اموی، در شامات اقربائی به رسول الله صلی الله علیه و آله نمی شناختند مگر بنی أمیه، و یزیدی که شب و روز با میمونها محشور بود و با قرود و فهود سر و کار داشت و خمر و قمار روزگارش خوش بود رجوع شود به کتاب (النزاع و التخاصم) مقریزی طبع مصر. انسان فهیمده و مسلمان باوجدان اگر همیشه گریان و نالان باشد جا دارد، زیرا فقط تأمل در این که آیا از خست و دنائت دنیا نیست؟ و از عجائب و غرائب روزگار به شمار نمی آید؟ که فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله را بکشند و سر مبارک او را پیش زنازاده ها به کوفه و دمشق به ارمغان ببرند؟ مگر حسین بن علی علیه السلام چه کرده بود؟ و چه گناهی نعوذبالله تعالی از وی سر زده بود؟ بلی به دیکتاتوری قلدری سر فرود نمی آورد.

دعبل خزاعی و شعر او

در اینجا دو بیت از قصیده ی دعبل خزاعی رحمه الله را باید سرود و گریه کرد: لا اضحک الله سن الدهران ضحکت و آل احمد

مظلومون قد قهروا مشردون نفوا عن عقر دارهم کأنهم قد جنوا ما لیس یغتفر متأسفانه تا حال بقیه ی آن قصیده ی شریفه در اثر تتبع و تحقیق و کنجکاوی و تفتیش أساتید عظام پیدا نشده است. [ صفحه 562] چنانچه آنان که از معاصرین اشعار دعبل رحمه الله را جمع آوری کرده [421] و تدوین نموده اند به بقیه ی آن قصیده اطلاع نیافته اند گویا چنین [ صفحه 563] حدس زده می شود در آن قصیده مثالب و مطاعن دشمنان أهل بیت و ظالمین بر خاندان رسالت را به نظم آورده و از ترس و خوف ستمکاران روزگار و از جهت تقیه آن قصیده را پنهان داشته و از بین رفته باشد شیخ علامه ی متبحر واسع الاطلاع آقا شیخ محمد سماوی نجفی قدس سره نیز می فرمود: که هر چه تتبع نموده ام به بقیه ی آن قصیده غراء اطلاع پیدا نکرده ام چنانچه در بعضی از تألیفات خود نیز به این مطلب اشاره فرموده است [422] . نام دعبل محمد بن علی بن رزین از اولاد بدیل بن ورقاء صحابی است.

مرثیه ی دعبل بر سیدالشهداء

از اشعار دعبل خزاعی رضوان الله علیه است که در مرثیه ی سیدالشهداء علیه السلام گفته است: [ صفحه 564] 1- جاؤوا من الشام المشومه اهلها بالشؤم یقدم جندهم ابلیس 2- لعنوا، و قد لعنوا بقتل امامهم ترکوه و هو مبضع محموس 3- و سبوا- فواحزنی- بنات (محمد) عبری حوا سر ما لهن لبوس 4- تبالکم، یا ویلکم، أرضیتم بالنار؟ ذل هنا لک المحبوس 5- بعتم لدنیا غیرکم، جهلا لکم، عز الحیاه، و انه لنفیس 6- أخسر بها من بیعه أمویه لعنت، و حظ البایعین خسیس 7- بؤسا لمن بایعتم، و کأننی بامامکم وسط الجحیم حبیس 8-

یا آل (احمد) ما لقیتم بعده من عصبه هم فی القیاس مجوس 9- کم عبره فاضت لکم و تقطعت یوم (الطفوف) علی (الحسین) نفوس [423] . [ صفحه 565] 10- واحسرتاه لکم جسوم بالعرا فیها، و فوق الذا بلات روؤس 11- صبرا موالینا، فسوف یدیلکم یوم علی آل اللعین عبوس 12- ما زلت متبعا لکم و لامرکم، و علیه نفسی ما حییت أسوس نقل از دیوان دعبل قدس سره جمع آقای دکتر اشتر ص 261 -260- ط دمشق و در پاورقیها به اختلاف نسخ خصوصا در نسخه ی علامه ی سماوی (ره) تفصیلا اشاره کرده که از نقل آنها صرف نظر شد.

از اشعار نغز دعبل در مرثیه ی آن حضرت

چنانچه از مرثیه های مشهور دعبل خزاعی رحمه الله است که آن را آقای دکتر عبدالکریم اشتر در کتابش (دعبل بن علی الخزاعی شاعر آل البیت حیاته و شعره دراسه تحلیلیه) ط دمشق در ص 232 نقل کرده و در دیوان در ص 41- قسم اول- نقل نموده است. 1- رأس ابن بنت محمد و وصیه یا للرجال- علی قناه یرفع 2- و المسلمون بمنظر و بمسمع لا جازع من ذا و لا متخشع 3- ایقظت أجفانا و کنت لها کری و أنمت عینا لم تکن بک تهجع [ صفحه 566] 4- کحلت بمنظرک العیون عمایه و أصم نعیک کل اذن تسمع 5- ما روضه الا تمنت أنها لک مضجع، و لخط قبرک موضع و این اشعار در دیوان دعبل جمع آقای دجیلی ص 107 موجود است و در معجم الادباء یاقوت در ج 11 ص 110 ط مصر و اعیان الشیعه ج 30 ص 353 و المدائح النبویه ص 132 و مناقب ج 271:3 و در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه