400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 14

صفحه 14

علی ( ع ) فرمود : سوگند به خدا دوست من رسول خدا ( ص ) از پرسش تو به من اطلاع داده و اضافه کرد همانا بر هر تار موی سر تو فرشته موکل است که تو را لعنت می کند و بر هر تار موی ریش تو شیطانی موکل است که اسباب سرگردانی و بیچارگی

تو را فراهم می سازند و همانا در منزل تو بزغاله ای است که فرزند رسول خدا ( ص ) را می کشد و نشانه این پیشامد صحت و درستی سخن من است و هرگاه پاسخ پرسش تو دشوار نبود از حقیقت آن تو را با خبر می ساختم ، باز هم نشانه همان است که گفتم : فرشته و شیطان تو را لعنت می کنند .

پسر او در آن روزگار خردسال بود و تازه می توانست بنشیند و در هنگام پیشامد کربلا او قاتل حسین شد و قضیه چنان بود که علی خبر داد . ( 14 )

13

پرچم داری حبیب بن جماز سوید بن غفله گفت : مردی حضور امیرالمؤ منین ( ع ) شرفیاب شده عرض کرد : از وادی القری گذشتم و دیدم خالد بن عرفطه در گذشته اینک برای آمرزش گناهان او برای وی استغفار کن .

علی ( ع ) فرمود : از این سخن دست بردار زیرا نمرده و نخواهد مرد مگر هنگامی که پیش آهنگ لشکر گمراهی شود که پرچم دار آن ، حبیب بن جماز باشد ، مردی از پایین منبر عرضه داشت سوگند به خدا من شیعه و دوست توام ، علی ( ع ) پرسید : تو کیستی ؟ گفت : من حبیب بن جمازم .

علی ( ع ) فرمود : ای پسر جماز از چنان پرچمی خودداری کن با این که می دانم آن را به دوش خواهی کشید و از باب الفیل وارد خواهی شد .

پس از آن که علی و حسن علیهماالسلام شربت شهادت نوشیدند و نوبت امامت به امام حسین (

ع ) رسید و پیشامد کربلای او اتفاق افتاد ابن زیاد ، عمر بن سعد را ریاست لشکر داد و خالد نامبرده را پیش آهنگ و حبیب را پرچم دار آن قرار داد . او با همان پرچم از باب الفیل وارد مسجد کوفه شد و این قضیه از جمله اخباری است که دانشمندان و ناقلین آثار به صحت پذیرفته اند و در میان کوفی ها مشهور و مخالفی ندارد و از معجزات است . ( 15 )

بخش سوم : گریه امام علی ( ع ) بر مصایب زینب ( س )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه