400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 186

صفحه 186

( بیایید و از دیدار مادرتان توشه برگیرید ، که وقت فراق و لقای بهشت است ) .

حسن و حسین

آمدند و با آه ناله ، فریاد می زدند : ای مادر حسن ! ای مادر حسین ! وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان و به او بگو بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم ، آه ! آه ! چگونه شعله غم دل ما از فراق پیامبر ( سلی الله علیه و آله و سلم ) و مادرمان ، خاموش گردد ؟ !

امیرمؤ منان می فرماید :

انّی اشهد الله انّها قد حنّت و انت مدّت یدیها و ضمّتهما الی صدرها ملیّا .

( من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جانکاه کشید و دست های خود را دراز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید . )

ناگاه شنیدم ، هاتفی در آسمان صدا زد :

یا ابا الحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا و الله ملائکه السّماء . . .

( ای علی ! حسن و حسین ( ع ) را از روی سینه مادرشان بلند کن که سوگند به خدا این حالت آنها ، فرشتگان آسمان را به گریه انداخت ) .

آن گاه علی ( ع ) آنها را از سینه مادرشان بلند کرد . ( 269 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه