تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 123

صفحه 123

اشاره

ص:- 148- س:- 17 (همان عمل و وظیفه ی برید در آن زمان بوده است) امیرالمؤمنین سلام الله علیه در مواعظ بلیغه و عالیه ی خود بنوف بکالی رضوان الله علیه او را از عمل «برید» نهی فرموده است و این خبر به خوبی می رساند که عمل برید قبل از زمان معاویه بن صخر وجود داشته است. نوف بکالی (ره) گوید [446] : شرفیاب شدم به محضر اقدس امام امیرالمؤمنین علیه السلام و آن حضرت در رحبه ی مسجد کوفه بود و عرض کردم:السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته فرمود: و علیک السلام [ صفحه 612] یا نوف و رحمه الله و برکاته. عرض کردم یا امیرالمؤمنین علیه السلام به من موعظه بفرمائید فرمود: یا نوف احسن یحسن الیک [447] فقلت زدنی یا امیرالمؤمنین فقال: یا نوف ارحم ترحم. فقلت: زدنی یا امیرالمؤمنین فقال: قل خیرا تذکر بخیر فقلت: زدنی یا امیرالمؤمنین فقال: یا نوف اجتنب الغیبه فانها ادام کلاب النار ثم قال: قال علیه السلام: یا نوف کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یأکل لحوم الناس بالغیبه. و کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یبغضنی و

یبغ الائمه من ولدی، و کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یحب الزنا،و کذب من زعم انه یعرف الله عز و جل و هو یجتری علی معاصی الله کل یوم و لیله، یا نوف اقبل وصیتی: لا تکونن نقیبا و لا عریفا و لا عشارا و لا «بریدا». یا نوف صل رحمک یزد الله فی عمرک، و حسن خلقک یخفف الله حسابک، یا نوف ان سرک ان تکون معی یوم القیامه فلا تکن للظالمین معینا، یا نوف من احبنا کان معنا یوم القیامه و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه، یا نوف ایاک ان تتزین للناس و تبارز الله بالمعاصی [448] (فتلقی الله یوم یلقاک و هو علیک غضبان)، یا نوف احفظ عنی ما اقول لک تنل به خیر الدنیا و الاخره. [ صفحه 613] چون کلمات گهربار باعث خیر دنیا و آخرت انسان است از نقل تمامی آنها نتوانستم خودداری نمایم. غرض در فرمایش امام (ع) است که نوف بکالی را از عمل (برید) نهی فرموده است. و ظاهرا باعث نهی از عمل برید همانا فراهم آمدن موجبات زحمت و مشقات حیوانات از شتر و استر و اسب در آن عمل است و از سرعت راه رفتن و با سیر تندی که حیوانات را در راهها سوق داده و راندن آنها با مشقات زیادی که باعث ظلم و ستم بر حیوانها می شده و گاه از آنها در عرض راهها از پا درمی آمده و کشته می شدند که هرگز امیرالمؤمنین (ع) راضی نمی شده که بر حیوانات هم ظلم شود و لذا از عمل برید نهی فرموده است. علاوه این که در

خبرهای برید که اخبار بلاد اسلامی و قضات و حکام و والیها را به مرکز خلافت می رسانیده شاید بعض اوقات خبرهای خلاف واقعی رخ می داده و باعث عمل برخلاف حق می گردید. چنانچه امام باقر سلام الله علیه در علت رد کردن شهادت سائق الحاج فرموده: که او مرکب خود را کشته و نفس خود را به مشقت انداخته و به نمازش استخفاف کرده است رجوع شود به صفحه ی (130) از کتاب که نقلش گذشت و تمامی آنها از سرعت در سیر به عمل می آمده و البته در حق برید این حالات فراهم می گشته و بلکه بیشتر به وجود خواهد آمد شاید از وجود و فراهم شدن اینگونه اعمال باشد که امام علیه السلام نوف بکالی را از عمل برید نهی فرموده است والله العالم. [ صفحه 614]

دیدن رسول الله بنی امیه را که به منبر او بالا می روند

اشاره

ص:- 236- س:- 15 و هو علی منبره فرأی فی منامه رجالا.... الخ باید در این چند جمله تأمل کرد که رسول الله صلی الله علیه و آله در بالای منبر او را نعاس گرفته و در خوابش دیده که بنی أمیه مثل میمونها به منبر او بالا می روند و مردم را بر عقب و زمان جاهلیت قهقری داده و برمی گردانند خیال نشود خوابی که رسول الله صلی الله علیه و آله بنی أمیه را با آن وضع و شکل دیده مثل خوابهای معمولی مردم است بلکه آن نشأه باطنیه ی پیغمبر و امام علیهماالسلام است و رؤیای عقلی علمی است که حقایق را مشاهده می کند گرچه در بالای منبر باشد. سید علامه ی اکبر سید علی خان مدنی قدس سره در أوائل شرح صحیفه ی سجادیه گوید: اعلم ان النفوس القدسیه النبویه مخالفه بماهیتها لسائر النفوس صفاء

و نورا و انجذابا الی عالم الانوار فلاجرم تجری علیها الانوار الفایض من المبادی العالیه اتم من سائر النفوس و اکمل و لهذا بعثت مکمله للناقصین و معلمه للجاهلین و مرشده للطالبین و مصطفاه علی العالمین و لما کان صفاء جوهر نفس نبینا صلی الله علیه و آله اکمل تلک النفوس [ صفحه 615] القدسیه و أقواها و أشدها اتصالا بالعقل الفعال المسمی بالعلم الا علی و المعلم الشدید القوی و هو المفیض للعلوم باذن الحی القیوم علی الواح النفوس العقلیه فلا یبعد ان یکون المراد بمنامه (ص) النشأه الباطنیه و برؤیاه الرؤیا العقلیه العلمیه لا ما هو الظاهر من معنی هذین اللفظین فان منامه صلی الله علیه و آله و سلم لیس کمنام غیره الا تری الی قوله المجمع علیه من الخاصه و العامه «ان عینی تنام و قلبی لا ینام» و انما عبر عن ذلک بالمنام و الرؤیا لقصد التفهیم و التعلیم فان اکثر الناس یعجز عن ادراک الامور العقلیه الا بصفه الامور الحسیه والله اعلم. و ناگفته نماند: آنچه در معراج رسول الله (ص) اعتقاد اهل اسلام است آنست: آن بزرگوار بطوری که در میان مردم بود و زیست می فرمود و با همان بدن عنصری خود عروج به سماوات و عوالم علوی فرموده و خداوند قادر متعال او را در شب معراج سیر داده و بسدره المنتهی رسانیده و عوالم بهشت و جهنم را مشاهده فرموده و به مقام قاب قوسین او ادنی رسیده است و در همان شب مراجعت به مکه و مسجدالحرام کرده و از سیر خود به مسجد اقصی و عوالم علوی خبر داده است. و قولی در اینجا از

بعضی نقل شده و معراج رسول الله (ص) را همان معراجی که باید معتقد شد جسمانی است آن را روحانی دانسته و برخلاف عقیده ی مسلمین حرف زده است و آن قول را نسبت [ صفحه 616] به معاویه ی می دهند و از وی مشهور شده است و به عائشه نیز نسبت می دهند در صورتی که وی در سال معراج صغیره بوده و زوجه ی رسول الله (ص) نبود تا احوالات معراج نبی اکرم (ص) را نقل نماید.

تأویل کردن معاویه آیه ی شریفه را به معراج

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه