400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 167

صفحه 167

( اگر از طرف آنها چیزی را ضامن شده ای ، خانه ، خانه توست و زنان از مردانشان پیروی می کنند ، و من با راءی تو در هیچ چیز مخالفت نمی کنم ، آنچه را دوست داری اجازه بده ) .

علی ( ع ) از خانه بیرون آمد و به ابوبکر و عمر ، اجازه داد ، آنها وارد خانه شدند ، وقتی که نگاهشان به فاطمه ( س ) افتاد ، سلام کردند .

ولی فاطمه ( س ) جواب سلام آنها را نداد ، و روی خود را از آنها برگردانید ، آنها به روبروی آن حضرت گردیدند ، فاطمه ( س ) باز روی خود را از آنها برگردانید ، و این موضوع چند بار تکرار شد ، آنگاه به علی ( ع ) عرض کرد : ( روی مرا بپوشان ) ، و

به بانوانی که حاضر بودند فرمود : روی مرا برگردانید ، وقتی که روی مرا برگرداندند ، باز آن دو نفر ، روبه روی زهرا ( س ) آمدند ، و خواهش کردند که فاطمه ( س ) از آنها راضی گردد ، و گذشته ها را ببخشد .

فاطمه ( س ) فرمود :

( شما را به خدا سوگند می دهم ، آیا به یاد دارید که پدرم رسول خدا ( ص ) درباره موضوعی که برای علی ( ع ) پیش آمده بود ، شما را نیمه شب به حضور طلبید ؟

آنها گفتند : آری ، آن شب را به یاد داریم .

فاطمه ( س ) فرمود : شما را سوگند به خدا می دهم آیا از پیامبر ( ص ) شنیدید که می فرمود :

فاطمه منی و انا منها ، من اذاها فقد اذانی و من اذانی فقد اذی الله . . .

فاطمه ( س ) ، پاره تن من است ، و من از او هستم ، کسی که او را بیازارد ، مرا آزرده است و کسی که مرا بیازارد خدا را آزرده است ، و کسی که بعد از رحلت من ، او را بیازارد ، مانند آن است که در حیات من او را آزرده است ، و کسی که در حیات من او را بیازارد مانند آن است که بعد از مرگم او را آزرده است ) ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه