تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 54

صفحه 54

از دلائلی که واضع تاریخ خود رسول الله است

از قرائن [162] و دلائل و اماراتی که از آنها واضح می گردد که أصل وضع تاریخ از خود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بوده علاوه بر آن قرائن که ذکر شد: عبارت از بعض اخباریست که از خود رسول الله (ص) نقل شده و در آنها پیغمبر اکرم (ص) تصریح فرموده که اول محرم اول سال است یا جبرئیل عرض می کند که شهادت فرزندت حسین (ع) پس از شصت سال از هجرت تو خواهد شد یا تاریخ نامه ها و عهدها که امام امیرالمؤمنین (ع) از طرف رسول الله (ص) نگارش داده و در آنها تاریخ هجری را مرقوم فرموده. [ صفحه 241] سید أجل اعظم سید رضی الدین ابن طاووس حسنی قدس سره در کتاب اقبال فرموده [163] : صلاه اخری اول لیله من المحرم رواها عبدالقارد بن ابی القاسم الاشتری فی کتابه باسناده عن رسول الله صلی الله علیه و آله انه قال ان فی المحرم لیله و هی اول لیله منه من صلی فیها رکعتین یقرء فیها سوره الحمد و قل هو الله أحد احدی عشر مرد و صام صبیحتها «و هو اول یوم من السنه» فهو کمن [164] یدوم علی الخیر سنته و لا یزال محفوظا من السنه الی قابل فان مات قبل ذلک صار الی الجنه (ه). این که فرموده: «و هو اول یوم من السنه»

یعنی روز اول ماه محرم اول روز سال است. صریح است که خود رسول الله (ص) اول سال هجری را از اول محرم قرار داده است و در زمان عمر که امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده که مبداء تاریخ باید از هجرت گرفته شود و اولش نیز از ماه محرم باید باشد تبعا به رسول الله (ص) بوده که نگذاشته عمر و امثال او آن را تغییر دهند چنانچه به احکام زیادی از احکام اسلامی بعد از رسول الله (ص) می خواستند تغییر دهند و امیرالمؤمنین (ع) مانع شده و یا حکمی را که حق بوده آن را آشکارا ساخته و این موضوع مهمی است که باید در اطرافش تحقیقات زیاد به عمل آید و در مورد دیگر نیز به این مطلب اشاره [ صفحه 242] شده است [165] . سید اجل رضی الدین ابن طاووس رضوان الله تعالی علیه به سند خود به طریق اهل بیت علیهم السلام روایت کرده [166] : قال کان رسول الله (ص) یصلی اول یوم من المحرم رکعتین فاذا فرغ رفع یدیه و دعا بهذا الدعاء ثلاث مرات: اللهم أنت الا له القدیم و هذه سنه جدیده... الخ. فرمایش رسول الله (ص) در این دعای شریف صریح است که اول ماه محرم سال جدید است و لذا سید ابن طاووس (ره) بعد از نقل آن تا آخر فرموده [167] : فان قیل: قد قدمت فی کتاب المضمار ان اول السنه شهر رمضان و قد ذکرت فی هذا الدعآء ان اول السنه المحرم. فاقول: قد قدمنا انه یحتمل ان یکون شهر رمضان اول سنه فیما یختص بالعبادات و ترجیح الاوقات و المحرم اول سنه فیما یختص بالمعاملات و التواریخ و تدبیر الاس

فی الحادثات [168] . [ صفحه 243] حاصل فرمایش سید (ره) این است اگر گفته شود: که این دعای شریف صریح است که اول سال ماه محرم است و گفته اید: که اول سال ماه مبارک رمضان است. در جواب گفته می شود: اول سال ماه مبارک رمضان است یعنی ماه رمضان اول سال از جهت عبادت است و ماه محرم اول سال است نسبت به تاریخ و معاملات و تدبیر امور مردم که تاریخ اسلامی است و از مبدء وحی اخذ شده است (ان هو الا وحی یوحی) پس این که بعضی از معاندین اسلام توهم کرده و به زبان بعض قاصرین جاری می شود که تاریخ هجری را عمر تعیین کرده و اول آن را اول ماه محرم قرار داده خواسته بعض احقاد و عادات دوره ی جاهلیت را در اسلام احیاء و عملی نماید این کلام غفلت از این است که خود رسول الله (ص) تاریخ هجری را از اول ماه محرم قرار داده است حتی در دعاء نیز می فرماید: خدایا اول محرم اول سال جدید است. پس معلوم شد که آن گونه توهمات جاهلانه و نسبت وضع تاریخ هجری اسلامی را مشوب با عادات زمان جاهلیت کردن ناشی از احقاد دیرینه ی خود توهم کننده است. داعی مطلق ادریس عمادالدین قرشی در کتاب عیون الاخبار و [ صفحه 244] فنون الاثار [169] گوید: و عن سعد بن طریف عن أبی جعفر محمد بن علی (ع) انه قال: دخل الحسین (ع) علی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و هو غلام صغیر فوضعه علی بطنه. فأتاه جبرئیل (ع) فقال: یا محمد، ابنک هذا تقتله أمتک علی رأس ستین

سنه من هجرتک. ثم أراه التربه التی یقتل علیها. خبر صریح است که شهادت سیدالشهداء (ع) با اخبار جبرئیل به رسول الله (ص) بعد از شصت سال از هجرت واقع خواهد شد و در دهم ماه محرم روز عاشوراء سال 61 واقع گردیده و از خبر دادن جبرئیل که ده روز زیاده است از باب مسامحه است که در اینگونه کلمات واقع می شود چنانچه نظائر آن در کلمات زیاد است. و از آنچه گفته شد معلوم می شود که اشکال کردن در بعض مکاتیب و عهدهای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که در آنها تاریخ هجری نوشته شده و وضع تاریخ از زمان عمر است بی وجه است و غفلت از آنست که تاریخ هجری را خود رسول الله (ص) تعیین فرموده است. حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ذکر اخبار اصبهان [170] درباره ی خرید [ صفحه 245] سلمان فارسی از عثمان بن الاشهل الیهودی که کاتب آن مکتوب امیرالمؤمنین سلام الله علیه است در آخرش مرقوم فرموده: (و کتب علی بن ابی طالب یوم الاثنین فی جمادی الاولی مهاجر «محمد بن عبدالله» رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم). و همچنین در عهد و سفارشنامه ی که رسول الله (ص) در حق برادر سلمان رحمه الله به نام «مابنداذ فروخ» و عقب او به مردم توصیه فرموده و کاتب آن امیرالمؤمنین سلام الله علیه است در آخرش مرقوم فرموده: و کتب علی بن ابی طالب بأمر رسول الله (ص) فی رجب سنه تسع من الهجره [171] . اگر بعضی از این نامه های مانند سفارشنامه ی برادر سلمان (ض) از بعض جهات مورد اشکال واقع شود چنانچه در کتاب «مکاتیب الرسول» اشاره کرده ولی از

جهت تاریخ نگاشتن در آنها مورد اشکال نیست چون تاریخ هجری را خود رسول الله (ص) تعیین فرموده و شهرت آن به جهت زیادتی احتیاج به تاریخ از زمان عمر شده است. چنانچه در معاهده ی «مقنا» در آخرش گوید: و کتب علی بن ابی طالب بخطه و رسول الله یملی علیه حرفا حرفا یوم الجمعه لثالث لیال خلت [ صفحه 246] من رمضان سنه خمس مضت من الهجره... الخ [172] . گویند معاهده ی مذکور موضوع و کذب و اختلاف است و اماراتی برای افتعال آن ذکر کرده اند چنانچه در «مکاتیب الرسول» چهار وجه به کذب و اختلاق بودن آن ذکر کرده و گوید: الاول: هذا الکتاب ارخ بالخمس من الهجره مع ان التاریخ من الهجره کان فی زمن عمر باشاره من علی (ع) علی نقل جل المحققین [173] . و در پاورقی گوید: اقول: کان التاریخ من الهجره فی زمن عمر باشاره من علی علیه السلام کما فی التنبیه و الاشراف- ص 252 و الیعقوبی ج 2 ص 123 و تاریخ الخلفاء ص 89 [174] و الکامل ج 2 ص 202 فی آخر حوادث السنه السادسه عشر فعلی هذا یرد الاشکال کما ذکرنا. ولکن یمکن ان یقال: ان علیا علیه السلام هو المشیر بذلک فلامانع من ان یکون عاملا به قبل ان یکون مشیرا کما وقع ذلک فی بعض الکتب الاتیه ایضا و لعل [ صفحه 247] الی ذلک نظر من قال: ان التاریخ من الهجره کان فی زمن الرسول (ص) کما فی التنبیه و الاشراف ص 252- انتهی.

تحقیق در کلمات مسعودی

مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف که در سال 1357 ق در مصر چاپ شده و ناشر « مکتبه العصریه»

در بغداد است اگر ایمن از تحریف و دست خوردگی از طرف نااهلان و متعصبین جاهلی باشد [175] در ص 252 گوید: قال المسعودی: و قد روی الزهری محمد بن مسلم بن عبیدالله بن عبدالله بن شهاب بن عبدالله بن الحارث بن زهره بن کلاب ان رسول الله صلی الله علیه و آله لما قدم المدینه مهاجرا أمر بالتاریخ. بعد ذهن مسعودی (ره) را شهرت نسبت وضع تاریخ به عمر گرفته که میان تاریخ نویسان اشتهار به سزا دارد و رویه شان نسبت دادن وقائع تاریخی است به زمانی که در آن زمان واقعه ی شهرت پیدا کرده و نقل صحیح زهری را خواسته معیوب ساخته و چنگ به شهرت میان مؤرخین زده و لذا گفته: و هذا خبر مجتنب من حیث الاحاد و مرسل من عند من لا یری قبول المراسیل و ما حکیناه أولا هو المتفق علیه [ صفحه 248] اذ کان لیس فی هذا الخبر وقت معلوم أرخ به و لا نقل کیفیه ذلک. و به قول خود که گوید آنچه اولا حکایت کردیم اتفاقی است اشاره کرده به آنچه قبلا در همان صفحه 252 گفته: و کان عمر شاور الناس فی التأریخ لامور حدثت فی أیامه لم یعرف لها وقت تؤرخ به فکثر منهم القول و طال الخطب فی تواریخ الاعاجم و غیرها فاشار علیه علی بن أبی طالب أن یؤرخ بهجره النبی صلی الله علیه و آله و سلم و ترکه ارض الشرک فجعلوا التأریخ من المحرم و ذلک قبل مقدم النبی صلی الله علیه و آله و سلم الی المدینه بشهرین و اثنی عشر یوما لانهم أحبوا أن یبتدئوا بالتاریخ من «اول السنه» و کان

ذلک فی سنه (17) أو ( 18) یتنازع الناس فی ذلک. اجتناب ورزیدن مسعودی (ره) از خبر زهری که گفته: رسول الله (ص) وقتی که به مدینه تشریف فرما شد أمر به تاریخ کرد اولا به جهت خبر واحد بودن آن است ولی از آنچه از قرائن و اخبار دیگر نقل شد خبر زهری محفوف به قرائن خارجی می شود و مورد وثوق و اطمئنان می گردد. و ثانیا خبر زهری را رد می کند به این که آن خبر مرسل است یعنی وسائط در سند خبر حذف شده در مقابل این اشکال مسعودی گفته می شود: که موضوع یک امر تاریخی است و اغلب نقلیات تواریخ مرسلات است چنانچه اغلب نقلیات خود مسعودی در آن کتاب و کتب [ صفحه 249] دیگرش از قبیل مراسیل است و نقل تاریخ با سند به فرمایش یکی از بزرگان مصری (شی ء ساحر) است که اگر مانند نقلیات ابوالفرج اصفهانی در أغانی نقل تاریخ با سند باشد انسان فریفته شده و مانند سحر است که انسان به صورت ظاهرش فریب بخورد و اعتماد نماید. نقل زهری از قبیل سائر تواریخ است در صورتی که از قرائن خارجی مورد وثوق شد کفایت می کند احتیاج به نقل با سند ندارد. و ثالثا گفته: که زهری کیفیت امر رسول الله (ص) به وضع تاریخ را نقل نکرده است. در جواب این اشکالش گفته می شود: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که فرموده مبدأ تاریخ اسلامی باید از اول ورودش به مدینه باشد و امر به این موضوع فرموده دیگر این امر کیفیتی را لازم ندارد که زهری نقل نماید و علاوه شما مؤرخین در بسیاری

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه