تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 147

صفحه 147

مسیح علیه السلام چون دارای روح القدس بوه و عالمند [ صفحه 744] جهل در آنها وجود ندارد. یعقوب سراج گوید: وارد شدم به حضور حضرت امام صادق علیه السلام دیدم آن حضرت را در بالای سر حضرت موسی علیه السلام ایستاده و او در گهواره است و با وی به طور سری و طولانی صحبت می کند نشستم تا امام علیه السلام از صحبت با فرزندش فارغ شد پس رفتم به طرف او به من فرمود نزدیک شو به مولای خود و به او سلام کن نزدیک شدم و به او در گهواره سلام کردم جواب سلام مرا با زبان فصیح به من رد فرمود بعد فرمود برو و دختری را که دیروز به او نام گذاری کرده ای نام او را تغییر بده آن نامیست که خدا آن را مبغوض می دارد و دختری برای من متولد شده و اسم او را (....) گذاشته بودم امام صادق سلام الله علیه فرمود به امر وی امتثال کن تا راستگار شوی و نام آن دختر را تغییر دادم [508] .

سن امام هادی در زمان وفات امام جواد

و حضرت امام هادی علی نقی سلام الله علیه در زمان وفات حضرت امام جواد علیه السلام هشت سال بیشتر نداشته چون وفات امام جواد علیه السلام در سال (220) ه اتفاق افتاده و ولادت امام هادی علیه السلام در سال (212) ه واقع شده و از ضروریات مذهب ما شیعه ی امامیه آنست که آن حضرت در آن موقع هشت سالگی به تمامی علوم انبیاء و مرسلین و علوم خاتم انبیاء و علی مرتضی و آباء و اجداد اطهار خود دارا بود و بدون تعلیم [ صفحه 745] از کسی خط می نوشت و از کسی تعلیم خط نوشتن یاد نگرفته

تا هزینه اش را از دارائی خود یا پدر بزرگوارش بپردازد یا کسی دیگر بپردازد یا به حرف خرافی بعضی مانند رسول الله صلی الله علیه و آله هزینه تحصیل خط و علم امیرالمؤمنین علیه السلام را از مال خدیجه علیهاالسلام که در اختیار او گذاشته بود بپردازد و در یکی از دانشگاهها و دانشکده های خیالی حجاز یا در خود مکه از خوشنویسان زبردست و از استادان علوم تحصیلات خود را به پایان رسانیده باشد زهی این تصورهای باطل و این خیال های محال و این قلم های زهرآگین که برخلاف عقائد ضروری شیعه ی امامیه برداشته می شود. و تصورات باطلی در مخیله ها و اذهان به وجود آورده و موهوماتی از مزدوران استعمار جزء تاریخ بزرگان دین و بینانگذاران اسلام قرار داده می شود که جز خیانت و جنایت به عالم شیعه چیزی بیشتر نیست می خواهند باآن دروغ پردازیها برای نسل آینده مدرک درست کنند. معلی بن محمد گوید: خارج شد امام ابوجعفر جواد علیه السلام در اول و ابتدای زمان وفات پدر بزرگوارش و نظر کردم بر قد آن حضرت تا قامت او را به اصحاب خودمان وصف و تعریف نمایم پس آن حضرت نشست بعد فرمود: ای معلی خداوند احتجاج فرموده در امامت مثل آنچه احتجاج فرموده با آن در نبوت و فرمود: [ صفحه 746] و آتیناه الحکم صبیا [509] . چون امام و پیغمبر فرقی ندارند مگر در منصب نبوت و مرتبه ی امامت و خلافت و ولایت کبری بالاتر از مرتبه ی نبوت است و این مطلب را در تعلیقات خود بر کتاب (انیس الموحدین) بیان کرده ام [510] پس همچنان که خدا بر یحیی علیه السلام نبوت را در حال بچه گی داده

امامت را نیز بر امام از اول عنایت فرموده است.

تکلم ائمه با زبانهای مختلف

ابوحمزه نصیر خادم گوید: مکرر شنیدم ابومحمد امام حسن عسکری (ع) با غلامان خویش با لغتهای آنها حرف می زد و در آن غلام ها ترک و روم و صقالبه بودند و از این کار تعجب کردم و گفتم او در مدینه متولد شده و به کسی ظاهر نشد تا این که امام ابوالحسن هادی (ع) از دنیا رفت و کسی او را ندید پس چطور با آنها با لغات شان تکلم کرده و حرف می زند و این مطلب را در نفس خودم می گفتم پس آن بزرگوار رو کرد به من و فرمود: خداوند عزوجل حجت خود را از دیگر مردم و خلق خود جدا کرده و به او معرفت تمامی اشیاء را عطا فرموده و حجت [ صفحه 747] او بر تمامی لغات و انساب و حوادث معرفت داشته و می داند و هرگاه این طور نباشد میان حجت و آنهائی که او بر آنها حجت خداست فرق نمی شود [511] . ناگفته نماند: صقالبه جمع صقلاب است و آنان اقوامی بودند که در میان بلغار و قسطنطنیه سکونت داشتند و مردم فعلی چک وسلواکی و یوگوسلاوی از اعقاب همین اقوام می باشند و صقلاب با سین نیز نوشته می شود. نصیر خادم از تکلم امام (ع) با غلامهای خود با زبان مادری آنها از ترکی و رومی و صقلابی در تعجب شده در صورتی که می دانسته امام (ع) در کودکی نزد کسی آن زبانها را یاد نگرفته و امام (ع) از ضمیر او خبر داده و با دلیل به او فهمانیده که کسی که او حجت خدا بر عموم بشر

است باید به زبان آنها آشنا باشد و الا باید در او صفت نقص [ صفحه 748] وجود داشته باشد که عبارت از نفهمیدن اوست زبان اشخاصی را که او بر آنها حجت خداست و حال آن که در امام (ع) نقصی نباید وجود داشته و فاقد صفات کمال بوده باشد چنانچه ادله ی عقلی و نقلی بر آن دلالت دارد. علی بن مهزیار گوید: غلام خود را پیش امام ابوالحسن هادی (ع) برای حاجتی فرستادم و او سقلابی بود و غلام برگشت در حالی که در تعجب بود به او گفتم به تو چه شده که در تعجب هستی؟ گفت: چطور تعجب نکنم پیوسته با من با زبان سقلابی حرف می زد گویا او یکی از افراد ماست [512] . ابوهاشم جعفری ترکی حرف زدن امام هادی (ع) را در مدینه ایام واثق عباسی به ابغاء سرلشکر قشون ترک نقل کرده است باز ابوهاشم جعفری تکلم امام هادی علیه السلام را با وی به زبان هندی نقل کرده و از معجزه ی امام علیه السلام به چندین زبان آشنا شده که یکی از آنها زبان هندی بوده است [513] . آیا امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام آن زبانها را از کسی آموخته بودند؟ و به کسی که از وی زبان یاد گرفته بودند به او اجرت [ صفحه 749] داده و هزینه ی آن را پرداخته بودند؟ آیا در تاریخی این مطلب را در حق أئمه علیهم السلام نگارش داده اند؟ مگر این که گفته شود: گر چه مؤرخین درباره ی ائمه ی اطهار علیهم السلام همچو مطلبی را نگارش نداده اند ولی در عصر ما روشنفکران خمود پیدا می شوند که دروغهای خیالی خودشان

را جزء تایخ کنند و در صفحات آن آنها را ثبت نمایند بلکه مدرکی برای نسل آینده تهیه کنند تا آنها بتوانند امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه ی طاهرین (ع) را به ردیف آن جهال بی علم و معرفت که خلافت اسلامی را بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم اشغال کردند بیاورند و آن حجج الهی را امثال آنها بشمارند.

تذکر به خوانندگان محترم از اغراض استعماری

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه