حدیث اشک صفحه 143

صفحه 143

ابابکر به ناچار نوشت که فدک را تحویل فاطمه علیهاالسّلام دهند لکن در این أثنا عمر دست دراز کرد و نامه را گرفت و پاره کرد و گفت:

«لا تُقْبَلُ شَهادهُ امرءَهٍ عَجَمِیَّهٍ لا تفصح و أمّا علیُّ فجَرَّ النّارَ الی قُرصِهِ»

یعنی: «ما هرگز شهادت یک زن عجمیّه را قبول نخواهیم کرد و اما علی هم آتش را به روی قرص نان خود میکشد تا نانش پخته گردد (کنایه از اینکه قصد دارد تا با شهادت (نعوذ

بالله) دروغ ذی نفع گردد) امام حسن علیهالسّلام و امام حسین علیهالسّلام هم که کودک خردسال بیش نیستند ولذا شهادت این دو کودک نیز مورد قبول نیست. (به خدا پناه میبریم از هجویّات و مزخرفات و جسارات او).

در اینجا بود که زهرا علیهاالسّلام حق خود را از دست رفته دید و لذا با غضب و ناراحتی تمام مسجد را ترک کرد و پس از تضرع و زاری بر سر قبر پدر با دلی پر از غم و شکسته خاطر به منزل بازگشت.


----------------

اسناد

[1] . چهارده معصوم، ج1،ص 279. ِ

[2] . صحیح بخاری ج 3 ،ص40، چاپ مصر 1304ه. ق

[3] . شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 84

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه