11 مجلس ویژه محرم 1438 ھ. ق صفحه 155

صفحه 155

خواست اباعبدالله حرکت کند، دید اسب حرکت نمی کند، نگاه کرد و دید: دخترش سکینه ایستاده است و گویا سخنی با پدر دارد. امام حسین ( ع ) به سکینه علاقه و محبت زیادی داشت و شاید همین باعث شد که آقا پیاده شد و روی زمین نشست، سکینه را در آغوش گرفت؛ اشک های چشمش را پاک کرد.

من نمی دانم سکینه به پدر چه سخنی گفت که دل امام ( ع ) را سوزاند و به سکینه فرمود:

لاَ تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً **** مَادَامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثَمانِی

فَإِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَی بالّذی **** تَأْتِیْنَهُ یَا خِیْرَهَ النسوان٧535. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب ( ع ) ، ص ١١٩؛ شیخ عباس قمی، ترجمه نفس المهموم، ص184.

دل مرا با افسوس، به سرشک خود مسوزان تا جان در بدن دارم، پس وقتی که کشته شدم تو بر هر کس نزدیکتر به بدن من می باشی که کنار آن بیایی و گریه کنی ای برگزیدۀ بانوان.

روضه شهادت امام حسین ( ع )

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ، عَلَیْکُمْ مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَار٧536. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 178.

امام حسین(ع) آماده برای شهادت شد و حمله به سوی دشمن کرد و آرایش آنها را درهم ریخت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه