400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 121

صفحه 121

جندب پس از استماع این بیان عرضه داشت اجازه می دهی همین سخن را به اطلاع مردم برسانم و آنان را به یاری شما بخوانم . علی ( ع ) فرمود : ( این زمان بگذار تا وقت دیگر )

جندب از این پس به عراق مراجعت کرد می گوید : هر گاه یکی از فضایل و مناقب علی ( ع ) را برای مردم نقل می کردم مرا آزار می رسانیدند و از پیش خود می راندند تا بالاخره قضیه مرا به ولید بن عقبه خبر دادند او شبی مرا خواسته و محبوس داشت و سرانجام سخنانی در خلوت با من گفت و مرا از زندان نجات داد . ( 194 )

161

بهانه های عثمان میان عثمان و علی ( ع ) سخنی رد و بدل شد و عثمان گفت : چه کنم که قریش شما را

دوست نمی دارند زیرا به روز بدر هفتاد تن از ایشان را که چهره هایشان چون شمش طلا بود کشتید و بینی های آنان پیش از لب هایشان به خاک در افتاد !

همچنین روایت شده است که چون مردم کارهای عثمان را بر او خرده گرفتند برخاست و در حالی که به مروان تکیه داده بود برای مردم سخنرانی کرد و چنین گفت :

همانا هر امتی را آفتی است و هر نعمتی را بلایی ؛ آفت این امت و بلای این نعمت قومی هستند که بسیار عیب جویند و خرده گیر . برای شما ، در ظاهر ، آنچه را دوست می دارید آشکار می سازند و آنچه را خوش نمی دارید پوشیده و نهان می دارند ، سفلگانی همچون شتر مرغ که از نخستین بانگ کننده پیروی می کنند .

آنان همان چیزی را بر من خرده می گیرند که بر عمر خرده می گرفتند و او آنان را زبون ساخت و در هم کوبید و حال آن که نصرت دهندگان من نزدیک ترند و افراد نیرومندتری در اختیار دارم . مرا چه مانعی است که نتوانم در اموال افزون از نیاز هر چه می خواهم انجام دهم ! ( 195 )

162

مظلومیت علی ( ع ) در شورا ابن ابی الحدید گوید : عمر گفت : ابو طلحه انصاری را فرا خواندند و آمد ، عمر گفت : ای ابو طلحه چون از دفن من بازگشتید با پنجاه مرد مسلح از انصار آماده شو و این چند نفر را ( 196 ) وادار کن تا هر چه زودتر کار را تمام کنند ، و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه