تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 150

صفحه 150

الله له لا علامه احوال الامم السالفه و افهامه ما فی الکتب المتقدمه من غیر ان یقرأ کتابا او یلقی احدا من أهله هذا. فثبت فی العقول: ان الاعلم افضل و الافضل اولی بالامامه من المفضول لما دل علیه الله من الایات و اذا کانت ائمتنا علیهم السلام اعلم الامه ثبت انهم ائمه الاسلام الذین استحقوا الریاسه علی الانام.... الخ. می فرماید: در بعض مصنفات علماء، دلیلهای اجمالی بر امامت ائمه ی اثناعشر علیهم السلام یافتم و خوش داشتم آنها را نقل نمایم و عین الفاظ آنها [ صفحه 761] را بیاورم چون آنها یکی از دلائل بر امامت أئمه علیهم السلام است: آنچه از آنها از علوم آشکار شده و در تمامی فرقه های دنیا منتشر و متفرق گردیده و نزد هر فرقه ای از فرقه ها فنی حاصل گشته و تمامی فنون و اصناف آن علمها و انواع آنها نزد آل محمد علیهم السلام جمع شده است آیا نمی بینید آنچه از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده از باب های توحید...... و از امم باقر و صادق علیهماالسلام و از اصحاب فرزندش موسی علیه السلام و باقی نمانده فنی از فنون علم مگر این که روایت شده از امام صادق علیه السلام و همچنان بود حال فرزندش موسی علیه السلام بعد از آن حضرت از آشکار ساختن علوم. و همچنان بود راهی که امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام پیمودند در نشر علوم ولی روایت از آن دو بزرگوار کمتر بوده چون هر دو آن حضرات در أرتش خلیفه ی وقت زندانی بودند و از بسط و نشر دادن علم با تکلم با مردم و فتوی دادن ممنوع بودند و کسی نمی توانست با آن دو امام علیهماالسلام

ملاقات نماید و تمام مردم نمی توانستند به حضور ایشان شرفیاب شده و أخذ علم کنند. و أحدی اداء نکرده که أئمه علیهم السلام از علمای عامه و رجال آنها أخذ علم کرده باشند یا علم به آن حضرات از راویان عامه و فقهاء آنها رسیده باشد زیرا أئمه علیهم السلام ابدا دیده نشده که به نزد أحدی از علماء برای یاد گرفتن چیزی از علوم آمد و رفت داشته باشند با این که اکثر علوم شناخته نشده مگر از أئمه علیهم السلام و علوم آشکار نگردیده مگر از [ صفحه 762] آن حضرات علیهم السلام و از اینجا ما می دانیم و علم می رسانیم به این که این علوم تماما از أئمه علیهم السلام انتشار یافته و آنها مستغنی از سائر مردم بوده اند بلکه در این باره آن حضرات (ع) برتری بر تمامی مردم داشته اند و تمامی علماء از رسیدن به مقامات علمی أئمه علیهم السلام کوتاه آمده و به مرتبه ی آنها هرگز نرسیده اند. پس ثابت شد که أئمه علیهم السلام در هر آنچه احتیاج به آن داشته اند علوم را از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اخذ کرده اند و آن حضرات غنی از دیگران بوده اند تا این که آن حضرات پناهگاه أمت پیغمبر صلی الله علیه و آله در امور دین و ملجأ آنها در أحکام شرع مبین باشند و ائمه (ع) در این حالات و اوصاف خودشان مانند رسول الله صلی الله علیه و آله بوده اند که خداوند اختصاص داده بر او در آگاه نمودن وی بر احوال امتهای گذشته و در فهمانیدن به او آنچه در کتابهای گذشته بوده بدون این که کتابی بخواند یا احدی را از هر دو

طائفه از اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) ملاقات در خواندن نماید. پس ثابت گردید در عقلهای عقلاء: این که اعلم افضل است و افضل اولی به اشغال مقام امامت است از کسی که او مفضول است برای این که بر آن خداوند در آیات دلالت فرموده است پس وقتی که ائمه ی ما (ع) اعلم امت اند ثابت شد که آنها ائمه ی اسلام اند که استحقاق ریاست بر مردم دارند. این جملات و کلمات معانی عباراتی است که از قلم یکی از بزرگان [ صفحه 763] متکلمین امامیه صادر شده و حاصل آن این است امام نیز مثل پیغمبر صلی الله علیه و آله احتیاج به خواندن و نوشتن و یاد گرفتن خط و تحصیل ندارد و بر حسب قاعده نیز چنانچه مکرر اشاره کردیم قول صحیح و کلام درست است که امام علیه السلام در تمامی اوصاف و کمالات مانند پیغمبر صلی الله علیه و آله است چنانچه پیغمبر صلی الله علیه و آله علم و کمالاتش از جانب خداست امام علیه السلام مثل اوست فرقی ندارد مگر در نبوت که امام علیه السلام آن منصب را ندارد.

نقل کلمات والد شیخ بهائی

و یکی دیگر از بزرگان علمای امامیه شیخ الاسلام شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی همدانی جبعی قدس سره والد شیخ بهائی رضوان الله علیه در کتاب درایه الحدیث گوید: و لقد علم بین کل الخلق من العامه و الخاصه انه لم یسأل احد منهم علیهم السلام قط فتردد و لا توقف و لا استشکل احد منهم سؤالا قط و لا عول فی جوابه علی کتاب و لا مباحث مع انهم لم یشاهدوا قط مختلفین الی معلم و لا ادعی ذلک علیهم مدع من اولیائهم

و لا من اعدائهم بل کل واحد منهم یسند عن آبائه عن رسول الله صلی الله علیه و آله و هذا من أقوی الادله علی اختصاهم بالمزایا التی یقطع کل ذی لب بانها من الله تعالی میزهم بها عن الخلق و معجزاتهم الباهرات و اخبارهم بالمغیبات مما نقله الثقات و اشتهر فی کل الامکنه و الاوقات...... انظر ص 41 ط ایران. پس کسی که ادعاء کرده که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هزینه ی تحصیل امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از مال خدیجه ی کبری علیهاالسلام که در اختیارش گذاشته بود پرداخت حرف بی مدرک گفته و کلماتی برخلاف معتقدات [ صفحه 764] شیعه ی امامیه سفته است. در تاریخ حالات آن حضرت کسی این قضیه را نگارش نداده و اگر این ادعاء از اجتهادات خود نویسنده ی آنست بر خودش برگردانیده می شود و در استنباطات خود به خطأ و غلط رفته است مگر این که در معتقدات خود راه سنیها را پیموده باشد و مبانی اعتقاداتش متکی و مبتنی بر مبانی سنیها باشد که هر جاهل و نادان را لایق اشغال مقام خلافت و نیابت از پیغمبر صلی الله علیه و آله بدانند و مانند رئیس جمهوریهای فعلی دنیا اشخاص عادی را به امامت انتخاب کنند و او را امام و خلیفه بدانند فعلی الاسلام السلام چنانچه آخر کارشان نیز به این وضع کشید که می بینیم. آیا از ضروریات مذهب ما شیعه ی امامیه ی اثناعشریه نیست که حضرت ولی عصر بقیهالله ارواحنا فداه در حین رحلت پدر بزرگوارش امام حسن عسکری علیه السلام بیشتر از پنج سال نداشت؟ آیا در آن سن به تمامی علوم و معارف رسول الله صلی الله علیه

و آله دارا نبود؟ هرگز کسی که شیعه و معتقد به عقائد حقه باشد نمی تواند آن را انکار کند.

نقل کلمات شیخ مفید

شیخ اعظم مفید (ره) گوید: و کان سنه عند وفاه ابیه خمس سنین آتاه الله فیها الحکمه و فصل الخطاب و جعله آیه للعالمین و آتاه الحکمه کما آتاها یحیی صبیا و جعله اماما فی حال الطفولیه الظاهره کما جعل عیسی بن مریم فی المهد نبیا و قد سبق النص علیه فی مله الاسلام من نبی الهدی علیه السلام ثم من امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام [ صفحه 765] و نص علیه الائمه و احدا بعد واحد الی ابیه الحسن (ع) و نص ابوه علیه عند ثقاته و خاصه شیعته و کان الخبر بغیبته ثابتا قبل وجوده و بدولته مستفیضا قبل غیبته و هو صاحب السیف من ائمه الهدی (ع) و القائم بالحق المنتظر لدوله الایمان و له قبل قیامه غیبتان [524] ... الخ

کلامی بی مأخذ و رد آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه