400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 130

صفحه 130

و در روایت دیگر آمده : سپس علی ( ع ) گریبان عمر را گرفت و فرمود : ( ای پسر صهاک حبشیه ، اگر حکم خدا و عهد پیامبر ( ص ) نبود ، می دانستی که کدام یک از ما ضعیف تر و کمتر بودیم . )

حاضران ، میانجی گری کردند و عمر را از دست علی ( ع ) رها ساختند ، در این هنگام عباس نزد ابوبکر رفت و گفت : ( سوگند به خدا اگر علی ( ع ) را می کشتید ، یک نفر از دودمان تیم را نمی گذاشتیم که زنده بماند ) . ( 207 )

168

قسمت اول

احتجاجات علی ( ع ) امام صادق ( ع ) از پدرش از جد بزرگوارش نقل کرد که آن حضرت فرمود : وقتی که خلافت ابوبکر مستقر شد و مردم با او بیعت کردند و علی ( ع ) را واگذاشتند ، همیشه ابوبکر با چهره ای گشاده با علی ( ع

) برخورد می کرد؛ ولی از علی ( ع ) ترش رویی و گرفتگی می دید . تحمل این موضوع برای ابوبکر دشوار بود و می خواست با علی ( ع ) برخوردی نماید و از دل آن حضرت کینه و اندوه را بیرون آورد و به خاطر تجمع مردم در بیعت با او و این که امر خلافت را به گردن او نهاده اند ، عذر خواهی نماید و ( و بیان کند که ) خودش ( ابوبکر ) به این مساءله بی میل و رغبت است .

لذا ، زمانی که کسی متوجه نبود ، خدمت امیرالمؤ منین ( ع ) رفت و از آن حضرت تقاضای مجلس خلوتی کرد و عرضه داشت : ای اباالحسن به خدا سوگند با این موضوع ( مساءله غصب خلافت ) موافق نبودم و در آن چه که واقع شدم ، میل و رغبتی نداشتم . بر آن حریص نبودم و بر خودم ، در آن چه امت بدان نیازمند است ، اعتماد و اطمینان ندارم نیز از لحاظ مال و عشیره ، توانایی و قدرتی ندارم و نمی خواهم خلافت را برای خودم از چنگ دیگران بربایم . پس چرا در درونت نسبت به من عداوتی داری که سزاوار آن نیستم و چرا در امری که به سوی آن رفته ام ، اظهار کراهت می کنی و به چشم دشمنی به من می نگری ؟

علی ( ع ) به او فرمود : چه چیز تو را به آن ( غصب خلافت ) واداشت ، وقتی که رغبتی به آن نداشتی و حریص بر آن نبودی ( مضافا

بر این که ) به خودت نیز در قیام به آن و به آن چه که مردم در امر خلافت به تو نیازمندند اعتماد و اطمینان نداشتی ؟

ابوبکر گفت : حدیثی از رسول خدا ( ص ) شنیدم که : ( همانا خداوند امت مرا بر گمراهی جمع نمی فرماید ) لذا وقتی اجتماع آنها را دیدم ، حدیث پیامبر را اطاعت کردم و تجمع آنها را بر خلاف هدایت محال پنداشتم و به خواست آنها گردن نهادم و اگر می دانستم احدی از این امر تخلف می کند ، از ( قبول آن ) امتناع می کردم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه