تحقیق درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) صفحه 98

صفحه 98

اشخاصی که علوم آنها از خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم اقتباس شده و فرمود: [ صفحه 478] (أنا مدینه العلم و علی

بابها) [348] و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و یازده فرزند آن حضرت همه شان باب علم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اند آنها را مانند اشخاص مجتهدین عادی که علوم شان کسبی و تعلمی از امثال خودشانند خیال نموده اشخاصی که علوم اولین و آخرین و انبیاء و مرسلین نزد آنهاست و علم کتاب مبین (و فیه تبیان کل شیئی) در سینه های مبارک ایشان است آنها را با ملاهای سنیها یکسان فرض کرده- أف باد بر این جهالت و نادانی نابود باد اینگونه فهم ها و قلبهای ظلمانی- اینگونه اشخاص بودند که امیرالمؤمنین علی علیه السلام را با معاویه بن صخر زندیق یکسان فرض کردند و امام علیه السلام فرمود: انزلی الدهر حتی قالوا علی و معاویه. و آقای فیروزآبادی اجتهاد مجتهدین سنیها را که باب اجتهاد را مسدود کرده و تقلید از چهار مجتهد مرده می نمایند که ابدا دلیلی بر آن نداریم [349] مانند وحی انبیاء بنی اسرائیل تصور کرده است چنانچه [ صفحه 479] تصریحش بر آن گذشت. این ادعاء وی اشتباه بزرگ است زیرا اجتهاد مجتهدین در مسائل و فروعات اختلافی می باشد که از ضروریات نیست و مؤدای اجتهاد آنها ظنی و حکم ظاهری است و اگر مطابق واقع باشد مثاب و مأجور و به واقع عمل کرده است و اگر مطابق واقع نشد معذور خواهد بود اگر در بذل وسع و اجتهاد خود قصور و مسامحه روا نداشته باشد و اما [ صفحه 480] احکامی که انبیاء علیهم السلام به مردم بیان می فرمایند حکم واقعی است که از وحی تلقی و اخذ فرموده اند و از روی اجتهاد نیست گر چه اهل سنت از صدر اول اسلام خواسته اند

به رسول الله (ص) نیز نسبت اجتهاد بدهند تا اجتهاد امثال معاویه ها را بلکه تصحیح کنند و خلیفه را در تحریم امثال مسأله ی متعه ی زنان که در مقابل نص قرآن کریم و در ازاء رسول الله (ص) اجتهاد نموده مجتهد بتراشند در صورتی که پیغمبر (ص) از وحی تلقی می کند و اجتهاد در حق وی معنی ندارد و لذا این بحث را که آیا پیغمبر (ص) مجتهد بود و اجتهاد می کرد؟ به میان آورده اند [350] و علمای اعلام این مطلب را در کتاب های علم اصول فقه که در زمانهای قدیم در آن علم تصنیف فرموده اند عنوان کرده و به بحث پرداخته اند. در هر صورت مقایسه اجتهاد مجتهدین به نحو مشروع در احکام و فروعات اختلافی و آن را به منزله ی وحی بر أنبیاء خیال کردن کلام باطل و تصور بی حاصل و فاسد است. بلی اگر منظورش از علمائی که (آل محمد) مراد از آن ذوات مقدسه است عبارت باشد از اوصیاء معصومین رسول الله (ص) آن وقت این کلام وی صحیح است که هر چه آنها بیان نمایند مانند فرمایش های [ صفحه 481] انبیاء و خود رسول الله (ص) است زیرا آنها هر چه گویند و بیان فرمایند مأخوذ از رسول الله (ص) است فرقی در میان نیست ولی باز بیانات و فرمایش های آنها نیز مانند خود پیغمبر (ص) در اصول و فروع دین از روی اجتهاد نیست بلکه مأخوذ از رسول الله (ص) است. و باید اضافه کرد که اجتهاد مجتهدین برای پیا کردن حکم واقعی که از یک حکم الهی در واقعه ی بیشتر نیست می باشد و ممکن است در پیدا کردن آن حکم مجتهد به خطا برود و مؤدای

اجتهادش مطابق حکم واقعی نباشد ولی انبیاء (ص) در بیان احکام واقعیه به خطا نمی روند پس چطور اجتهاد آنها مانند وحی بر انبیاء می شود؟ زیرا اگر مانند وحی باشد در آن خطا نمی شود بلی فیروزآبادی مبنای کلامش بنا به مذهب خودشان است که مجتهد را در اجتهادش مصیب می دانند یا قائل به حکم واقعی اصلا نیستند یا قائلند به عدد آراء مجتهدین در یک واقعه احکام مختلفه بر حسب مؤدای اجتهاد و ظن آنها حکم جعل شده و یا می شود و در لوح محفوظ ثبت می گردد بنا به اختلافی که در مسأله ی تصویب از آنها نقل شده است و بطلان تمامی انها نزد ما واضح است.

اشاره به مساله ی تخطئه و تصویب

و در اصول فقه امامیه در مسأله ی (تخطئه و تصویب) این مطلب کاملا عنوان شده و به طور تفصیل تحقیق گشته به نحوی که به کسی شک و شبهه نمانده است و بطلان قول به تصویب مانند آفتاب روشن گردیده و احتیاجی برای تفصیل در اینجا نمانده است.

موضوع بودن آنچه نقل شده: علماء امتی کانبیاء... الخ

اما این که فیروزآبادی در ضمن کلامش گفته: به مدعای وی که [ صفحه 482] (آل محمد) را به علمای امت معنی کرده با حدیث علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل استیناس پیدا می شود، درست نیست: اولا: این حدیث که به سه نحو نقل شده: علماء امتی انبیاء بنی اسرائیل یا: کأنبیاء بنی اسرائیل یا: افضل من انبیاء بنی اسرائیل- در اصول و جوامع حدیث شیعه ی امامیه پیدا نشده و علامه ی محدث جزائری (ره) و علامه ی حر عاملی (ره) و سید علامه ی شبر (ره) د مصابیح الانوار که از اکابر محدثین عظام اند تصریح کرده اند که این حدیث از موضوعات سنیهاست ولی باز توجیهاتی بر آن ذکر کرده اند [351] چنانچه آن را از استاد اعظم ما آیهالله کاشف الغطاء (ره) سؤال کرده اند و توجیهاتی در جواب مرقوم فرموده است [352] . و خود آقای فیروزآبادی نیز در کلامش اشاره کرده که در سند این حدیث کلام است چنانچه گذشت: (و ان کان فی اسناده مقال) و علمای اعلام بر فرض که این حدیث صحت داشته باشد برای آن توجیهات مرقوم فرموده اند و الا حدیث از جهت سند و راوی معلوم نیست بلکه از بزرگان محدثین شنیده شد و گذشت که فرموده اند:از موضوعات است: [ صفحه 483] و در بعض عبارات واقع است: علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل [353] - اگر منظور

علمای امت باشد که غیرمعصومند ترجیح و مرجوح بر راجح لازم می آید و آن محال است زیرا انبیاء معصومند و علماء امت معصوم نیستند چطور می شود که افضل از انبیاء باشند مگر این که گفته شود: که علمای معصوم این امت مراد است که عبارت از حضرات ائمه ی معصومین علیهم السلام باشند این معنی صحیح است و جای شک نیست که ائمه ی معصومین این امت افضل از تمامی انبیاء و مرسلین و حتی اولی العزم غیر از خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم می باشند. و بزرگان محدثین نیز علماء امتی.... الخ را در حدیث مذکور به معنای ائمه ی معصومین علیهم السلام دانسته اند زیرا آنها هستند که در مقام و مرتبه ی نبوت بوده و بلکه افضل از انبیاءاند. و تمامی آن معانی که از لسان العرب برای (آل محمد) از علمای اعلام اهل سنت نقل شد و آقای فیروزآبادی قائل است که مراد عموم علماء مؤمنین این امت است.

قدر متقین بودن آل محمد بنا به اقوال عامه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه