400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 179

صفحه 179

شکوه از ظالمان این بود :

یا حیّ یا قیّوم برحمتک استعیث فاغثنی ، اللهم زحز حسنی عن النّار وادخلنی الجنه و الحقنی بابی محمد ( ص )

( از خدای زنده و توانا ، پناه می آورم به رحمت تو ، پس به من پناه بده و مرا از آتش دوزخ دور گردان و به بهشت وارد کن ، و مرا به پدرم محمد ( ص ) ملحق فرما ! )

امیرمؤ منان علی ( ع ) به او می فرمود : ( خدا به تو عافیت می دهد و تو را زنده نگه دارد ) .

فاطمه ( س ) می فرمود : ( ای ابوالحسن ! بسیار نزدیک است که با خدایم ملاقات کنم ) .

و به علی ( ع ) وصیت کرد که بعد از من با ( امامه ) ( خواهرزاده ام ) دختر ابوالعاص ازدواج کن ، او دختر خواهرم زینب است و به فرزندان من مهربان می باشد . ( 258 )

216

وصیت به نماز نخواندن ابوبکر و عمر بر جنازه اش و در روایت دیگر آمده : فاطمه ( س ) به علی ( ع ) گفت : من حاجتی به تو دارم علی ( ع ) فرمود : حاجتت برآورده است ای دختر رسول خدا ( ص ) .

فاطمه ( س ) عرض کرد : تو را به خدا پدرم محمد رسول خدا ( ص ) سوگند می دهم که ابوبکر و عمر بر من نماز نخوانند ، تو می دانی که من هیچ چیز بر تو کتمان نکرده ام ، رسول خدا ( ص ) به من فرمود :

( یا فاطمه انّک اول یلحق بی من اهلبیتی فکنت اکره ان اسوئک . )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه