تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 53

پس اصل جهت تعیین هجرت برای ابتداء تاریخ اسلام تعیین خود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که به وحی خداوندی تعیین فرموده است چنانچه از فرمایش های خاندان رسالت علیهم السلام آن معنی به خوبی فهمیده می شود. و آنچه سخاوی گفته: اگر وضع مبدأ تاریخ اسلامی از هجرت ثابت شود که خود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آن را وضع فرموده است پس عمر تابع بوده نه این که در این باره ابتکار به خرج داده است. این کلام وی در نظر امثال سخاوی از علماء اهل سنت است. و أما نزد تابعین اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنها از برکات آثار وارده از خاندان عصمت و طهارت موضوع مزبور ثابت و کاملا محقق می شود که اصل وضع تاریخ اسلامی از هجرت و مبدأ قرار دادن آن به دستور وحی و به امر خود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شده است.

عبارت سند صحیفه سجادیه دلیل متقن است

در نزد شیعه ی امامیه ثابت و محقق است که صحیفه ی کامله ی سجادیه به طور قطع از اهل بیت عصمت علیهم السلام نقل شده و روایت ان از ضروریات بشمار است و از آن (زبور اهل بیت علیهم السلام) و (انجیل آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم) [ صفحه 236] تعبیر می آورند در سند آن صحیفه ی مبارکه عباراتی از امام معصوم علیه السلام نقل شده که به طور واضح می رساند که مبدأ تاریخ از هجرت از مصدر وحی تلقی شده پس لابد باید عین عبارات آن نقل شود بعد به نکات آن اشاره گردد و اول کسی که به این موضوع (تا آنجا که نگارنده اطلاع یافته ام) متفطن شده و

آگاه گردیده عبارت از علامه ی مجلسی (قدس سره) در بحارالانوار در مجلد 14 (السماء و العالم) می باشد چنانچه پس از اشاره به آنچه قوم از اهل تاریخ گفته اند و وجوه و مؤیداتی که برای مبداء قرار دادن هجرت به تاریخ اسلامی ذکر کرده اند نقل فرموده و بعد گوید: تمامی آن وجوه ضعیف و موهون است.

فرمایش علامه مجلسی و فطانت آن بزرگوار

پس از آن آنچه به نظر علامه ی مجلسی (ره) مرجح برای مبداء قرار دادن به تاریخ از هجرت رسیده می فرماید [158] : و لقد عثرت علی خبر یصلح مرجحا و مخصصا لذلک قل من تفطن به و هو ما ورد فی خبر الصحیفه الشریفه السجادیه صلوات الله علی من الهمها حیث قال الصادق علیه السلام ان ابی حدثنی عن ابیه عن جده عن علی علیه السلام ان رسول الله صلی الله علیه و آله اخذته نعسه و هو علی منبره فرأی فی منامه [159] رجالا ینزون علی منبره نزو القرده یردون الناس علی اعقابهم القهقری فاستوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم [ صفحه 237] جالسا و الحزن یعرف فی وجهه فاتاه جبرئیل علیه السلام بهذه الایه: و ما جعلنا الرؤیه التی اریناک الا فتنه للناس و الشجره الملعونه فی القرآن ( الایه) یعنی بنی امیه قال: یا جبرئیل أعلی عهدی یکونون و فی زمنی؟ قال: لا ولکن تدور رحی الاسلام من مهاجرک فتلبث بذلک عشرا ثم تدور رحی الاسلام علی رأس خمس و ثلاثین من مهاجرک فتلبث بذلک خمسا.... الی آخر الخبر. فیدل علی ان جعل مبداء التاریخ من الهجره مأخوذ من جبرئیل علیه السلام و مستند الی الوحی السماوی و منسوب الی الخبر النبوی و هذا یؤید ما روی ان امیرالمؤمنین علیه السلام اشار

علیهم بذلک فی زمن عمر عند تحیرهم و العله الواقعیه فی ذلک یمکن ان تکون ما ذکر من انها مبداء ظهور غلبه الاسلام و المسلیمن و مفتتح ظهور شرائع الدین و تخلص المؤمنین من اسر المشرکین و سائر ماجری بعد الهجره من تأسیس قواعدالدین المبین. این که جبرئیل (ع) گفته: «من مهاجرک» یعنی از هجرت تو بعد باز گفته: «من مهاجرک» صریح است که من جانب الله تعالی مقرر بوده که هجرت رسول الله (ص) مبداء تاریخ اسلامی بشود و فطانت علامه ی مجلسی (قدس سره) بر این موضوع، بسیار ارزنده است و کشف از احاطه و اطلاع آن بزرگوار می نماید. پس نزد ما شیعه ی امامیه ثابت است که اصل بنیان گزار مبداء تاریخ اسلامی از هجرت خود رسول الله (ص) است و مسلمین باید در [ صفحه 238] امور خودشان از آن تاریخ تبعیت نمایند و آن را معمول دارند نه این که در اثر نفوذ استعمار تاریخ پیغمبر (ص) خود را رها کرده و تاریخ میلادی مسیحی را در ممالک خودشان معمول و رسمی نمایند که زهی بی اهمیتی و بی غیرتی است فعلا اغلب بلاد اسلامی عربی را تاریخ رسمی در نامه های رسمی و مکاتبات دولتی و بلکه ملی خودشان تاریخ میلادی است و آن را استعمال می کنند و کاشف از نفوذ استعمار است و در ایران گر چه تاریخ شمسی را با نامهای کهنه و فرسوده ی زمان جاهلیت معمول کرده اند ولی باز از هجرت رسول الله صلی الله علیه و آله است اما در امور دینی نتوان آن را مورد اعتماد در مقام عمل قرار داد و به آن عمل نمود چنانچه اگر تاریخ موهوم دیگری وضع نمایند نزد ارباب

دانش ارزشی و مبدأ صحیحی ندارد- و راجع به این موضوع در چند سال قبل در جنه المأوی و تعلیقات خودم بر آن از استاد ما آیهالله کاشف الغطاء (قدس سره) و به قلم اینجانب مطالبی نگارش یافته به آنجا رجوع شود [160] .

تاریخ هجری صحیح ترین تاریخ است

و ناگفته نماند که تاریخ هجری مبدأش معلوم و روشن و صحیح ترین تاریخ در میان بشر است اما تاریخ میلادی که فعلا در میان اتباع کلیساهای فعلی معمول است تاریخ صحیح نبوده و مبدأش غیر معلوم [ صفحه 239] و درست نیست [161] . [ صفحه 240]