حدیث اشک صفحه 155

صفحه 155

حدیث از رسول خدا روایت کرده و از مجموع اینها معجونی ساخته و پرداخته اند که گویای چیز مهمی از کردار و گفتار رسول خدا نیست .

خلاصه :گذشته از قرآن , خود سنّت رسول خدا نیز نیاز مبرمی به مبیّن و ناقل معصوم دارد معصوم باید بگوید: پیامبر چه کار کرده ؟ وچه گفته است ؟ نه اشخاصی از قماش ابوهریره و سمره بن جندب .

مقایسه روایت امیرالمومنین از رسول خدا با روایت ابوهریره

آیا کسی که تمام اوقات عمرش را در کنار رسول خدا سپری کرده و اوّل از همه به آن حضرت ایمان آورده و بدو پیوسته است وآخرین کسی که ازآن حضرت جدا شده است یعنی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و فرزندان معصومش شایستگی روایت سنّت رسول خدا را دارند یا دیگران ؟ حضرت امیرالمومنین علی از همان لحظه اول ولادت که هنوز چشم به روی مادر نگشوده و هنوز پستان مادرش را به دهان نگرفته بود خود را به آغوش آکنده از مهر و عطوفت پیامبر انداخته و برای اولین بار چشم به جمال عالم آرای آن حضرت می گشاید و اولین غذایش را در طلوع زندگی با عظمتش از سر انگشتان معجزه آفرین پیامبر به دهانش سرازیر می شود از همان آغاز زندگی اش در کنار پیامبر بوده و در دامان پیامبر خدا تربیت شده و مراحل رشدش را پشت سر گذاشت و بعدها هم در تمام اوقات عمرش در سفر و در حضر شب و روز همراه پیامبر خدا بوده است همانگونه که خود در نهج البلاغه فرموده :

« وضعنی فی حجره و أنا ولید ,کان یضمّنی الی صدره , و یکنفنی فی فراشه ,

و کان یمضغ الشّی ء ثمّ یلقمنیه » ( مرا که کودک نوزادی بیش نبودم به دامنش گرفت و در بسترش د رکنار خود خوابانیده و به سینه ی خود می چسبانید غذا را نخست د ردهان خود جویده و نرم کرده و سپس در دهان من می گذاشت .)

«لقد کنت أتّبعه إتّباع الفصیل أثر أمّه » (و همانند بچه شتر که همواره به دنبال مادرش راه برود به دنبالش راه می رفتم به صحرا می رفت او را دنبال می کردم به خانه می آمد به دنبالش بودم جایی که جز من کسی او را نمی دید.) , « أری نور الوحی و الرّساله و أشمّ ریح النّبوه » (در خلوت راز که جز من کسی را بدان راهی نبود نور وحی و رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم و وقتی که صدای وحی را شنیدم خطاب به من فرمود : « انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری » (هر چه را که من می شنوم تو هم می شنوی و هرچه را که من می بینم تو نیز می بینی ) , « إلّا أنّک لست بنبیّ و لکنّک لوزیر» (ولی تو پیامبر نیستی بلکه وزیر من هستی ) [نهج البلاغه خطبه 192 معروف به خطبه قاصعه]

با این حساب آیا کسی که در تمام دوران عمرش در سفر در حضر از کودکی گرفته تا آخرین لحظه عمرش با پیامبر بوده او بایدکردار و گفتار پیامبر را برای امت اسلامی روایت کند یا ابوهریره و سمره بن جندب ؟ و یا ابوحنیفه ؟ اینها بر اساس کدام

صلاحیت و شایستگی دست به نقل سنت رسول خدا می زنند و قرآن شریف را تببین و تفسیر می نمایند ؟ آیا کسی جز دیوانگان که فکرشان را در اختیار هر کسی قرار می دهند از چنین اشخاصی پیروی می کنند؟ اینها با تدلیس و دروغ درخدمت جناحهای سیاسی شهوتران از مجموعه تمایلات خود و سرورانشان معجون تهوّع آوری به نام سنت ساخته و پرداخته و به خورد مردم بیچاره داده اند؟

اکنون جا دارد نتیجه تتبّع یک محقق زحمت کشیده از اهل تسنن در رابطه با مقایسه و احادیث روایت شده از امیرالمومنین با احادیث روایت شده از ابوهریره را که از این رهگذر به نتیجه شگفت و بحت آوری رسیده به عرض شنوندگان محترم برسانم :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه