400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 108

صفحه 108

146

بیعت با علی ( ع ) وقتی مردم برای بیعت با امیرالمؤ منین ( ع ) آماده شدند ، حضرت درباره عدم تمایل خویش به خلافت چنین فرمود :

( ای مردم ! مرا بگذارید و دیگری را برای خلافت انتخاب کنید

، زیرا آشکارا می بینم که اگر خلافت را قبول کنم ، بلاهای گوناگونی را می بینم که از دل ، توان شکیبایی ببرد و عقل ها از آن بلرزد و جهان را تاریکی فتنه ، چنان فرو گیرد که شاه راه حقیقت شناخته نشود . ای مردم ! بدانید اگر من آرزوی شما را برآورم و به خلافت تن دهم بر گردن شما سوار خواهم شد و آنچه بخواهم انجام می دهم ، و سخن هیچ کس را نخواهم شنید . و از حرف دیگران باکی ندارم . اگر مرا به حال خود بگذارید و دیگری را تعیین کنید من از شما او را در پذیرفتن فرمان بیشتر اطاعت کنم . ای مردم ! اگر شما را وزیر باشم نیکوتر است تا شما را امیر شوم ) .

مالک اشتر عرض کرد : ( به خدا سوگند اگر این کار را قبول نکنی ، دیگری مقصدی امر خلافت می شود و تو در دفعه چهارم نیز از حق خویش محروم خواهی ماند ) . و سپس گفت : ( دست خود را به من ده تا با تو بیعت کنم ) . حضرت همان عذرها را آورد ولی مالک قبول نکرد و عرض کرد : ( امروز میان مسلمانان ، کسی به پایه فضل و دانش و سابقه تو در اسلام نمی رسد و به علاوه چون خبر کشته شدن عثمان در شهرها منتشر شده و خبر بیعت با دیگری انتشار نیافته ، هر فرمانداری به گردنکشی و طغیان بر می خیزد و پرچم مخالفت را بر می افروزد و موجبات شورش و اختلاف در

بین مرم فراهم می آید و تفرقه میان مسلمانان می افتد؛ پس سزاوار است برای حفظ مصالح مسلمانان ، خلافت را قبول نمایی ) .

امام پس از شنیدن این سخنان مالک اشتر ، موافقت کرد و مالک اشتر ، موافقت کرد و مالک و همراهانش با امام ، بیعت کردند . ( 175 ) ( 176 )

147

حضور رسول خدا ( ص ) پس از رحلت امام صادق ( ع ) فرمود : ابوبکر بر علی ( ع ) وارد شد و به آن جانب عرض کرد : به درستی که رسول خدا ( ص ) بعد از روز ولایت ، درباره تو کار جدید و تازه ای انجام نداد و من گواهی می دهم که تو مولایم هستی . به این موضوع برای شما اقرار می کنم و در زمان رسول خدا ( ص ) به امارت بر مؤ منین به تو سلام کردم . رسول خدا ( ص ) نیز به ما فرمود که تو وصی و وارث و خلیفه آن جناب در میان خانواده و همسرانش هستی و میراث رسول خدا ( ص ) و امر پیامبر به تو منتقل شد؛ ولی به ما نفرمود که بعد از آن جناب تو خلیفه اش هستی . پس در آن چه بین ما و تو رخ داده ، گناهی ندارم و بین ما و خداوند عزّوجلّ نیز گناهی بر ما نیست .

علی ( ع ) به او فرمود : اگر رسول خدا ( ص ) را به تو نشان دهم و به تو بگوید که من به مقام و منصبی ( خلافت مسلمین )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه