تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 94

صفحه 94

نقل کلماتی از سید علی خان مدنی

و خوب است کلماتی را که سید علامه ی محقق سید علی خان مدنی [ صفحه 455] قدس سره در شرح صحیفه ی سجادیه علیه السلام نگارش داده در اینجا بیاورم. قال رحمه الله تعالی: الصلاه علیه (ص) فی غیر الصلاه و عند عدم ذکره مستحبه عند جمیع اهل الاسلام و لا یعرف من قال بوجوبها غیر الکرخی فانه اوجبها فی العمر مره کما فی الشهادتین. و اما فی الصلاه فاجمع علماؤنا (رض) علی وجوبها فی التشهدین معا و قال الشافعی هی مستحبد فی الاول واجبه فی الثانی و قال ابوحنیفه و مالک مستحبه فیهما معا. و اما عند ذکره (ص) فظاهر کثیر من الاخبار کقوله (ص): من ذکرت عنده و لم یصل علی دخل النار، و من ذکرت عنده فنسی الصلاه علی خطأبه طریق الجنه، و قوله: من ذکرت عنده و لم یصل علی فدخل النار فابعده الله. انها تجب کلما ذکر و کلما سمع ذکره لان الوعید اماره

الوجوب و هو مختار ابن بابویه و المقداد من اصحابنا و الطحاوی من العامه. قال الزمخشری: و هو الذی تقتضیه الاحتیاط و منهم من اوجبها فی کل مجلس مره و منهم من اوجبها فی العمر مره. و قال المحقق الاردبیلی (ره) و لا شک ان احتیاط الزمخشری احوط. و یمکن اختیار الوجوب فی مجلس ان صلی اخراوان صلی ثم ذکر یجب ایضا کما تعدد الکفاره فی تعدد الموجب اذا تخللت و الا فلا انتهی. ثم قال العلامه المدنی بعد نقل ذلک عن المحقق الاردبیلی قدس سرهما: و الحق ان هذه التفاصیل عریه عن المستند فالقول بشی ء منها [ صفحه 456] تحکم و الا ولی الوجوب عند کل ذکر للاخبار الکثیره الصریحه بالامر بها کلما ذکر و الاصل فی الامر الوجوب. و اما القول بالاستحباب مطلقا کما ذهب الیه جماعه مستدلین بالاصل و الشهره المستندین الی عدم تعلیمه (ع) للمؤذنین و ترکهم ذلک مع عدم وقوع نکیر علیهم کما یفعلون الان و لو کان لنقل. ففیه: ان عدم التعلیم ممنوع و کذا عدم النکیر کعدم النقل. فقد روی ثقه الاسلام فی الکافی فی باب بدء الاذان و الاقامه باسناده عن ابی جعفر (ع) اذا اذنت فافصح بالالف و الهاء و صل علی النبی (ص) کلما ذکرته او ذکره ذاکر فی اذان و غیره. علی ان عدم النقل لا یدل علی عدمه و اصاله البرائه لا یصح التمسک بها بعد ورود القرآن و الاخبار به. ثم الظاهر من بعض الاخبار کقول الصادق علیه السلام اذا ذکر النبی (ص) فاکثروا الصلاه علیه حیث رتب الامر بالصلاه علی الذکر بالفاء التعقیبیه هو ایقاعها علی الفور فلو اهمل اثم علی القول بالوجوب و

لم تسقط و کذا الظاهر ان الامر بها عام لکل احد و علی کل حاله حتی فی الصلاه فلو ترک الامتثال و اشتغل بالقرائه فیها هل تبطل الصلاه علی تقدیر الوجوب ام لا؟ فان قلنا: ان الامر بالشیئی نهی عن ضده الخاص و النهی فی العباده یقتضی الفساد بطلت [330] و ان قلنا: بعدمه فلا و هو الراجح. [ صفحه 457] فلو تکرر الذکر تکرارا کثیرا بحیث یخرج بالاشتغال بالصلاه علیه عن کونه مصلیا لا یبعد القول بسقوط التکلیف بها لان الفعلین اذا تضیقا و تعذر الجمع بینهما علمنا ان احدهما لیس بواجب قطعا و لما کان مشتغلا بالصلاه و وجب اتمامها و الاستمرار فیها کان ما ینافیه غیر مأمور به فلیتأمل.

تحقیق در احادیث

بنا به اتفاق جمیع مسلمین و اجماع آنها در غیر از تشهد نماز و جائی که اسم مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ذکر نشده باشد صلوات بر آن [ صفحه 458] حضرت مستحب است پس آیه ی شریفه: یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه... که امر به صلوات می فرماید معلوم می شود اما استحبابی است چون آیه ی شریفه راجع به مطلق صلوات است و مقید به حال ذکر اسم مبارک و یا نماز نیست و اگر امر وجوبی بود چون مسأله ی مبتلی بهای عموم مسلمین است از ضروریات در اسلام می شد پس معلوم می شود مسلمین از این امر استحباب فهمیده اند. و اما وجوب صلوات در حال ذکر اسم مبارک چنانچه گفته شد از آیه ی شریفه آن را نتوان استفاده کرد و اگر بر فرض ظاهر امر در آیه وجوب باشد در تشهد نماز امتثال به وجوب متحقق می شود پس باید

به سراغ احادیث وارده در این مسأله برویم و از روایات هم استفاده ی وجوب پس از دقت در آنها مشکل است زیرا اخباری که در آنها وعید ذکر شده مستفاد از آنها دعاء بر شخصی شده که خداوند او را اگر داخل آتش شده باشد از رحمت خود دور سازد نه این که صلوات نفرستادن موجب دخول در نار است. و عمده در احادیث صحیح زراره از ابوجعفر علیه السلام است که فرموده: اذا اذنت فافصح بالالف و الهاء و صل علی النبی کلما ذکرته او ذکره ذاکر عندک فی الاذان او غیره. و این حدیث شریف هم به قرینه ی سیاق که در اذان امر به افصاح الف وهاء فرموده معلوم می شود وارد در مورد ادب است و این احتمال در آن حدیث احتمال قریب است و لذا نتوان به ظاهر آن حدیث در [ صفحه 459] مقابل آن همه ادعاء اجماعها که از اکابر فقهاء و آشنایان به مذاق شرع مقدس نسبت به عدم وجوب صلوات صادر شده تمسک نمود پس حق آنست که گفته شد احتیاط واجب صلوات فرستادن است در هر جا که به اسم مبارک تلفظ شود یا از کسی دیگر شنیده شود. و اما صلوات فرستادن به رسول الله (ص) در تشهد فرائض یومیه بدون شک واجب و اجماع امامیه بر آن قائم است چنانچه در صلوات بر پیغمبر (ص) صلوات بر آل محمد (ص) را بر آن ضم کردن مورد اتفاق و اجماع شیعه ی امامیه بوده و اخبار کثیره بر آن دلالت دارد و جای شبهه نیست. و صلوات بر آن حضرت بدون ضم آل محمد (ص) بر آن جائز نبوده

و رفتاریست که بر خلاف دستور و أمر رسول الله (ص) می باشد. از کارهای بسیار تعجب آور اهل سنت یکی هم آنست که دانسته و فهمیده حق را زیرپا می گذارند و بر آن عمل نمی کنند و رویه ی بنی امیه را تعقیب کرده و تا حال نیز از دستور آن شجره ی ملعونه دست بردار نیستند چنانچه پوشیده نیست در اخبار کثیره به طرق خود آنها روایت کرده اند که بعد از نزول آیه ی شریفه: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی... عموم صحابه و انصار و سائرین از رسول الله (ص) سئوال کردند: یا رسول الله (ص) کیفیت سلام فرستادن را به شما دانسته ایم آیا صلوات فرستادن بر شما به چه نحو است؟ [ صفحه 460] در جواب فرموده: که بگوئید: اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم... الخ [331] . و ابن حجر مکی در الصواعق المحرقه [332] که در رد شیعه نوشته گوید: صح یا رسول الله کیف الصلاه علیکم اهل البیت؟ قال قولوا: اللهم صل علی محمد و علی آل محمد... الخ. با این همه تفصیل رویه ی اهل سنت در صلوات برخلاف دستور رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است و (آل) را ترک می کنند. اگر کسی به تفسیر الدر المنثور جلال الدین سیوطی رجوع کند روایات زیادی خواهد دید که در همه ی آنها تصریح شده که مسلمانها از رسول الله (ص) از کیفیت صلوات سئوال کرده اند فرموده است بگوئید: اللهم صل علی محمد و علی آل محمد... الخ. و در تفسیر نامبرده بیشتر از هیجده حدیث نقل کرده که در همه ی آنها نص صریح است که (آل رسول ص) را

در صلوات با رسول الله (ص) شریک قرار دهید و در صحاح و سنن عامه این موضوع را از جماعتی از صحابه نقل کرده اند مانند امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ابوسعید خدری [ صفحه 461] و عبدالله بن عباس و طلحه و ابوهریره و ابومسعود انصاری و بریده و ابن مسعود و کعب عجره و دیگران. و روایات وارده از طریق شیعه زیاد است چون علاقه ی شیعه به خاندان رسالت در حد کمال است و از بدعتها و دستورهای بنی امیه که برخلاف سنت سنیه ی نبویه در میان مردم و مسلمانها شهرت داده اند گریزانند و لذا هیچ وقت در صلوات بر پیغبمر اکرم (ص) (آل) او را از وی جدا نمی کنند و کتابهای مستقلی در این موضوع تألیف کرده اند. سید علامه ی بحرانی (قدس سره) در غایه المرام با بیست و سه طریق از طرق عامه و با بیست طریق از طرق شیعه و در تفسیر برهان در تفسیر آیه ی مبارکه: ان الله و ملائکته یصلون... با بیست و پنج طریق از طرق شیعه به استثناء چند حدیث از طرق اهل سنت و محدث جلیل حویزی رحمه الله در تفسیر نورالثقلین [333] با بیست و پنج طریق از طرق شیعه روایت کرده اند و در اکثر بلکه در تمامی آنها به استثناء دو سه حدیث تصریح شده که در صلوات به رسول الله (ص) نباید (آل محمد) را جدا از آن حضرت نمود و باید به رسول الله (ص) با آلش با هم صلوات فرستاد و در اغلب طرق شیعه به این نحو است: (اللهم صل علی محمد و آل محمد) حتی در تشهد نماز که بلاشک واجب است که صلوات باید گفت

به ترتیب [ صفحه 462] مذکور گفته شود کافی است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه