تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 146

صفحه 146

حقیقت است یا مجاز؟ پس در آن حال که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به حسنین علیهماالسلام اطلاق امام کرده باید لفظ امام را در معنی حقیقی استعمال فرموده باشد زیرا به اعتبار آینده ی آنها مجاز است و لفظ در آن بدون قرینه استعمال نمی شود و اعتبار من قضی هم در مورد حدیث معنی ندارد پس حسنین علیهماالسلام در حال حیات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که پنج و یا شش سال داشته اند امام بوده اند و قیام و قعود آن دو بزرگوار برای امامت در آینده لازم نگرفته که اطلاق: ابنای هذان امامان... در معنی مجازی استعمال شده باشد چون قیام و قعود آن دو بزرگوار قطعا بعد از امام ناطق امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود و با وجود آن حضرت آن دو بزرگوار امام صامت اند پس در زمان استعمال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آن کلمات مبارکه را امام بوده اند حقیقتا. نظر به قاده ی که بیان شد: امام علیه السلام در تمامی اوصاف و کمالات [ صفحه 737] باطنی و ظاهری بغیر از منصب نبوت مثل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است و ابدا فرقی ندراند و لذا در میان امامیه ضروری و از مسلمات است که در امام صغیر و کبیر بودن فرق نمی کند تمامی کمالات که در حال کبیر بودن امام (ع) به هر نحو است از علم و فعلیت آن و عصمت و واقعی بودن آن صفت و دارا بودن امام (ع) مثل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به مقام ولایت تشریعی و تکوینی [500] و سائر اوصاف

و کمالات در حال بچه گی و طفولیت پیغمبر و امام (ع) و حال بلوغ و جوانی و کهولت آن ذوات مقدسه یکسان بوده و فرق نمی کند مگر این که با وجود امام ناطق امام دیگر خواه در حال طفولیت او باشد یا در حال بلوغ و کبر سن امام (ع) بوده باشد مثل امام حسین (ع) در زمان حیات امام حسن (ع) امام صامت است و لذا دو امام ناطق در یک عصر جمع نمی شود و بعد از رحلت امام ناطق بعض شئون امامت مانند واسطه در فیض بودن و نزول ملائکه در شب قدر به محضر امام (ع) متوجه به امام (ع) صامت می شود که بعد از رحلت امام قبلی ناطق گردیده است و الا دارا بودن به کمالات امامت حال صغر و کبر و طفولیت و کهولت در امام (ع) فرق نمی کند و [ صفحه 738] این مطلب از ضروریات مذهب امامیه بوده و ابدا قابل انکار نیست و لذا چند نفر از ائمه ی اطهار اثنی عشر علیهم السلام در حال طفولیت امام ناطق شده اند و عموم شیعه بر آن اتفاق داشته و از ضروریات و اساسیات مذهب امامیه اثنا عشریه است. صفوان بن یحیی گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم قبل از آن که خداوند ابوجعفر یعنی امام جواد (ع) را به شما روزی کند از شما از امام (ع) سئوال می کردم می فرمودید که خداوند به من غلامی خواهد داد و حالا خدا او رابه شما ارزانی فرموده و چشمهای ما را با وجود او روشن ساخته و خدا آن روز را به ما نشان ندهد هرگاه قضیه ی اتفاق افتاد یعنی شما نباشید

پس ما به که رجوع نمائیم؟ یعنی امام کیست؟ امام رضا (ع) اشاره فرمود به ابوجعفر (ع) و او در جلو امام (ع) ایستاده بود عرض کردم فدای تو بشوم «هذا ابن ثلاث سنین» این سه ساله است فرمود: و ما یضره من ذلک قد قام عیسی بالحجه و هو ابن اقل من ثلاث سنین [501] یعنی در سن سه سال بودن به او ضرر نمی رساند که امام باشد عیسی قیام به نبوت کرد و او کمتر از سه سال داشت. [ صفحه 739] امام رضا (ع) که در سال (203) هجرت از دنیا رحلت فرموده امام جواد (ع) سن مبارکش به هشت نرسیده بود زیرا تولد آن حضرت در سال (195) بوده است. خیرانی از پدرش نقل می کند گوید: در خراسان در پیش روی امام رضا (ع) ایستاده بودم شخصی عرض کرد ای آقای من هرگاه آنچه خواهد شد بشود یعنی شما از دنیا رحلت فرموده باشید پس به کدام شخص رجوع کنیم فرمود: به فرزندم ابوجعفر (ع) شخص سئوال کننده گویا سن ابوجعفر (ع) را کوچک شمرد امام رضا علیه السلام فرمود: ان الله بعث عیسی بن مریم رسولا نبیا صاحب شریعه مبتدأه فی أصغر من السن الذی فیه ابوجعفر (ع) [502] حاصل این است که خداوند عیسی را به رسالت و نبوت برانگیخت و او صاحب شریعت بود و سن وی کوچکتر بود از سنی که ابوجعفر (ع) در آن سن است.

بیانات مأمون در حق امام جواد و این که علم اهل بیت از خداست

و موقعی که مأمون الرشید عباسی خواست دختر خود ام الفضل را به حضرت امام جواد علیه السلام تزویج نماید و عباسیها اعتراض کردند که وی سنش کوچک است مأمون در جواب آنها گفت:

و اما ابوجعفر محمد بن علی علیه السلام قد اخترته لتبریزه علی کافه اهل الفضل فی العلم و الفضل [ صفحه 740] مع صغر سنه و الاعجوبه فیه بذلک و أنا أرجو أن یظهر للناس ما قد عرفته منه فیعلموا ان الرأی ما رأیت فیه فقالوا: ان هذا الفتی و ان راقک منه هدیه [503] فانه صبی لا معرفه له و لا فقه فامهله لیتأدب و یتفقه فی الدین ثم اصنع ما تراه بعد ذلک. فقال لهم: و یحکم انی اعرف بهذا الفتی منکم و ان هذا من اهل بیت علمهم من الله و مواده و الهامه لم یزل آباؤه اغنیاء فی علم الدین و الادب عن الرعایا الناقصه عن حد الکمال فان شئتم فامتحنوا اباجعفر بما یتبین لکم به ما وصفت من حاله... بعد از جریان تفصیل آن مجلس و ظاهر شدن علم امام علیه السلام مأمون رو به اهل مجلس و بنی العباس کرده گوید: و یحکم ان اهل هذا البیت خصوا من الخلق بما ترون من الفضل و ان صغر السن فیهم لا یمنعهم من الکمال اما علمتم ان رسول الله صلی الله علیه و آله افتتح دعوته بدعاء امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و هو ابن عشر سنین و قبل منه الاسلام و حکم له به و لم یدع احدا فی سنه غیره و بایع الحسن و الحسین علیهماالسلام و هما ابنادون ست سنین و لم یبایع صبیا غیر هما افلا تعلمون الان ما اختص الله به هؤلاء القوم و انهم ذریه بعضها [ صفحه 741] من بعض یجری لاخر هم ما یجری لاولهم قالوا صدقت [504] الخ... در این عبارات مأمون الرشید خوب باید تأمل کرد

که چقدر حقایق را روشن ساخته و با دلیل و منطق چطور مدلل نموده که در مثل امام جواد علیه السلام و در آبائه و اجداد آن حضرت صغر سن و کبر آن فرق ندارد زیرا علوم آنها کسبی نیست و در خواندن و نوشتن و علوم احتیاج به کسی ندارند و به این جمله او: «و ان هذا من اهل بیت علمهم من الله» باید دقت کرد یعنی علمشان من جانب الله تعالی است و کسبی نیست و لدنی است: «و علمناه من لدنا علما [505] .»خداوند که به خضر (ع) علم آموخته خاتم انبیاء (ص) و اوصیاء او اشرف و افضل از خضرند پس به طریق اولی به آنها علم لدنی آموخته و الا آن حضرات افضل از خضر (ع) نمی شوند و حال آن که بالضروره من الدین افضلند.

دلالت آیه ی تطهیر

به عقیده ی شیعه ی امامیه و اکثر اهل سنت و اهل تحقیق آنها آیه تطهر: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم [ صفحه 742] تطهیرا [506] . درباره ی رسول الله صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و فاطمه ی زهراء و امام حسن مجتبی و سیدالشهداء علیهم السلام نازل شده است و به موجب اخبار متواتره به طرق شیعه و سنی مورد نزول آیه ی شریفه و مفاد آن اختصاص به پنج تن آل عبا علیهم السلام دارد و زوجات پیغمر صلی الله علیه و آله داخل نیستند چون دفع رجس از آن بزرگواران است نه رفع آن تا زوجات داخل شوند و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خارج از مفاد آیه ی شریفه باشد و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم باالاجماع

داخل آیه ی شریفه است پس دفع رجس است و زوجات خارج می شوند قطعا. و خداوند تمامی پلیدیها را از آل عبا دفع فرموده و از اساس نگذاشته ارجاس معنوی به آنها راه یابد. و الف لام در (الرجس) یا استغراق است یا جنس در هر صورت افاده ی عموم می کند پس تمامی ارجاس را خداوند از اهل بیت علیهم السلام دفع فرموده است و از جمله ی ارجاس معنوی گناه و جهل و نادانی و خطا و سهو و نسیان و حرص و طمع و امثال آنهاست و خدا تمامی آنها را از آل عبا علیهم السلام دفع فرموده است. و اراده ی خداوندی محال است از مراد تخلف کند و به مجرد مشیت [ صفحه 743] خداوندی و اراده ی تکوینی تمامی ارجاس از آنها تکوینا برطرف شده است [507] در عین حالی که اختیار دارند و می تواند معصیت از آنها صادر شود و جهل و نادانی و خطا و سائر اوصاف از آنها سر بزند و به آنها راه یابد ولی نظر به ملکه ی عصمت هرگز محال است که یکی از آن اوصاف رذیله از ایشان سر زده و بروز نماید مثل این که ماها اختیار داریم دست خودمان را توی آتش فرو ببریم ولی هرگز این کار را نمی کنیم و ضرر آن را می دانیم و از سوختن دست آگاهیم پس در اهل بیت علیهم السلام از اول امرشان جهل راه ندارد و به اتفاق و اجماع امامیه باقی ائمه ی اطهار علیهم السلام داخل حکم آیه ی شریفه اند و به آنها نیز جهل را راه نیست و علم شان من جانب الله تعالی بوه و لدنی است و از آن موقع که در گهواره اند مانند حضرت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه