تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 68

سبط ابن الجوزی در تذکره الخواص گوید: و اختلفوا فی الرأس علی اقوال اشهرها انه رده الی المدینه مع السبایا ثم رد الی الجسد بکربلاء فدفن معه قاله هشام و غیره. گوید: اختلاف کرده اند درباره ی رأس مطهر به چند قولی مشهورترین آن قولها آنست که رأس مطهر را یزید به مدینه با اسراء اهل بیت فرستاد و از مدینه برگردانیده شد به جسد اطهر در کربلاء و دفن شد رأس مطهر با جسد مبارک و این قول را هشام و غیر او گفته است. در صورتی که اسراء اهل بیت (ع) در اربعین به کربلاء آمده اند قطعا رأس مطهر را که با خودشان آورده اند در کربلاء دفن می نمایند دوباره با خودشان به مدینه نمی برند و این قول که از اقوال سنیهاست مؤید قول مشهور میان امامیه است که رأس مطهر به کربلاء برگردانیده شد و با جسد اطهر دفن گردید.

توجه افکار عمومی بر علیه یزید پلید

بعد از جریان اوضاع شام و قیام افکار عمومی مردم بر علیه یزید [ صفحه 319] چنانچه طبری و سبط ابن الجوزی تصریح کرده اند یزید در اول امر مسرور شده و از ابن زیاد بسیار خوشحال [221] و مورد انعام و جایزه ی خود قرار داده ولی بعدا که دید انعکاس قضیه ی کربلاء در انظار مردم نتیجه ی بد بخشید گناه را گردن ابن زیاد انداخته و می گفت کاش متحمل اذیت می شدم و حسین (ع) را با خودم به منزل خود وارد می کردم به جهت حفظ احترام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و رعایت حرمت پیغمبر صلی الله علیه و آله و قرابت او این کار را می نمودم و می گفت: لعن الله ابن مرجانه لقد بغضنی الی

المسلمین و زرع لی فی قلوبهم البغضاء ثم غضب علی ابن زیاد و نوی قتله [222] . کسی که گوید: ابن زیاد مرا نزد مسلمانها مبغوض گردانید و تخم عداوت مرا در دلهای آنها کاشت چطور رأس مطهر را به مدینه می فرستد که خلاف حیلت اوست. مجاهد گوید: به خدا قسم احدی در مردم نماند مگر این که [ صفحه 320] یزید را، سب کرده و دشنام داده و به او عیب گرفت و او را ترک کرد [223] .

حرکت دادن یزید به اسراء از شام

نگارنده گوید: چون همه ی مردم می دانستند که ابن زیاد هر چه کرده به امر یزید بوده است با وصف این که اسراء اهل بیت علیهم السلام را که خواست از شام حرکت دهد به نعمان مأموریت داد که به اهل بیت احترام کند بلکه از بغض و کینه ی مردم و نفرت آنها کاسته شود به نعمان گفت: با عده سپاهی کاروان خاندان نبوت را تا به وطن بدرقه کند و دستور داد: کاروان را در شب حرکت دهد. همه جا قافله از پیشاپیش باشد و مأمورین با فاصله ی تقریبا یک میدان اسب سایه به سایه ی آن حرکت کنند. هر جا که یکی از افراد خاندان رسالت برای انجام امری پیاده شد و قافله ی آنها توقف کرد مأموران نیز به انتظار سوار شدن مجدد او در جای خود بایستند. هر جا که قافله فرود آمد و خیمه زد مأمورین نیز در نزدیکی همان محل فرود آیند و خیمه زنند مأموران با افراد قافله ی خاندان رسالت با احترام بسیار رفتار کنند مانند رفتار غلام در مقابل مولی و سید خود. با این ترتیب و احترام از شام خاندان نبوت حرکت کرده اند چطور

می شود با آنان رأس مطهر را برای ارعاب و قدرت نمائی و تسلط [ صفحه 321] نشان دادن به مدینه فرستد.

کلام حاج فرهاد میرزا در قمقام

مرحوم حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله فرزند مرحوم عباس میرزا نائب السلطنه [224] ابن فتحعلی شاه قاجار در سال 1292 قمری در سفر حج [ صفحه 322] به مصر رفته و بارگاه مشهد رأس الحسین علیه السلام را در قاهره دیده و عظمت آن ساختمان در نظر وی جلوه کرده و چون ذهن او را مقام و عظمت امامت گرفته تصور کرده که از جهت بودن رأس مطهر در آن مکان است و لذا گوید: قول یافعی را در این باب صحیح نمی دانم [225] یعنی قول او که گفته: نقل رأس مطهر به قاهره صحیح نیست چنانچه نقلش گذشت بعد معتمد الدوله گوید: در مدینه ی مصر که از بلاد عظمیه ی دنیاست چنین مسجد بیهوده نمی توان ساخت.

قبه ی عالی دلیل صحت آنچه مردم ادعاء دارند نیست