400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 104

صفحه 104

علی ( ع ) فرمود : شما شاهد بودید که از پیامبر ( ص ) درباره آنان و ( اولین ) سئوال کردم ، فرمود : اما ( اولین ) عبارتند از : فرزند آدم که برادرش ( هابیل ) را کشت ، و فرعون فرعونها ، و آن کسی که با ابراهیم ( ع ) درباره خداوند به منازعه پرداخت و دو نفر از بنی اسرائیل که کتابشان را تحریف کردند و سنتشان را تغییر دادند ، یکی از آنان

کسی بود که یهودیان را یهودی نمود و دیگری نصاری را نصرانی کرد . و ابلیس ششمی آنان است . و اما بر سر آن با هم عهد بسته اند و بر عداوت با تو ای برادرم هم پیمان شده اند ، و بعد از من علیه تو متحد می شوند . این و این ، که پیامبر ( ص ) آنان را برای ما نام برد و بر شمرد .

سلمان می گوید : ما گفتیم : راست گفتی ، ما شهادت می دهیم که این مطلب را از پیامبر ( ص ) شنیدیم . ( 166 )

140

علی ( ع ) به سان کعبه محمود بن لبید می گوید : به حضرت زهرا ( س ) عرض کردم : ای بانوی من ! چه شد که علی ( ع ) نسبت به حق خود سکوت کرد و اقدامی ننمود ؟

فرمود : ای ابوعمر ، همانا رسول خدا ( ص ) فرمود : امام ( علی ) چون کعبه است ، به سوی او می روند و او به سوی کسی نمی رود . ( 167 )

141

امتحان از یاران ، و عدم قبولی آنها روای مذکر می گوید : وقتی که علی ( ع ) آن روز را به پایان رساند ، سیصد و شصت مرد ، با آن حضرت بیعت کردند که تا پای مرگ از او حمایت کنند ، علی ( ع ) ( خواست آنها را امتحان کند که آیا راست می گویند ، به آنها ) فرمود : بروید ، فردا با سرهای تراشیده در محل ( احجار الزیت ) ( یکی از محله های داخل مدینه ) نزد من بیایید .

آنها رفتند ، علی خودش سرش را تراشید و فردای آن روز فرا رسید ، آن حضرت به آن محل رفت و در انتظار آن 360 مرد نشست ، ولی تنها پنج نفر با سرهای تراشیده آمدند ! ! ، نخست ابوذر آمد ، بعد مقداد سپس حذیفه بن یمان ، و پس از او عمّار یاسر ، آمدند و در آخر ، سلمان آمد ، امام علی ( ع ) دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود و عرض کرد :

( خدایا ! این قوم ،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه