تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 63

صفحه 63

وادار می کند که بدیهیات و ضروریات را زیر پا بگذارد و چنان که ابن تیمیه را وادار نموده و زیر پا گذارده و یک امر ضروری را انکار کرده است. [ صفحه 289] و لذا شیخ شبراوی در کتاب الاتحاف بحب الاشراف کلام ابن تیمی را در انکارش که سر مبارک سیدالشهداء علیه السلام را به شام برده اند نقل کرده و موافقت ابن حجر را در شرح همزیه با وی بیان نموده ولی شبراوی ابدا اعتناء به کلام آنها ننموده و ارزشی به حرف شان قائل نشده و بعد از نقل کلام آنها فرستادن ابن زیاد سر مطهر را با اسراء به شام پیش یزید نقل کرده است و گفته که کسی به یزید بشارت آورد که امام حسین علیه السلام کشته شد و سر مبارکش را پیش تو می آورند و گوید: فلم یلبث الا ایاما قلائل حتی جئی برأس الحسین فوضع بین یدی یزید، و از این عبارت نیز معلوم می شود که رأس مطهر را در ظرف چند روز پیش یزید پلید برده اند رجوع شود به الاتحاف ص 18 ط مصر سال (1318) ق. تا اینجا آنچه علامه ی محدث نوری (ره) در لؤلؤ مرجان نگارش داده بود و تلاش کرده بود که آمدن اسراء اهل بیت علیهم السلام را در اربعین سال (61) هجرت در بیستم ماه صفر به کربلاء بعید شمارد دلائل او را نقل کرده و به فراخور حال در اطراف آنها به بحث پرداختیم چه حرف های این رهی اعم از این که نزد ارباب دانش مورد قبول افتد یا رد شود منظور آنچه به نظر نگارنده می رسید در موضوع نامبرده نگارش یافت و هر کس در اظهارنظر

خود در موضوع علمی و تاریخی و غیره آزاد است و خواست در اینجا آنچه علامه ی کبیر متتبع واسع الاطلاع و مجتهد شهیر آقای حاج سید محسن امین عاملی (قدس سره) در کتاب [ صفحه 290] اعیان الشیعه در موضوع آمدن اسراء اهل بیت علیهم السلام در اربعین اول به کربلاء نگارش داده عین عبارات عربی آن علامه (ره) را در اینجا بیاوریم و بعد ترجمه به فارسی آن را بنگاریم تا نظریه ی آن بزرگوار نیز که مورد اعتناء و اعتبار است بر همه روشن گردد و موافقت وی در موضوع مزبور با نظر اینجانب آشکار شود.

نقل کلمات ارزنده مجتهد امین عاملی

سید امین (ره) در قسم اول از جزء چهارم اعیان الشیعه ص 271 طبع دمشق می فرماید: ثم ان یزید (لع) امر برد السبایا و الاساری الی المدینه و ارسل معهم النعمان بن بشیر الانصاری فی جماعه فلما بلغوا الی العراق قالوا للدلیل مر بنا علی طریق کربلاء فلما و صلوا الی موضع المصرع و جدوا جابر بن عبد الله الانصاری و جماعه من بنی هاشم و رجالا من آل الرسول صلی الله علیه و آله و سلم قد ورد و الزیاره قبر الحسین علیه السلام فتو افوافی وقت واحد و تلاقوا بالبکاء و الحزن و اللطم و أقاموا المأتم و اجتمع علیهم اهل ذلک السواد و أقاموا علی ذلک ایاما. و المشهور انهم و صلوا کربلاء فی العشرین من صفر و منه زیاره الاربعین الوارده عن ائمه اهل البیت علیهم السلام للحسین علیه السلام [201] . [ صفحه 291] و قد یستبعد ذلک بان المسافه بین العراق و الشام تقطع فی نحو من شهر و لابدان یکونوا بقوا فی الشام مده فکیف یمکن استیعاب

الذهاب و الایاب و البقاء فی الشام و الذهاب للکوفه و البقاء فیها فی اربعین یوما. و یمکن دفع الاستبعاد [202] بانه یوجد طریق بین الشام و العراق یمکن قطعه فی اسبوع لکونه مستقیما و کان عرب عقیل یسلکونه فی زماننا. و تدل بعض الاخبار علی ان البرید [203] کان یذهب من الشام للعراق فی اسبوع. و عرب صلیب یذهبون من حوران للنجف فی نحو ثمانیه ایام. فلعلهم سلکوا هذا الطریق و تزودوا ما یکفیهم من الماء و اقلوا المقام فی الکوفه و الشام والله اعلم. می فرماید: یزید پلید امر کرد که سبایا و اسراء خاندان رسالت [ صفحه 292] به مدینه برگردند و همراه آنها نعمان بن بشیر انصاری [204] را فرستاد با جماعتی. و وقتی که به عراق رسیدند [205] به دلیل و راهنما گفتند ما را به طریق کربلاء ببر و زمانی که به محل مصرع شهداء کربلاء رسیدند دیدند جابر بن عبدالله انصاری و جماعتی از بنی هاشم و مردانی از خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برای زیارت حسین علیه السلام وارد شده اند و در وقت واحد وارد شده و با گریه و حزن و به سینه زنان ملاقات کردند و اقامه ی عزاء نمودند و اهل آن اطراف به دور آنها جمع شده و بر آن منوال چند [ صفحه 293] روزی اقامت نمودند. بعد سید اعیان علماء شیعه (ره) می فرماید: مشهور آنست که خاندان رسالت در بیستم ماه صفر به کربلاء رسیده اند و زیارت اربعین که از ائمه ی اهل بیت علیهم السلام برای امام حسین علیه السلام وارد شده از آن جهت است. و بعید شمرده می شود آمدن ایشان در بیستم ماه

صفر به جهت این که مسافت مابین عراق و شام که در ظرف یک ماه طی شده و طول می کشد و اهل بیت هم در شام لابد مدتی مانده اند پس چطور می شود که آمدن و رفتن و ماندن در شام و رفتن به کوفه و در آنجا ماندن همه ی اینها در مدت چهل روز تمام بشود. بعد می فرماید: ممکن است این بعید شمردن را با این جواب دفع کرد که راهی میان شام و عراق وجود دارد که ممکن است آن را در مدت یک هفته طی نمود چون راه مستقیم است و عربهای (عقیل) در زمان ما آن راه را پیش می گیرند. و بعض اخبار دلالت دارد بر این که «برید» و پیک که از شام به عراق می رفت در مدت یک هفته می رفته. و عربهای (صلیب) از حوران به نجف اشرف در ظرف هشت روز می روند. پس شاید اهل بیت رسالت همین راه را پیش گرفته اند و همراه خودشان [ صفحه 294] از توشه ی راه و از آب آن اندازه برداشته اند که به آنها کفایت کند و اقامت شان در کوفه و شام کمتر شده است. و این فرمایش آن سید مطلع متتبع خبیر کبیر بسیار متین است و آنهائی که تصور می کنند خاندان رسالت در دوران اسارت در دست دشمنان سرسخت اسلام بنی امیه مدتها در کوفه و در عرض راه میان عراق و شام و در خود شام زیاد توقف کرده اند تصور و خیال صحیح نیست داستانهای طولانی که برای عرض راهها تراشیده و شاخ و برگها داده اند بی اساس و اعتماد را نشاید و حرفهای ضعیف بی مدرک و از کتابهای نااهلان و از تألیفات مؤلفین

مجهول مانند مقتل جعلی ابی مخنف و اسفرائنی أخذ و از ساده لوحان بی تفکر ناشی شده است.

ادعای بعضی که اسراء بعد از هشتاد روز آمده اند

چنانچه بعضی ها احتمال داده که ورود اسراء به کربلاء در اربعین دوم یعنی هشتاد روز بعد از عاشوراء آمده اند این ادعاء مجرد احتمال است و کسی از مؤرخین آن را نگفته و در کتب معتبره دیده نشده از حدسیات اشخاصی می باشد که آمدن اسراء خاندان رسالت را در اربعین اول بعید شمرده اند و از حالات برید و غیره اطلاع نداشته اند و لذا قولی است که ارزش ندارد. و تعجب آنست که نسبت آمدن اسراء را در اربعین دوم سال (61) هجرت به شیخ طوسی (ره) در تهذیب داده شده ولی در آن کتاب شریف اثری از آنچه نسبت داده شده پیدا نگردید. [ صفحه 295]

اشاره به جلالت شان سید امین عاملی و سیدنا شرف الدین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه