تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 71

صفحه 71

برای زیارت امیرالمؤمنین (ع) و دو رکعت برای موضع سر مبارک امام حسین (ع) و دو رکعت برای موضع منبر قائم (ع) نماز خوانده است [233] . و در خبر یونس بن ظبیان گوید: امام صادق (ع) سوار مرکب شد من هم در حضور آن حضرت سوار شدم تشریف آورد نزد تپه های سرخ پیاده شد و وضو گرفت پس از آن نزدیک به جائی که ریگ جمع شده بود گشت و در آنجا نماز خواند و گریه فرمود بعد تمایل فرمود به جائی که پائین تر از اولی ریگ جمع شده بود مثل همان عمل به جا آورد یعنی نماز خواند و گریه کرد و فرمود: جائی که اول در آنجا نماز خواندم موضع قبر امیرالمؤمنین (ع) بود و آن دیگری موضع رأس مطهر حسین بود و ابن زیاد لعنه الله وقتی که رأس حسین (ع) را [ صفحه 336] به شام فرستاد آن را به کوفه برگردانیدند و ابن زیاد گفت: رأس مطهر را از کوفه خارج کنند تا اهل کوفه به جهت رأس مطهر آشوب نکنند و خداوند برگردانید رأس مطهر را نزد امیرالمؤمنین (ع) دفن شد «فالرأس مع الجسد و الجسد مع الرأس». و جملات آخری خبر که فرموده: فالرأس مع الجسد... الخ احتمال دو سه معنی در آن می رود و ظاهرش آنست که جمعی از اهل تحقیق گفته اند: فالرأس مع الجسد ای بعد ما دفن هناک ظاهرا الحق بالجسد بکربلاء. یعنی بعد از آن که رأس مطهر نزد امیرالمؤمنین علیه السلام بر حسب ظاهر دفن شده به جسد اطهر در کربلاء ملحق گردیده است و احتمال این معنی در نظر بسیار قوی است. ولی اشکال

در آنست که هنوز آن زمان یعنی در سال شصت و یک از هجرت قبر امیرالمؤمنین (ع) را در نجف اشرف کسی از اشخاص عادی نمی شناخت تا آنچه در روایات دیگر که فرموده اند: لما حمل رأسه الی الشام سرقه مولی لنا فدفنه بجنب امیرالمؤمنین (ع) [234] -تحقق یابد و از غلامان آن را از شام بدزدد و بیاورد در نجف جنب امیرالمؤمنین علیه السلام دفن نماید و علاوه این کار با آوردن امام سجاد علیه السلام رأس مطهر [ صفحه 337] را به کربلاء و ملحق کردنش به بدن اطهر درست نمی آید چنانچه مشهور میان امامیه است. سید عالم جلیل حاج سید اسد الله حسینی تنکابنی (ره) در کتاب «مصائب الهداه [235] » بعد از نقل اقوال نسبت به دفن شدن سر مبارک امام (ع) گوید: «لکن خبر حمل امام سجاد (ع) اشهر و اظهر واصح در نظر است و مؤید به عقل و نقل است» یعنی حمل کردن امام سجاد (ع) و سر مطهره را ملحق کردنش به جسد اطیب در کربلاء صحیح تر است. شیخ محدث کبیر شیخ حر عاملی (قدس سره) بعد از نقل روایات که به بعض آنها اشاره شد کلام سید اجل ابن طاووس (قدس سره) را نقل کرده که می فرماید: رأس مطهر برگردانیده شد بر جسد اطیب و با بدن مبارک در کربلاء دفن شد و عمل امامیه بر آنست. فرموده: و لا منافات بینهما یعنی در میان عمل اصحاب ما امامیه و آن روایات منافات ندارد. و به این جمله ی اجمالی اکتفا کرده و به کلام خودش خاتمه داده است. و شاید عدم منافات میان عمل اصحاب و آن روایات با آن است

که ممکن است رأس مطهر را در موقع بردن به شام نزد قبر امام علیه السلام گذاشته باشند یا در مراجعت دادن ازآنجا در نزد قبر مبارک امیرالمؤمنین [ صفحه 338] علیه السلام گذاشته و از آنجا برگردانیده و در کربلاء با جسد اطهر دفن کرده اند و شیخ الفقهاء صاحب جواهر الکلام (قدس سره) بعد از نقل روایات مزبوره و نقل کلام سید اجل ابن طاووس (قدس سره) که عمل امامیه بر آنست که رأس مطهر در کربلاء به جسد اطهر ملحق شده می فرماید: «و لعله لا منافاه لا مکان دفنه مده ثم نقل الی کربلاء». یعنی شاید منافات میان آن روایات و عمل اصحاب نباشد زیرا ممکن است رأس مطهر را در نزد امیرالمؤمنین علیه السلام مدتی دفن کنند و بعد از آن به کربلاء نقل شده و با جسد اطهر دفن شده باشد. و صاحب جواهر الکلام بعد از آن کلمات شریفه اش روایتی را نقل کرده که امام صادق سلام الله علیه در نزد قائم مائل در طریق غری نماز به جا آورد و از آن حضرت سئوال شد که آن چه نمازی بود خواندید؟ فرمود: اینجا موضع رأس مطهر جدم حسین علیه السلام است که آن را در اینجا گذاشتند [236] . و بعد مطلبی را به طور امکان نقل فرموده که خوب است در کتاب جواهر الکلام بماند و از آن نقل نشود چون به ثبوت نرسیده و حدس محض است. [ صفحه 339] پس امکان گذاشتن رأس مطهر در نزد قبر مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام وجود دارد ولی این امکانها و احتمالها را در مقام جمع میان اخبار در مقام فقاهت و اجتهاد گفته می شود و از فقیه صادر

می گردد و ظاهر اخبار مزبوره دفن رأس مطهر در جنب امیرالمؤمنین علیه السلام است نه وضع کردن آن در نزد قبر مبارک امام (ع) علاوه از روایات و از بعض تواریخ هم معلوم می شود قبر کوچکی در نزد قبر امیرالمؤمنین (ع) وجود داشته که علامت دفن شدن رأس مطهر بوده است و اگر این مطلب حقیقت دارد چطور شده که بعدا آثاری از آن نمانده گر چه اشخاصی هستند که از بالای سر قبر مطهر امیرالمؤمنین (ع) رد نمی شوند نظر به آن روایاتی که اشاره شد. و آنچه کار را سهل و این موضوع مبهم را آسان می کند آنست که حقیقت امر در مفاد آن روایات بر ما معلوم نیست و وضع کردن رأس مطهر در نزد امیرالمؤمنین (ع) و یا دفن کردن در جنب آن حضرت و از آنجا نقل دادن به کربلاء و الحاق به جسد اطهر احتمالاتی است که در مقام فقاهت برای رفع منافات میان عمل اصحاب و مفاد آن روایات گفته شده ولی خداوند بر حقائق عالم است و چنانچه نقل شد در بعضی از آن روایات جملات متشابهی وجود دارد که فرموده: فالرأس مع الجسد... الخ اشاره به آنست که رأس مطهر با جسد اطهر دفن شده است. و ممکن است حقیقت امر در آن روایات سری باشد از اسرار [ صفحه 340] که واقع آن بر ما مکشوف نشده و برای مصالحی که در آن زمان وجود داشته آن احادیث از ائمه علیهم السلام صادر شده است علاوه بر اسانید آن اخبار که درست تنقیح و تصحیح نشده است و مانند (مبارک خباز) که در کتب رجال ذکری از وی

نیست و (یونس بن ظبیان) که از وضاعین حدیث است از راویان آن اخبارند.

اعراض اصحاب قادح در اخبار است

با این که آن روایات در جلو چشم علمای اعلام امامیه و فقهاء عظام اثنی عشریه بوده و در کتب جوامع حدیث شیعه آنها را دیده اند و به آنها اعتناء نداشته اند و اعراض شان از آن اخبار محقق بوده و شاهد آنست که وثوق و اطمئنان به آنها نکرده اند زیرا صحت اسناد آن روایات تمام نشده و رجالی که آنها را روایت کرده اند غیرمعروف می باشند. و شکی نیست که اعراض اصحاب از خبر و یا اخباری گرچه بیشتر باشد قادح بوده و وجود عیبی را در آن اخبار می رساند بلکه هر قدر اخبار بیشتر بوده باشد و اسناد صحیح داشته باشد قادح بودن اعراض قوی تر می گردد چون در اخبار چنانچه در مورد خود محقق شده عمل اصحاب شرط نیست بلکه اعراض شان قادح بوده و وجود عیبی را لازم گرفته است .

کلمات سید معاصر

پس آنچه سید معاصر علامه ی محقق آقا سید عبدالرزاق مقرم نجفی (قدس سره) در کتاب مقتل الحسین (ع) فرموده صحیح و قابل قبول است و خوب است عین عبارات آن مرحوم که از اصدقاء بوده و مصداق «الحب فی الله» با آن مرحوم در میان بود در اینجا برای اتمام فائده [ صفحه 341] نقل گردد: در کتاب مقتل الحسین (ع) گوید: الرأس مع الجسد. لما عرف زین العابدین (ع) الموافقه من یزید طلب منه الرؤس کلها لیدفنها فی محلها فلم یتباعد یزید عن رغبته فدفع الیه رأس الحسین (ع) مع رؤس اهل بیته و صحبه فألحقها بالابدان. نص علی مجیئه الرؤس الی کربلاء فی «حبیب السیر» کما فی نفس المهموم ص 253 و ریاض الاحزان ص 155 و اما رأس الحسین (ع) ففی روضه الواعظین للقتال ص

165 و فی مثیر الاحزان لابن نما الحلی ص 58: انه المعول علیه عند الامامیه، و فی اللهوف لابن طاووس ص 112 علیه عمل الامامیه، و فی اعلام الوری للطبرسی ص 151 و مقتل العوالم ص 154 و ریاض المصائب و البحار: انه المشهور بین العلماء، و قال ابن شهر آشوب فی المناقب ج 2 ص 200: ذکر المرتضی فی بعض رسائله ان رأس الحسین (ع) اعید الی بدنه فی کربلاء، و قال الطوسی: و منه زیاره الاربعین، و فی البحار عن العدد القویه لاخ العلامه الحلی (ره) مثله. و فی عجائب المخلوقات للقزوینی ص 67: فی العشرین من صفر رد رأس الحسین (ع) الی جثته. و قال الشبراوی: قیل اعید الرأس الی جثته بعد اربعین یوما [237] و فی شرح [ صفحه 342] همزیه البوصیری لابن حجر: اعید رأس الحسین (ع) بعد اربعین یوما من قتله، و قال سبط ابن الجوزی: الاشهر انه رد الی کربلاء فدفن مع الجسد [238] ، و المناوی فی الکواکب الدریه ج 1 ص 57 نقل اتفاق الامامیه علی انه اعید الی کربلاء، و ان القرطبی رجحه و لم یتعقبه بل نسب الی بعض اهل الکشف و الشهود انه حصل له اطلاع علی انه اعید الی کربلاء. سید معاصر محقق رحمه الله بعد از بیان جملات مذکوره فرموده: و علی هذا فلا یعبأ بکل ما ورد بخلافه، و الحدیث بأنه عند قبر أبیه بمرأی من هؤلاء الا علام فاعراضهم عنه یدلنا علی عدم وثوقهم به لان اسناده لم یتم و رجاله غیر معروفین.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه