400 داستان از مصایب امام علی علیه السلام صفحه 204

صفحه 204

251

- بشارت بر شهادت جنگ احد ، یکی از صحنه های بزرگ رویایی حق و باطل بود . سپاه اسلام برابر سپاه کفر می جنگیدند . جنگ پایان یافت . پیامبر ( ص ) و علی ( ع ) هر دو مجروح شدند . افرادی از برجستگان ، مانند : حمزه سید شهیدان به شهادت رسیدند . علی ( ع ) غرق در خون ، قهرمانی و جانبازی را به آخرین درجه اش رسانید و سپری به بلندای کوههای سر به فلک کشیده برای پیامبر ( ص ) و اسلام بود . در عین حال وقتی که پیکرهای شهیدانی همچون : حمزه ، مصعب ، حنظله و . . . را دید ، شوق شهادت او را رنج داد . هیجان زده و دگرگون شد که چرا به مقام شهادت نایل نشده است ؟

پیامبر ( ص ) این شور ملکوتی را در چهره علی ( ع ) مشاهده کرد و به علی ( ع ) فرمود :

ابشر فان الشهاده من ورائک .

به تو بشارت باد که سرانجام شهید شوی .

مدت ها از این ماجرا گذشت و یک روز علی ( ع ) همین بشارت را به پیامبر ( ص ) یادآوری کرد ، پیامبر ( ص ) فرمود :

ان ذالک لکذالک فکیف صبرک اذا :

آری ، قطعا چنین خواهد شد ، ولی بگو بدانم در این هنگام صبر و مقاومت تو چگونه است ؟ !

علی ( ع ) که به مقام رضا ، یعنی به درجه بالاتر از صبر رسیده بود در پاسخ به سؤ ال پیامبر ( ص ) عرض کرد :

لیس هذا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه