سیری در مرثیهی عاشورایی صفحه 1

صفحه 1

مقدمه مؤسسه

از همان آغاز فعاليت‌هاي پژوهشي و مطالعاتي مؤسسه عاشورا، بررسي ادبيات مذهبي و تأليف يك دايرةالمعارف جامع از كليه آثار ادبي بر جا مانده در پاسداري از نظام و باورهاي شيعي در طول تاريخ تا كنون از آرزوهاي اين مؤسسه بوده است. و لذا گروه ادبيات با اقتداري با حضور استاتيد و سخن شناسان استان خراسان و ديگر ياران همراه در ولايات و شكورهاي اسلامي داشت طرح بزرگ «تاريخ ادبيات تشيع» را در دستور كار دراز مدت قرار داد طرحي كه جغرافياي انساني آن از ساحل گنگ تا دروازه‌هاي چين و از اين سوي تا آناتولي و شبه جزيره بالكان و اسپانيا و تمامي ممالك اسلامي عرب زبان فعلي را در بر مي‌گرفت و تسلط بر زبانها فارسي - آذري - تاجيكي - عربي - اردو - كردي - و بسياري از لهجه‌هاي محلي ملحوظ در آنها را مي‌طلبيد. براستي طرحي فرامليتي بود كه امتي را مي‌بايست در بر گيرد.چنين كار سترگي در كنار خويش احياء تراث فراواني را هم يدك مي‌كشيد، صرف‌نظر از ذكر دامنه‌هاي وسيع و لازم اين كار كه از حد اين مقدمه بيرون است شروع در جمع‌آوري و بازبيني «ادبيات منظوم» از آغاز ظهور امامت و ولايت علوي عليه‌السلام از گويندگان فرقه‌ي ناجيه‌ي اثني عشريه خود طرح بزرگ ديگري بود كه مي‌بايست بعنوان يكي از پايه‌هاي اساسي كار قرار گيرد.در اين راستا مراثي عاشورائي كه منحصرا به ذكر و ياد و شرح و تصوير قيام [ صفحه 16] حسيني عليه‌السلام پرداخته است يكي از شاخه‌هاي گرانبار اين رشته محسوب مي‌شد كه به علت وسعت و تنوع و غناي ادبي به تنهايي خود طرح بزرگ ديگري بود كه انديشه‌ها را مشغول مي‌داشت. تا اينكه در اين گستره‌ي اعجاب‌انگيز «ادبيات شيعي» آغاز كار را به فال نيك گرفتيم و به عنوان دستمايه‌هاي اوليه‌ي آن طرح، حركتي را آغاز كرديم. با همت و تبحر استاد بزرگوار جناب ذبيح الله صاحبكار «سهي» كه هم از داشنوران اين مرز و بوم است و هم از سخنوران اين خطه‌ي ادب‌خيز در جمع اساتيد گروه ادبيات مي‌باشد قرعه‌ي فال را به نام ايشان زدند و گويا باطن مقدس حسيني عليه صلوات الله اين خدمت و آغاز اين حركت الهي را به ايشان محول فرموده بود كه توفيق انجام آن را يافتند.آنچه در پيش روي شماست نتيجه‌ي تلاش جناب ايشان است كه با سپاس فراوان از زحمات استاد و نيز سركار خانم آمنه‌ي فخر احمد كه در تنظيم و آماده‌سازي اين اثر تلاش فراوان نمودند، تقدمي دوستداران دين و ادب مي‌گردد. و اميد آنكه به الطاف و عنايات حضرت امام بقية الله الاعظم ارواحنا فداه مؤسسه توان انجام طرح بزرگ خويش را بيابد.انشاءاللهمؤسسه پوهش و مطالعات عاشوراتابستان 1379 [ صفحه 17]

مقدمه مؤلف

در روز دهم محرم سال 61 هجري، حادثه‌اي در جهان اسلام روي داد كه در اندك زماني شعاع آن نه تنها بر سرزمين‌هاي اسلامي بلكه بر تمام اقطار جهان تابيد و افكار و اذهان جهانيان را به سوي خود جلب كرد و نام كربلا را بر سر زبانها افكند.امروز تا نهضت خونين كربلا و عظمت و قداست اين حركت شجاعانه به عنوان يكي از متعالي‌ترين جلوه‌هاي روح انساني و ظلم ستيزي به گوش همه‌ي مردم عالم آشناست.گر چه قهرمانان اين قيام مقدس تعدادي اندك بودند ليكن به زودي بزرگترين حوادث تاريخي را تحت الشعاع عظمت قيام خود قرار دادند و نبردي كه در يك بامداد شروع و در نيمه‌ي همان روز پايان يافت بزرگترين جنگهاي تاريخ را از خاطرها محو كرد.فرزند شجاع و جوانمرد رسول‌خدا صلي‌الله عليه و آله، سيد جوانان اهل بهشت و پرورده‌ي دامن وحي و نبوت، حضرت حسين بن علي عليه‌السلام، به همراه گروهي قليل از مردان فداكار در سرزمين گرم كربلا حماسه‌اي سرود كه تا ابد در گوش انسانها طنين‌افكن خواهد بود. او در روزگاري قيام دليرانه‌ي خود را آغاز كرد كه فساد امويها به سرعت مواريث نبوت و آثار اسلام جوان را از ميان مي‌برد و بازگشت به سوي جاهليت به وسيله‌ي اين دودمان، كاملا آشكارا و آثار آن چشمگير بود. خلافت اسلامي كه اساسش عدالت و تقوي بود، عملا به سلطنتي خودكامه و استبداي بر اساس بهره‌كشي و ظلم و تزوير تبديل مي‌شد.سراسر دوران حاكميت معاويه پر بود از بيدادگريهاي عمال وي در قلمرو اسلام و قتل عام بندگان صالح خدا به دست گماشتگان بي‌رحم او و فتنه‌هايي كه در جهان اسلام [ صفحه 18] به وجود آمد. از آن جمله است جنگ با فرزند راستين اسلام، علي عليه‌السلام و كشتن فرزند معصوم پيامبر صلي‌الله عليه و آله و علي و فاطمه، امام حسن مجتبي عليه‌السلام و...معاويه مي‌كوشيد كه صورت ظاهر خلافت را حفظ كند و به هر وسيله‌ي ممكن حكومت خود را مشروع جلوه دهد، ليكن فرزند ناپاك او يزيد پس از رسيدن به خلافت، مخالفت خود را با اسلام آشكار كرده به كفر خود اقرار مي‌كرد و لب به انكار وحي و نبوت مي‌گشود. [1] يزيد تمام مباني اعتقادي و اخلاقي را به تمسخر مي‌گرفت و همواره سرگرم شرابخواري و لذت‌جويي بود. [2] .فرزندان شجاع و فداكار مكتب ولايت ترديد نداشتند كه در چنين شرايطي تنها با خون پاك خود مي‌توانند اين مسير انحرافي را سد كنند. قهرمانان قيام عاشورا به خوبي دريافته بودند كه خون گرمشان هرگز از جوش نخواهد افتاد و آيين ظلم‌ستيزي را تا جاودان زنده نگه خواهد داشت و فرياد عدالتخواهانه‌شان به گوش مردم جهان خواهد رسيد و مهر رسوايي بر پيشاني غاصبان اهريمن‌صفت خلافت اسلامي خواهد زد، خوني كه از هر سلاحي برنده‌تر است.سالار شهيدان و ياران جوانمرد او بايد يكي از دو راه را انتخاب مي‌كردند:1. دست روي دست نهادن و تسليم در برابر قدرتي اهريمني و بار ذلت و نكبت را بر دوش كشيدن و چند روز زندگي را بي‌خطر زيستن.2. چشم از حيات مستعار پوشيدن و به سوي مرگي سرخ و افتخارآميز شتافتن و در راه حفظ كيان اسلام و معيارهاي انساني و نجات سيره‌ي اهل بيت عليه‌السلام از سر هستي [ صفحه 19] برخاستن. [3] .پيداست كه تربيت‌يافتگان مكتب بزرگواري و جوانمردي، راه دوم را بر مي‌گزينند و دامن پاك مردان حق هرگز غبار ذلت را نمي‌پذيرد. اين شيفتگان عشق و آزادي بايد سرزمين كربلا را قبله‌ي دلهاي خداجويان عالم سازند و قيام خود را به صورت مكتبي انقلابي و زنده، ابديت بخشند و بيم مرگ را از دلهاي وحشتزده‌ي مسلمانان بردارند و موجبات قيامهاي هميشگي عليه بيدادگران را برانگيزند. نهضت‌آفرينان كربلا روزي قيام خود را آغاز كردند كه تأثير آينده‌ي آن هنوز بر همگان روشن نبود و كمتر كسي مي‌انديشيد كه شيشه‌ي عمر ننگين جنايتكاران را در گرو اين حركت شجاعانه است. تنها رهبر قيام و ياران ايثارگر او بودند كه آينده‌ي جنبش خود را در آيينه‌ي ضمير روشن خود به خوبي مي‌ديدند. ما اين حقيقت را در سخنان كاروان سالار شهيدان كربلا مي‌بينيم. [4] .امروز در سرتاسر جهان كدام انسان حق‌طلبي را سراغ داريم كه با شنيدن نام حسين عليه‌السلام و ياران بزرگوارش حالت احترام به خود نگيرد و آن همه عظمت را نستايد؟كدام جوانمرد را سراغ داريم كه اين خورشيد نورافشان خانه‌ي دلش را روشن نكرده باشد و با ياد چنين قيام مقدسي اشك شوق نبارد و بر چنين اسطوره‌هاي بزرگي و شجاعت درود نفرستد؟هفتاد و دو تن قربانيان اين صحنه‌ي خونين از ميان درياي خون گذشتند تا بار سنگين امانت الهي را به منزل رسانند. سپاه دشمن سر تا سر بيابان را فراگرفته و از همه‌ي امكانات برخوردار است. از سوي ديگر تعدادي بسيار اندك، همانند دژي فولادين رو در روي دشمن ايستاده و در پيروزي خود ترديد ندارد. اين نفوس مطمئنه، [5] هدف خود را در يك [ صفحه 20] قدمي خود احساس مي‌كنند و در نتيجه از هيچ پيشامدي بيم ندارند. آنان ياري فرزند امير مؤمنان و امام معصوم خويش را بزرگترين افتخار ابدي خود مي‌دانند. اگر چه در اين راه بدنهاي پاك در زير سم اسب دشمن نرم شده و سرهاي مقدسشان بر نيزه‌ها جاي گيرد و خانواده‌شان اسير و كودكانشان يتيم گردند.يزيد، خليفه‌ي شرابخوار اموي چنين مي‌انديشيد كه كارها بر وفق مراد او انجام شده و بزرگترين مانع را از سر راه سلطنت خويش برداشته است و از اين پس مي‌تواند به راحتي به همه‌ي آمال ناپاك خود دست يابد و سلطه‌ي جهنمي او از هيچ سو تهديد نخواهد شد. او تصور مي‌كرد كه چراغ آل هاشم را خاموش كرده و تنها وارث انبيا از آدم تا خادم را از ميان برداشته و همه‌ي موجبات رجعت به سوي جاهليت و نظام برده‌داري و بهره‌كشي را فراهم آورده است. او به ياد بت‌پرستان و مشركان بدر مي افتاد و افسوس مي‌خورد كه كاش مي‌بودند و سر فرزند معصوم و فداكار رسول‌خدا را در نزد او مي‌ديدند و مي‌گفتند: يزيد دست مريزاد. او مستانه فرياد مي‌زد كه من انتقام شكست بدر را از پيامبر گرفتم. [6] جگر پاره‌ي دلير او را با همه‌ي خاندان و ياران جوانمردش قتل عام كردم و پرده‌نشينان حريمش را به اسارت گرفتم.يزيد نمي‌توانست دست انتقام را در آستين مشيت الهي ببيند و عقوبت سريع اين فاجعه را باور كند. اين ويژگي و خاصيت همه‌ي بيدادگران و ستم پيشگان است. حق همواره در مسير خود جريان دارد و رنگ ظلمت و نابودي هرگز از چهره‌ي باطل زدوده نخواهد شد. او هرگز نابودي و رسوايي سريع دودمان خويش را باور نداشت [ صفحه 21] و تصور نمي‌كرد كه نمايش بي‌نظير خونين كفنان دشت سوزان طف به زودي دلهاي جهانيان را تسخير و انديشه‌ها و احساسات را بيدار و در جهت احياي مكتب عاشورا به حركت خواهد آورد.اكنون چهارده قرن از حادثه‌ي عاشورا گذشته است و در تمام قرون و اعصار، نام حضرت حسين عليه‌السلام و ياران بزرگوارش حيات‌بخش دلهاي افسرده و رونق‌افزاي مخافل حق‌طلبان جهان است.ما امروز در قرن استثمار جهاني به‌سر مي‌بريم. قرن قدرت سالاري و بهره‌كشي، قرن بي‌رحمي و فساد همه‌جانبه از سوي قدرتهاي شيطاني و دشمني با اسلام و مسلمانان. اگر بخواهيم در چنين روزگاري سنگر اعتقادي و حرمت و كرامت خود را حفظ كنيم بايد قيام عاشورا و مكتب حسيني را سرمشق خود قرار دهيم. مسلمانان جهان نبايد افتخارات تاريخي خود را در قدم دشمنان قسم خورده‌ي اسلام قرباني كنند. پيروان قرآن نبايد با سرمايه و امكانات خود چرخهاي قدرت اهريمني دشمنان قرآن را به گردش درآورند.قيام عاشورا را كه از افتخارات بزرگ اسلام و جامعه‌ي اسلامي و سند روشن حقانيت اين آيين الهي است و هر چه زمان مي‌گذرد بر قداست و عظمت آن افزوده مي‌شود، قيام حق طلبانه‌ي مرداني است كه با بدنهاي پاره پاره سر بر خاك سوزان كربلا نهادند و كرامت و شرافت انساني را با خون خود نقشي جاودانه زدند.خاكي كه بدنهاي آن دليران را در آغوش گرفت قداست جاويد يافت [7] و نام كربلا با اشكها و دلها پيوندي ابدي خورد. دختران بزگوار رسول‌خدا صلي‌الله عليه و آله و پروردگار دامن عصمت و تنها بازمانده‌ي كاروان كربلا، حضرت علي بن الحسين عليه‌السلام به تفسير و ترويج مكتب شهيدان نينوا همت گماشتند و در حالي كه اسير دشمن بودند رسالت تاريخي [ صفحه 22] خود را به نحو شايسته انجام دادند و اجازه ندادند كه سرمايه‌گذاري تبليغاتي و قدرت دوزخي حاكم، روح نهضت را دزديده و انگيزه و عظمت آن را لوث گردانيده و چهره‌ي زيباي قيام را مخدوش سازد.بانوان بزرگواري كه در روز عاشورا بر فرزندان خود لباس رزم پوشيده و آنان را به پيشباز مرگ روانه كردند در حالي كه خود نظاره‌گر شهادت جگرگوشگان خويش بودند، دين خود را به قيام حسيني ادا كردند و در تمام مدت اسارت شجاعانه بار سنگين مصايب را تحمل كردند و از پيروزي و سربلندي سخن گفتند و اعصاب دشمن را درهم شكستند.در هيچ ملت و تاريخي چنين چهره‌هاي مقدسي را سراغ نداريم. كلمات و واژه‌ها از بيان آن همه عظمت ناتوان است. درود خدا و رسول و فرشته‌هاي الهي همواره نثارشان باد. [ صفحه 23]

شروع مرثيه‌ي عاشورايي

تاريخ آغاز سرايش شعر عاشورايي تقريباً روشن است و مي‌توان روز شهادت حسين بن علي عليه‌السلام و يارانش را تاريخ شروع مرثيه‌ي عاشورايي ناميد. زيرا چنانكه در متون تاريخي آمده است نخستين مرثيه‌سرايان، اهل بيت آن حضرت بوده‌اند و حتي در همان روز عاشورا هنگام آخرين وداع سالار شهيدان، ابياتي از آن بزرگوار نقل شده است كه خطاب به دخترش حضرت سكينه است و از جانسوزترين مراثي به شمار مي‌رود:1. لا تحرقي قلبي بدمعك حسرتا مادام مني الروح في جثماني‌2. فاذا قتلت فأنت اولي بالبكا يا خيرة النسوان‌3. سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي منك البكاء اذا الحمام دهان [8] .1. تا جان در بدن دارم دلم را از اشك حسرت خويش مسوزان؛2. اي بهترين زنان، هنگامي كه من كشته گردم تو براي گريستن بر من سزاوارترين هستي؛3. به زودي بر مصيبت مرگ من گريه‌هاي طولاني در پيش داري.و از بانوي عقليه و عالمه حضرت صديقه‌ي صغري، زينب كبري، دختر اميرمؤمنان عليه‌السلام مرثيه‌هايي در شهادت برادر و ياران وفادار او نقل شده كه از آن جمله است:1. علي الطف السلام و ساكنيه و روح الله في تلك القباب‌2. مضاجع فتية عبدوا فناموا هجودا في الفدافد و الروابي‌3. و صيرت القبور لهم قصورا مناخا ذات الفنية رحاب [9] . [ صفحه 24] 1. درود بر ساكنان طف و بر روح خدا كه در آن آرامگاهها آسوده‌اند.2. آرامگاه جوانمردان شب زنده‌داري كه در دامن اين دشت و تپه‌ها خدا را عبادت كردند.3. اين آرمگاه‌ها براي آنان كاخ‌هاي وسيع و جاويدان شده است.ام‌كلثوم دختر بزگوار اميرمؤمنان علي عليه‌السلامآن بانوي بزرگوار، زينب صغري ناميده مي شد و كنيه‌ي او ام‌كلثوم است. ام‌كلثوم بسيار جليل‌القدر و بليغ‌اللسان و همسر عون بن جعفر و يا محمد بن جعفر است. او پس از بازگشت از شام به مدينه پس از چهار ماه و ده روز درگذشت و روان پاكش به ملأ اعلي پيوست. از مراثي اوست:1. قتلم اخي ظلما فويل لامكم ستجزون نارا حرها يتوقد2. سفكتم دماء حرم الله سفكها و حرمها القرآن ثم محمد1. واي بر ماردان شما كه برادرم را به ستم شهيد كردند، به زودي آتشي برافروخته پاداشتان خواهد بود.2. خونهايي ريختيد كه خدا و قرآن و سپس محمد صلي‌الله عليه و آله ريختن آن را حرام كرده‌اند.سكينه دختر امام حسين عليه‌السلاماو سيده‌ي زنان عصر خود بود و در عقل و ادب و هوش و عفت بر همه‌ي زنان برتري داشت. خانه‌ي او جايگاه علم و ادب و فقه و حديث بود. اين بانوي بزرگ و عبدالله شيرخوار كه در كربلا شهيد شد هر دو فرزندان رباب همسر سالار شهيدان بودند. گويند نامش آمنه و لقبش سكينه بوده است. زمان تولد و وفات آن مخدره كاملاً روشن نيست. [ صفحه 25] از مراثي اوست:1. لا تعذليه فهم قاطع طرقه فعينه بدموع ذرف غدقه‌2. ان الحسين غداة الطف يرشقه ريب المنون فما ان يخطي الحدقه‌3. بكف شر عبادالله كلهم نسل البغايا و جيش المرق الفسقه‌4. يا امة السوء هاتوا ما احتجاجكم‌غدا و جلكم بالسيف قد صفقه [10] .1. كسي را سرزنش مكن كه راهش را گم كرده است زيرا از چشمانش اشك فراوان مي‌بارد.2. در روز طف تيري به سوي امام حسين عليه‌السلام رها شد كه خطا نمي‌كند و از حدقه‌ي چشم امام (سجاد) دور نمي‌شود.3. اين كار به دست كساني انجام شد كه بدترين مردم و حرامزاده و خارج از دين و فاسق بودند.4. اي بدترين امت، دليلهايتان را در رستاخيز بياوريد. شما برهاني نداريد زيرا همه‌ي شما او را با شمشيرتان زديد.ام‌لقماناو دختر عقيل بن ابي‌طالب است. هنگامي كه بشير خبر شهادت خونين‌كفنان كربلا را به مردم مدينه داد، زنان بني‌هاشم از خانه‌ها بيرون آمدند و شيون آغاز كردند و ام‌لقمان چنين به نوحه و ندبه پرداخت:1. ماذا تقولون ان قال النبي لكم ماذا فعلتم و أنتم آخرالامم‌2. بعترتي و باهلي بعد مفتقدي منهم أسارا و منهم ضرجوا بدم‌3. ما كان هذا جزائي اذ نصحت لكمان تخلفوني بسوة في ذوي رحمي [11] . [ صفحه 26] 1. اگر پيامبر صلي‌الله عليه و آله از شما بپرسد كه از آخرين امت، شما چه كرديد، چه مي‌گوييد؟2. و بعد از من با خانواده و دودمان من چگونه رفتار كرديد؟ برخي از آنان اسير شدند وبدن برخي به خون آغشته شد.3. سزاي نصايحي كه به شما كردم چنين نبود. نبايد با وابستگان من چنين ظالمانه رفتار مي‌كردند.ام‌البنيننامش فاطمه بنت حزام بن خالد بن ربيعه، برادر لبيد شاعر معروف بود. وي از زنان فاضله و عالمه عابده و مادر حضرت قمر بني‌هاشم و عبدالله و جعفر و عثمان بن علي است. اين زن پارسا مي‌گفت: فرزندانم و هر چه در زير آسمانهاست فداي حسين عليه‌السلام باد.وي مراثي جانگدازي سروده، از آن جمله است:1. لا تدعوني و يك ام‌البنين تذكريني بليوث العرين‌2. كانت بنون لي ادعي بهم واليوم اصبحت و لا من بنين‌3. اربعة منثل نسور الربي قد واصلوا الموت بقطع الوتين‌1. مرا ام‌البنين مخوانيد. زيرا به ياد شيران بيشه‌ي خود مي‌افتم2. روزي فرزنداني داشتم كه مرا به نام آنان مي‌خواندند ولي امروز ندارم.3. چهار فرزند چون شاهبازهاي شكاري داشتم كه مرگ آنان فرارسيد و رگهاي گردنشان را بريدند.و نيز [ صفحه 27] 1. يا من رأي العباس كر علي جماهير النقد2. و وراه من ابناء حيدر كل ليث ذي لبد3. انبئت ان ابني اصيب برأسه مقطوع يد4. ويلي علي شبلي اما ل برأسه ضرب العمد؟5. لو كان سيفك في يديك لما دني منه أحمد [12] .1. چه كسي عباس را ديد كه به گروه پست حمله مي‌كرد.2. در آن هنگام كه فرزندان حيدر در كارزار چون شيران در پشت سر وي بودند.3. شنيدم در هنگامي كه دستش قطع شده بود: فرقش مورد اصابت قرار گرفته است.4. واي بر من، آيا بر فرق شير شجاع من عمود فرود آمد و سر او را كج كرد؟5. (پسرم) اگر شمشير در دستت بود، احدي جرأت نداشت به تو نزديك گردد.علي بن الحسين عليه‌السلامآن بزرگوار ملقب به زين‌العابدين، سجاد، ذوالثفنات، خالص، زاهد و خاشع است. در حادثه‌ي كربلا بيست وسه سال از عمر مباركش گذشته بود. زهد و عبادتش مشهور و معروف است. از مراثي آن حضرت است:1. فلا غرو من قتل الحسين فشيخه ابوه لعي كان خيرا و أكرما2. فلا تفرحوا يا هل كوفان بالذي أصاب حسينا كان ذلك اعظما3. قتيل بشط النهر روحي فداؤه جزاء الذي ارداه نار جهنما [13] .1. در كشتن حسين عليه‌السلام جاي شگفتي نيست. زيرا پدر بزرگوارش را كه از او برتر بود نيز شهيد [ صفحه 28] كردند.2. اي مردم كوفه، بر حادثه‌اي كه بر حسين عليه‌السلام گذشت، شادي نكنيد. زيرا شهادت پدرش از اين بزرگتر بود.3. جانم فداي شهيدي كه در ساحل رود به خاك افتاد و پاداش قاتل او دوزخ است.رباب بنت امرؤالقيس بن عدياو همسر حضرت حسين عليه‌السلام و از افضل زنان بود و بعد از شهادت آن حضرت مدت يك سال زنده بود و در اين مدت هرگز به زير سقف نرفت و همواره گريست. بعد از حضرت حسين عليه‌السلام، اشراف از او خوستگاري كردند لكن وي نپذيرفت. سكينه بنت الحسين فرزند همين بانو است. اشعاري در رثاي سالار شهيدان از او نقل شده كه اين ابيات از آن جمله است:1. ان الذي كان نورا يستضاء به في كربلاء قتيل غير مدفون‌2. من لليتامي و من للسائلين و منيغني و يأوي اليه كل مسكين [14] .1. همانا نوري كه به همه جا پرتو مي‌افكند در كربلا شهيد شد و بي دفن بر زمين ماند.2. كسي كه پناه يتيمان و نيازمندان بود و هر درمانده‌اي به او پناه مي‌برد.غير از اهل بيت، نخستين كسي كه سالار شهيدان و يارانش را مرثيه گفته است، به نثل ناسخ التواريخ و امالي شيخ طوسي، مردي است به نام سليمان قتة از قبيله‌ي بني‌سهم. او سه روز پس از واقعه‌ي عاشورا بر قبور خونين كفنان عرصه‌ي نينوا گذشت و اشعاري در [ صفحه 29] مرثيه‌ي آنها سرود.

مرثيه‌ي عاشورايي در دوران ائمه‌ي طاهرين

شهادت مظلومانه‌ي امام راستين مسلمانان و قهرمان افتخار آفرين اسلام و مردان نامدار و دليري كه در آن عرصه‌ي هولناك، ميثاق خود را نسبت به پيامبر خويش به بذل جان و مال و اسرت اهل و عيان گرامي داشتند و همه‌ي هستي خود را بر سر پيمان خويش نهادند، خشم و انزجار ارادتمندان اهل بيت را بر ضد دشمنانشان برانگيخت و سرايندگان بزرگ را بر آن داشت تا در سروده‌هاي خود به رسواگري دشمنان خاندان نبوت بپردازند و مرثيه‌ي شهيدان كربلا را به عنوان يك هدف مقدس در مبارزه عليه بيدادگران قرار دهند و فرياد مظلومانه‌ي آل علي عليه‌السلام را به گوش جهانيان برسانند. امويها و دشمنان اهل بيت همواره از اين سرايندگان بيم داشتند و آنان را به چشم خطرناكترين دشمنان خويش مي‌نگريستند. در شعر اين گويندگان كه نمونه‌هاي آن را به توفيق الهي در اين مجموعه خواهيم آورد هدف و روح قيام حسيني و ظلم‌ستيزي به خوبي آشكار است.

اثر اجتماعي و فرهنگي شعر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه