400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 198

صفحه 198

سپس علی ( ع ) فرمود : ای عمر ، تو همان کسی نیستی که پیامبر ( ص ) قصد کشتن تو را نمود و سراغ من فرستاد من در حالی که شمشیر به کمر بسته بودم آمدم و به سویت حمله کردم تا تو را بکشم ، ولی خداود عزوجل آیه نازل کرد که ( فلا

تعجل علیهم انما نعد لهم عدا ) یعنی : ( نسبت به آنان عجله مکن که برایشان آماده کرده ایم ) .

لذا ابوبکر و عمر و مردم برگشتند . ( 289 )

بخش ششم : مصائب شهادت فاطمه زهرا ( س )

242

مصایب در صحیفه ای نوشته شده بود سلیم از ابن عباس نقل می کند : در ذی غار بر علی ( ع ) وارد شدم . صحیفه ای برایم بیرون آورد و گفت : پسر عباس ! این صحیفه ای است که رسول خدا ( ص ) بر من املا فرمود و من ، به خط خودم نوشتم .

گفتم : یا امیرالمؤ منین ( ع ) ! آن را برایم بخوان .

علی ( ع ) آن را برایم خواند . همه حوادث پس از رسول خدا ( ص ) تا شهادت حسین ( ع ) ، و این که چگونه کشته می شود ، چه کسی او را می کشد و چه کسانی با او به شهادت می رسند ، همه و همه در آن آمده بود . علی ( ع ) سخت گریست و مرا به گریه انداخت . از جلمه مطالبی که خواند . این بود : چگونه فاطمه ( س ) به شهادت می رسد ، و چگونه حسن ( ع ) شهید می شود ، و چگونه امت با او مکر می ورزد . . . ( 290 )

روایت شده که علی ( ع ) به هنگام دفن زهرا ( س ) خطاب به رسول خدا ( ص ) گفت :

( . دخترت به تو خبر خواهد داد که چگونه امتت جمع شدند ، و بر او ستم ورزیدند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه