تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 8

صفحه 8

جواب آن دلیل (اولا)

در جواب این شبهه گفته می شود: که اینها استبعادهائی است که بعد از هزار و چند صد سال از وقوع قضایا به ذهن می آید و باعث ایجاد شبهه در وقوع قضیه می گردد چون از چگونگی و کیفیت استیذان ابن زیاد و این که به چه وسیله از یزید تکلیف خواسته آن را به دست نیاورده و با میزان زمان خود اندازه گرفته است. اولا: خود سید (ره) در آوردن سر مبارک سیدالشهداء علیه السلام و [ صفحه 29] ملحق کردن آن به جسد مبارک تردید نداشته و در صفحه ی 588 از اقبال بر آن تصریح فرموده گر چه در کیفیت آن و چگونگی حمل آن از شام تا حائر شریف و در کیفیت الحاق به جسد اطهر در قبر مطهر و در جزئیات تفاصیل آنها اظهار بی اطلاعی فرموده است ولی چنانچه نقل خواهیم کرد امام سجاد علیه السلام سر اطهر را به کربلاء آورده و ملحق به جسد اطهر کرده و این قضیه بعد از چهل روز از عاشوراء بوده است پس معلوم میشود جهت استبعاد مرحوم سید (ره) بنا بر نقلی که اسراء یک ماه در شام مانده باشند

چنانچه خودش فرموده است می باشد ولی نه ناقل آن معلوم است و نه در روایتی و تاریخی که قابل اعتماد باشد نقل کرده اند که یک ماه در شام مانده اند بلکه تواریخ معتبره تصریح کرده اند که بیشتر از چند روز نمانده اند هشت روز یا نهایت به قول طبری ده روز مانده اند. داستانها و شاخ برگها و پیرایه هائی که در کتب ضعیفه و قصه سرایان بر تاریخ صحیح اسراء اهل بیت علیهم السلام در شام و اقامه ی مجالس عزاء با آن طول و تفاصیل که افزوده اند خیال می شود که مدتها در شام مانده اند مانند تفاصیل و داستانهای طولانی که نسبت به قضایای فاجعه روز عاشوراء بسته اند تا کار به جائی رسیده که بگویند روز عاشوراء بر خلاف عادت چندین ساعت طولانی شده یا تفاصیل جعلی درباره خروج سیدالشهداء علیه السلام از مدینه ی منوره نگارش داده اند که از اکاذیب است زیرا تمامی تواریخ و مقاتل معتبره تصریح کرده اند که امام علیه السلام از مدینه شبانه خارج شد (خائفا یترقب) مخفی و کسی مطلع نشد و اعتبار و ملاحظه ی [ صفحه 30] حال آن موقع نیز این را می رساند که امام علیه السلام به طور مخفی از مدینه بیرون آمده باشد یا مانند جعلیاتی که در طراز المذهب نقل کرده که اسراء اهل بیت علیهم السلام را دوباره به شام أسیر برده اند منظور نسبت به تفاصیلی که با قضایای شام و توقف اهل بیت علیهم السلام در دمشق گفته اند همین جریانهای جعلی زیادی پیش آمده است و آن وقت در قضیه ی اربعین و آنچه مشهور میان علمای امامیه و شیعه ی اثنی عشریه است به تردید افتاده اند تا کار را به جائی رسانیده اند که از محالات بشمارند چرا این محال بودن

را ابوریحان بیرونی متوجه نشده که در کتاب الاثار الباقیه تصریح به ورود اسراء در بیستم صفر و الحاق کردن رأس اطهر اطیب به بدن مبارک کرده است؟ بلی مدت بسیار کمی نگذشته بود و هنوز اسراء خاندان نبوت در شام بودند که از هر طرف بلاد اسلامی بغض و عداوت بر یزید قلوب را پر کرده و لعن و دشنام وی بر زبانها جاری گردید و عموم مسلمین با نظر بغض و عداوت به وی نگریستند و تمامی مردم از اشخاص نیک و بد او را دشمن داشتند و یزید به عمل ناهنجار و شنیع خود پی برد و در باطن از ابن زیاد خوشدل و مورد انعام و جایزه ی خود قرار داده ولی در ظاهر از وی و از عمل وی در قتل امام حسین علیه السلام اظهار نارضایتی می کرد که بلکه از انزجار و تنفر افکار عمومی بر علیه خود کاسته و [ صفحه 31] جلوگیری نماید [27] و لذا در آن روزها اجازه داده بود که در دربار وی بر سرور مظلومان خاندان آواره اش که در دست یزید اسیر بودند اقامه ی عزا نمایند و از باب مکرو سیاست بلکه جلوگیری از هیجان افکار عمومی کند و الا چطور متصور بود دیکتاتور قلدری مانند وی در دربار خود اجازه بدهد بر سیدالشهداء علیه السلام دختران پدر مرده و مادران و خواهران داغ دیده عزا اقامه نمایند از این اجازه وی معلوم می شود که دست و پای خود را از تشنج افکار عمومی مردم و از تنفر و انزجار مسلمین کم کرده است و از این جهت بوده که امام سجاد علیه السلام را در کنار سفره ی غذای خود

نشاند و با مهربانی هم روانه ی وطن خودشان کرده است ولی معلوم است که در دربار یزید اقامه ی عزا با آن تفاصیلی که قصه سرایان در بعضی کتب ضعیفه که ابدا قابل اعتماد نیست شرح داده اند هرگز وقوع نمی یابد پس خیال نشود که اگر گفته شود که خاندان امامت در شام در دربار یزید اقامه ی عزا نموده اند یعنی چند روزی صبح و شام با آن تفاصیل غیرقابل اعتماد عزا برپا کرده باشند. و از این جهت بود که ذکر شد دیگر یزید نمی توانست اسراء خاندان رسالت را بیشتر در شام نگهدارد و مدت یک ماه و یا نظر به [ صفحه 32] حدسیات پاره ی اشخاص تا یک سال در آنجا آنها را توقف دهد و یا تا یک ماه در حبس ابن زیاد در کوفه مانده باشند چنانچه صاحب طراز المذهب در خیال خویشتن بافیده و اربعین اول را در موقع بردن آنها به اسارت به شام تصور کرده است که غیر از تصورات پوچ بی مدرک چیز بیشتری نیست و هیچگونه شاهدی از تاریخ ندارد.

جواب آن دلیل (ثانیا)

اشاره

و ثانیا: استبعاد سید (ره) در اقبال و محدث نوری (ره) در لؤلؤ مرجان نظر به ملاحظه ی حال عادی است که در بیستم صفر سال 61 اسراء خاندان نبوت به کربلاء مراجعت کرده باشند ولی این بعید شمردن آنها از عدم توجه به جریان حال و رفتن و آمدن در آن زمان است و اگر با تعمق در تاریخ آن زمان بنگریم خواهیم دید که در ظرف چند روز از عراق به شام و بالعکس می رفتند و برمی گشتند و با ملاحظه ی تاریخ شواهد زیادی پیدا می شود که با شترهای ذلول جماز

و اسبهای عربی تندتاز مسافتهای طول و دراز را دراندک مدتی طی می کرده اند حتی می توان گفت که در زمان ما آن شترها و اسبها نایاب شده و بلکه از بین رفته و حتی شجاعت و شهامت آن اشخاص نیز نمانده است شواهد زیادی در تاریخ وجود دارد که در ظرف ده روز و هشت روز و بلکه یک هفته از عراق به شام و از شام مراجعت به عراق می کرده اند و حتی در زمان حاضر ما نیز آثاری از آن سرعت سیرها باقی و هنوز در نژاد اصیل عربی نمونه ی وجود دارد و لذا در ذیل به موارد زیادی از گذشته و حال اشاره نموده و در این باره بیشتر توضیح داده و شواهد می آوریم تا بر خوانندگان گرامی مطلب قدری روشن گردد. [ صفحه 33]

شواهدی که در آن زمان در اندک مدت از شام می آمدند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه