11 مجلس ویژه محرم 1438 ھ. ق صفحه 151

صفحه 151

ای ساقی سر مست زپا افتاده **** دنبال لبت آب بقا افتاده

دست و علم و مشک سه حرف عشق است **** افسوس ز هم هر سه جدا افتاده

روضه شب عاشورا

السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَات٧527. ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص 424.

امام سجاد ( ع ) می فرماید: شب عاشورا پدرم آمد و کنار خیمه ما نشست و به جون غلام ابوذر فرمود: برو شمشیر من را بیاور! او هم شمشیر پدرم را آورد؛ دیدم پدرم شمشیرش را آماده می کند و می گوید:

یَا دَهْرُ أُفٍ لَکَ مِنْ خَلِیلِ **** کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ

مِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِیلِ **** وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ

وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَی الْجَلِیلِ **** وَ کُلُّ حَیٍّ سَالِکٌ سَبِیلِی

حسین بن علی ( ع ) پسر پیغمبر و جگر گوشه رسول خدا، کسی که روی شانه و آغوش و دامان پیغمبر جایش یود، شب عاشورا در محاصره دشمن است.

امام سجاد ( ع ) می فرماید: وقتی من این اشعار را از پدرم شنیدم، حزن و اندوه و گریه بر من غالب شد، اما خودم را نگه داشتم و گریه نکردم ولی عمه ام زینب گریست و فریا به ناله بلند کرد.

زینب شنید این گفته برادر **** گفتا که ای نور دو چشم حیدر

این گفتگویت زد به جانم آذر **** شه در جوابش گفت جان خواهر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه