تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 154

صفحه 154

شده و ضروری میان مسلمانها است که غیر از آن ذوات مقدسه کسی را رسول الله صلی الله علیه و آله در مقام مباهله با نصارای نجران نیاورده و اگر در میان مسلمین أحدی از پسرها و زنان و نفوس که مساوی و هم ردیف با آنان و مساوی با نفس رسول الله صلی الله علیه و آله بود لابد بایستی با آن حضرات به مباهله حاضر شود و اکتفاء به آن ذوات مقدسه نگردد زیرا ترجیح بلا مرجح محال است. [ صفحه 781] و این که در نساء و انفس اختصاص داده به زهراء و مرتضی (ع) ولی در ابناء اکتفاء به یکی از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نفرموده و بلکه هر دو سبطین را به مقام مباهله آورده معلوم می شود در انفس أحدی نبوده که برابری با امیرالمؤمنین علیه السلام کند که مساوی با نفس رسول الله صلی الله علیه و آله است و در نساء نیز کسی نبوده که برابر با زهراء بتول علیهاالسلام باشد و لذا آوردن آنها از نساء و أنفس از دیگران عموما غنی بوده و آن دو بزرگوار رجحان بر دیگران داشته اند و الا اگر کسی هم ردیف داشتند ترجیح بلا مرجح بوده بایستی آن هم ردیف های آنها را نیز بیاورد پس کسی از مسلمین در ردیف آنها نبوده است ولی در ابناء چون سبطین با هم مساوی و هم ردیف اند و لذا نمی توانست اکتفاء به آوردن یکی از آن دو بزرگوار بفرماید و ترجیح بلا مرجح محال است و لذا لابد باید هر دو را بیاورد و اگر کسی در مسلمین با سبطین مساوی بود به ناچار بایستی او را هم بیاورد

ولی نیاورده معلوم می شود کسی در ابناء هم ردیف آنها نبوده است و الا نیاوردن هم ردیف ها مخالف حکمت و عدالت و مساوات می شد. پس از آیه ی شریفه بااندک دقت أفضلیت امیرالمؤمنین علیه السلام از تمامی نفوس معلوم است زیرا با نفس پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برابر و مساوی است و أحدی به آن نمی رسد و در نساء در افضلیت کسی به زهراء بتول علیهاالسلام نمی رسد و همچنین در ابناء کسی هم ردیف و مساوی با سبطین (ع) نبوده و آنها أفضل از تمامی أبناء بوده اند. [ صفحه 782]

راجع به ورود جابر در اربعین و نقل کلام بعضی از معاصرین

اشاره

ص:- 385- س:- 14 گفته شد: که ورود جابر بن عبدالله انصاری (ره) در أربعین و أسراء اهل بیت (ع)به کربلاء گرچه در یک روز اتفاق افتاده است باز او اول زائر است: پس از مدتی مطلع شدم بر کلمات أرزنده ی فاضل معاصر محقق آقای هاشم معروف الحسنی که تصریح فرموده که ورود جابر بن عبدالله انصاری (ره) به کربلاء در اربعین اول سیدالشهداء (ع) یک روز قبل از ورود اسراء بوده است ولی مدرک و مصدر نقل خود را ذکر نکرده است. و عین عبارات ایشان در اثر خالدش کتاب «سیره الائمه الاثناعشر» ج 2 ص 132 ط بیروت نقل می شود و کلمات ایشان نظر بر این که از روی تحقیق و نقلیات شان از مدارک صحیحه و مصادر مورد اعتماد است و لذا بسیار محل اطمئنان است- می فرماید: و یروی بعض الرواه ان یزید بن معاویه خیر الامام زین العابدین [ صفحه 783] (ع) بین البقاء بالشام و الرجوع الی المدینه فاختار الرجوع الیها فجهزهم یزید ابن معاویه و أرسل معهم من یتولی اراده شؤونهم

و رعایتهم خلال طریقهم و طلبوا من الدلیل ان یعرج بهم علی کربلاء فأجابهم لذلک. و کان جابر بن عبدالله الانصاری و جماعه من بنی هاشم قد شدوا الرحال لزیاره الحسین (ع) فوردوا کربلاء قبل وصول السبایا الیها بیوم واحد و فیما کان جابر بن عبدالله و من معه یجولون بین القبور و اذا بموکب الامام قد أطل علیهم من ناحیه الشام، فقال له قائده و کان جابر مکفوف البصر: انی أری سوادا قد طلع علینا من ناحیه الشام فخاف ان یکون الموکب لاحد من أتباع یزید او ابن زیاد، فقال جابر: اذهب و أتنا بخبره مسرعا فان کان من أتباع ابن زیاد لعلنا نأوی الی ملجأ، و ان کان لعلی بن الحسین (ع) و عماته و أخواته فأنت حر لوجه الله، فمضی و ما لبث ان رجع مسرعا و هو یقول: یا جابر قم و استقبل حرم رسول الله (ص) هذا زین العابدین (ع) قد جاء بعماته و أخواته، فقام جابر یمشی حافی الاقدام مسرعا حتی دنا من الامام زین العابدین (ع)، فوقع علیه یقبله و یبکی فارتج المکان من کثره البکاء. و قال له الامام (ع): یا جابر ههنا والله قتلت رجالنا و ذبحت اطفالنا و سبیت نساءونا و حرقت خیامنا. بنابراین که جابر رحمه الله یک روز قبل از ورود اسراء وارد کربلاء [ صفحه 784] شده پس اول زائر گفتن به جابر رحمه الله صحیح بوده و او اول زائر است ولی ورود جابر به کربلاء یک روز قبل از ورود خاندان رسالت خلاف تصریح بزرگان است که در یک روز وارد شده اند چنانچه شرح داده شد. و ناگفته نماند: از فرمایش جابر رحمه الله به

غلامش با سرعت برو و سوادی که دیده می شود خبر آن را به ما بیاور هرگاه از اتباع ابن زیاد است شاید ما پناهگاهی به خودمان پیدا کنیم هرگاه علی بن حسین (ع) است پس تو در راه خدا آزاد هستی. از این کلام جابر بن عبدالله رحمه الله معلوم می شود که آن بزرگوار آگاهی از مراجعت امام (ع) داشته است و در انتظارش بوده که گفته: اگر امام سجاد (ع) باشد تو در راه خدا آزادی- و احتمال می داده سوادی که از جانب شام نمایان گشته امام علی بن الحسین (ع) بوده باشد و گویا از آزادی امام (ع) از دست یزید با خبر بوده و جابر (ره) این قضیه را از رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نیز شنیده است چنانچه آمدنش به زیارت کربلاء بعد از شهادت امام حسین علیه السلام به دستور و امر رسول الله (ص) بوده است چنانچه سابقا نیز به این مطلب اشارت رفته است. و لابد جابر (ره) این را هم شنیده بوده که در زیارت اربعین با [ صفحه 785] امام سجاد علیه السلام ملاقات خواهد کرد و لذا به غلامش دستور داده اگر سوادی که نمایان شده علی بن الحسین علیهماالسلام باشد تو آزادی، پس در جابر (ره) حالت انتظاری برای آمدن امام سجاد علیه السلام بوده است و الا از کجا احتمال می داده که سواد نمایان شده اگر از طرف ابن زیاد نباشد پس امام علی بن الحسین علیهماالسلام است و همان طور هم شده است. [ صفحه 786]

دکتر المنجد و ابن تیمیه و لعن یزید

اشاره

ص:- 413- س:- 7 (فتوی بعدم جواز لعن کردم بر یزید...) آقای دکتر صلاح الدین المنجد در لبنان که آثاری و رساله های

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه